بهار: این سهشنبه شهرکتاب ۷۰۰مین نشست خود را برگزار میکند. شهرکتاب در هنگام تاسیس اهداف بلندمدت زیادی داشته است. خودیسازی این اطلاعات از طریق دانش ترجمه، بزرگداشت فرهنگ ملی از طریق بزرگداشت صاحبان فرهنگ و فرهنگسازان و سرانجام ایجاد محیطهای پژوهشی و انتقادی با هدف تولید فکر از جمله این اهداف بوده است. در نشستهای شهرکتاب جمع زیادی از اهالی فرهنگ و هنر و اندیشه حضور داشته و درباره مباحث گوناگون سخن گفتهاند. این نشستها با انگیزه معرفی تازهترین کتابهای منتشر شده در حیطه فلسفه، زبانشناسی، نقد و نظریه ادبی، ادبیات داستانی، شعر و... تشکیل شدهاند و در کنار آن هم درسگفتارهایی در روز چهارشنبه هر هفته برای آشنایی با ادبیات کلاسیک برگزار شدهاند و هر سال مختص به یک شاعر و نویسنده کلاسیک بودهاند. تاکنون نشست مولانا، فردوسی، عطار، سعدی و نظامی برگزار شده و امسال هم نشست بیهقی برگزار میشود.
کامیار عابدی ـ پژوهشگر و نویسنده
شیوههایی که میتوان با آن به زبان، ادبیات، تاریخ، فرهنگ وبه طور کلی علوم انسانی پرداخت، اندک نیست. یکی از این شیوهها تشکیل جلسههای بحث وبررسی یا درسگفتار است. در چنین جلسههایی امکان گفتوگوی مستقیم با صاحبان آراء وآثار پیش میآید. تشکیل این جلسهها علاوه بر آنکه در ارتقاء درک وآگاهی مخاطبان تاثیرگذار است، بیشک به رشد روحی ومعنوی جامعه هم یاری میرساند. علاوه بر این، بخشهایی گسترده از از ادب وتاریخ در میهن عزیزما جنبههای هویتی وملی نیرومند هم دارد. بنابراین تشکیل جلسههای بحث وبررسی یا درس گفتار در تقویت وتبیین این جنبهها نیز تاثیرهایی خاص خود بر جای خواهد گذاشت.
آقای علی اصغر محمدخانی که پیش از این، تجربه یک دوره هشت ساله را در جلسههای پررونق «مجله کتاب ماه ادبیات و فلسفه» (۱۳۷۶-۱۳۸۴) پشت سر گذاشته بود، در دورهی بعدی تکاپوهایش در «موسسه فرهنگی شهر کتاب» (۱۳۸۴-۱۳۹۱) نیز با علاقه و اشتیاق دیرین خود جلسههای پررونق دیگری را در چند شاخه ورشته از علوم انسانی طرح ریزی کرده وتداوم بخشیده است.
اگر ما، ایرانیان، سخنی برای گفتن به جهانیان داشته باشیم، در درجه نخست، باید از «امکان گفتوگو» با خودمان شروع کنیم. در واقع ما باید بیاموزیم که آرای خود را با آرامش ومتانت به دیگران بگوییم و با آرامش و متانت به آرای دیگران هم گوش فرا دهیم. جلسههای شهر کتاب، تا حد مقدور، این امکان را برای شماری از ایرانیان که توانایی حضور در این موسسه را دارند، فراهم آورده است. دیگران هم از طریق تارنمای فعال آن میتوانند این جلسهها را دنبال کنند. باید قدر چنین جلسههایی را دانست. تنها پیشنهادی که به ذهنم میرسد تقویت رشتهی تاریخ (چه ایران، چه جهان) و نیز برخی از شاخههای ادبیات معاصرایران مانند شعر و نقد ادبی دربرنامههای آینده است.
علی صلحجو ـ ویراستار و مترجم
هفت سال فعالیت پیوسته، هرسال با صد نشست، و هر نشست دربارهی موضوعی خاص در حوزههای فرهنگ، ادب و هنر، در شرایطی که کشورمان با مشکلات گوناگونی روبهرو بوده است، کاری نیست که بدون تدبیر عمیق و تلاش پیگیر از جانب مسئولان این مرکز فرهنگی انجام شده باشد. سخنرانیها، بزرگداشتها، رونماییها، و همچنین دورههای ادبی و هنری برگزار شده در این مرکز کارنامهی پرباری برای آن ساخته است.
نگارنده خود چندین دورهی ویراستاری در این مرکز تدریس کرده است که تحت نظارت آقای علیاصغر محمدخانی، معاون فرهنگی مرکز، و همچنین تلاش و دقت همکاران ایشان بسیار خوب برگزار میشد. هفتصدمین نشست مرکز فرهنگی شهرکتاب را به آقای مهدی فیروزان، مدیرعامل، و بقیهی همکاران تبریک میگویم.
رویا پورآذر ـ مترجم
از آنجا که فقط در دو جلسهی نقد کتاب در دی ماه ۹۱ و اردیبهشت ۸۸ شرکت کردهام نظر من در حد همین دو جلسه اعتبار خواهد داشت و بر اساس تجربه اندک همین دو جلسه شکل گرفته است. بیشک در ایران که فعالیتهای فرهنگی مفید کمیت و کیفیت رضایت بخشی ندارد هر نوع فعالیت فرهنگی را باید پاس داشت و غنیمت شمرد.
برای ارتقای سطح جلسات نقد کتاب پیشنهاد میکنم در انتخاب افرادی که بناست در جلسه صحبت کنند دقت بیشتری شود. در هر دو جلسه توجه من به حضور تعداد قابل تاملی از حضار جلب شد که به نظر میآیند پای ثابت همهی نشستها فارغ از موضوع آنها هستند که به خودی خود هیچ اشکالی ندارد. اما در جمعبندی باید توجه شود که این فعالیت فرهنگی نیاز چه کسانی به چه چیزی را مرتفع میکند. باز کردن پای افراد جدید به این نوع جلسات شهر کتاب نیازمند تحقیق و تامل و برنامهریزی در ساحت دیگری است که نباید خشنودی از پر بودن سالن دست اندرکاران را از آن غافل کند. شاید با برگزاری جلسات در زمانها و حتی مکانهای دیگر برای معرفی فعالیتهای شهر کتاب قشر جدیدی به حضار افزوده شوند که به پویایی نشستها هم کمک کنند. پیشنهاد میکنم به طور آزمایشی یکی از جلسات نقد کتابی که مثلا در حوزهی نقد ادبی است در دانشکدهی ادبیات و زبانهای خارجی برگزار شود تا دانشجویان تشویق به شرکت شوند. حضور کسانی که با بحثهای طرح شده ارتباط نزدیکتری دارند منجر به طرح بحث و سوالهایی میشود که عمدتاً از مخاطبان فعلی انتظار نمیرود کما اینکه دیده هم نشده که بعد از جلسهی نقد سوال جانانهای مطرح شود. حتی میتوان از یک یا چند نفر صاحب نظر دعوت کرد در جلسه به منظور طرح سوال شرکت کنند و زمان بیشتری به بخش پرسش و پاسخ اختصاص داد.
دکتر فرهاد ساسانی ـ عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا، مترجم و مولف
مدتها بود بخشی از گروههای دانشگاهی انگار فراموش کرده بودند باید به الگوها و دیدگاههای نو بیندیشند یا گاهی هم طرح نو بیفکنند. گاه روزنههایی در برخی گروههای دانشگاهی پیدا میشد. اما بیشترین دریچهها از بیرون دانشگاهها باز بود: برخی ناشران؛ برخی نهادها؛ برخی آدمها.
یکی از اینها هم شهر کتاب بود. شهر کتاب کوشید جای خالی بحثوجدلهای جدی علمی، طرح درسهای جدید و کلاسهای درس برای نظریههای جدید، و نشستهای نقد کتاب را در دانشگاهها پر کند. جالب اینکه این کا را اغلب با همان دانشگاهیها انجام داد. به همین دلیل، جسارتها شد؛ نظریهپردازیها شد؛ نقدها شد؛ الگوهایی تازهای معرفی شد؛ و الگوهای تازهای مطرح شد. و به همین دلیل شهر کتاب حرکت و پویایی با خود آورد. و شاید حتی حرکتی تازه در دانشگاهها ایجاد کرد.
آنتونیا شرکاء ـ مدرس دانشگاه و مترجم
این پدیدهای نو در محافل فرهنگی ماست که یک زنجیرهی گستردهی کتابفروشی، اقدام به برگزاری جلسات و درس گفتارهای ادبی و هنری نماید و به این حرکت فرهنگی دیرپا، ضرباهنگی پیوسته و منظم ببخشد. این موضوع - فارغ از محتوای مباحث مطرح شده در جلسات و صلاحیت افراد و کارشناسان میهمان ـ فی نفسه ارزشمند است. از سوی دیگر، تنوع موضوعات جلسهها که طیفی را از ادبیات کلاسیک و معاصر ایران گرفته تا ادبیات و هنرهای گوناگون فرنگ دربرمی گیرد از دیگر ویژگیهای شاخص این اقدام شهرکتاب طی هفت سال گذشته است. از نحوهی برگزاری جلسات و موضوع آنها که بگذریم، دیگر ویژگی قابل توجه این جلسات، امکان گرد هم آمدن جمعی از روشنفکران علاقهمند به فرهنگ و ادبیات و هنر در شرایطی است که امکان تجمع و تبادل نظر همواره سهل و آسان نیست و گاه سوءتفاهمهایی ایجاد میکند و تعابیر دیگری از آن میشود. امید است که شهرکتاب به این فعالیت فرهنگساز خود ادامه دهد و عادت به حضور و شرکت در چنسن جلساتی را به تدریج در سطح جامعه جا بیندازد.
دکتر حسن بلخاری ـ عضو هیات علمی دانشگاه تهران
ژرفناکی، عظمت و تاثیر گذاری عظیم فرهنگ در حیات انسانی و جایگاه بیبدیل آن در سرنوشت اجتماعات بشری، به صورت مطلق و بدون هیچ گونه تردید و ملاحظهای ایجاب میکند نگاه به فرهنگ نظری صادق، خالص عمیق و شفاف باشد هرگونه مرزکشی و یا سطحی نگری جامعه را از ثمرات مبارک فرهنگ و دستاوردهای آن محروم و جامعه را با لطماتی جبران ناپذیر و سنگین روبهرو خواهد ساخت.
شهرکتاب با مدیریت و خدمات صادقانه اندیشمندی خالص و بیریا چون علیاصغر محمدخانی محملی است برای اندیشمندان و صاحب نظرانی که بدون هیچ ملاحظهای دعوت این فرهنگیِ صادق را جهت حضور در شهرکتاب میپذیرند و این سرمایه عظیمی است که ارج و ارزش بسیار دارد و خود الگویی برای مراکز فرهنگی دیگر که بیتدبیری و سیاستزدگی بند و زنجیر تعالیشان شده است.
چند سالی است صاحب این توفیقم در شهری که ساکنانش همه از اصحاب فرهنگاند و یاران صادق کتاب، درسگفتارهایی در باب حکمت خیال در عرفان و فلسفه اسلامی داشته باشم و مباحثی در باب سعدی و فردوسی و نظامی در قاموس طرح مبتکرانه جناب محمد خانی که سالی را (و بل بیش از یک سال) به بحث اندیشهورزان در باب شرح احوال و آثار بزرگان فرهنگ و اندبشه این دیار قرار میدهد. امید که سراج منیر این شهر فروزانتر و توفیق خدمتگزاران صدیق و سختکوشاش به لطف و استعانت حضرت حق والاتر و بیشتر باد.
احمد سمیعیگیلانی ـ عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی
برنامههای شهر کتاب به نظرم خیلی خوب هستند و محلی برای جمع شدن افرادی است که به کتاب و مباحث فکری علاقه دارند. من نمیدانم نمونههای خارجی آن به چه شکلی هستند ولی به نظر من اگر این برنامهها بتوانند دو طرفه باشند سودمندتر خواهند بود. سیاق برنامهها اکنون به گونهای است که امکان گفتوگوی دو طرفه و حضور مخاطب در بحث میسر نیست. به نظر میرسد اظهار نظر مخاطبان و ورودشان به بحث به پرباری این جلسات کمک میکند.
فرشته نوبخت ـ داستاننویس
برای کسی که همهی زندگیاش کتاب و موسیقی است، شهرِ کتاب یک امکانِ کاملا ویژه است. میشود در فضایِ آن، لابهلایِ کتابها، سیدیها و ابزارِ وسوسهبرانگیزِ نوشتن و خواندن و گوشسپردن، گم شد. شهر کتابِ خیابانِ احمدقصیر برایِ من اما بهجز این، ویژگیِ ممتازِ دیگری هم دارد. زیرا همراه است با خاطرهی نوشتنِ اولین رمانم در آن. اینجوری است که حتی وقتی واردِ آن میشوم و از میانِ درهایِ شیشهایاش میگذرم، بویِ آشنا و دوستداشتنیای را حس میکنم. اینجوری است که حتی پلهها و پاگردهایش هم برایِ من یادآورِ مهمترین دغدغهی زندگیام است. از کتابفروشیِ پروپیمان و رنگارنگش که هرگز نتوانستهام در برابرِ قفسههایِ مرتب و مملو از کتابش، مقاومت کنم گرفته تا سالنِ کنفرانسِ بزرگش با آن صندلیهایِ آبیِ آرامبخش. برای کسی که بخشی از زندگیاش با ادبیات و هنر معنا میشود، وجودِ چنین مکانی، یعنی یک امکانِ بسیار خوب که باید غنیمت بشماردش...
احمدرضا احمدی ـ شاعر
بهنظر من بزرگترین ویژگی و حسن نشست و درسگفتارهای شهرکتاب، بسترسازی آشنایی بیشتر و ارتباط جوانان با فرهنگ بوده است و آنها از گذشته فرهنگ ایران و فرهنگ جهانی باخبر شدهاند. واقعا من به آقای علیاصغر محمدخانی تبریک میگویم و امیدوارم که این جلسات ادامه داشته باشد. در زمانهای که جوانان حوصله کتاب خواندن ندارند و یا فرصت ندارند، به نظرم فرهنگ شفاهی و نشستهای حضوری نقد کتاب و مباحث ادبی و فلسفی بیشترین تاثیر را دارد. یکی از ارزشها و نکات مثبت این برنامهها، آشنایی اهل فرهنگ با کارهای یکدیگر بوده است و گفتوگوهای ارزشمند فرهنگی با یکدیگر.
شیده احمدزاده ـ عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی
فعالیتها و تلاشهای بهجرات میتوان گفت بیوقفهی شهرکتاب، تاثیر بسیار زیادی در ترغیب نسل جوان به کتابخوانی، تالیف و ترجمه دارد. بهنظر من شهر کتاب فضای بسیار مطلوبی برای متفکران و اندیشمندان فراهم میآورد تا از دستآوردهای خود بهترین استفاده را کرده و آن را در معرض نقد و نظر بگذراند. در پایان آنچه مسلم است برنامههای متنوع شهرکتاب بر نشرکتاب در ایران نیز تاثیر مثبتی دارد. بهامید موفقیت روزافزون.
دکتر کورش صفوی ـ زبانشناس، استاد دانشگاه
وقتی به گذشته برمی گردم و به یاد نخستین روزهای برگزاری این نشستها میافتم، به خاطرم میآید که فکر میکردم، چند ماه بعد این نیز بگذرد. خوب شد که این طور نشد و هر نشست بهتر از قبلی برگزار شد. خوشحالم که اشتباه میکردم. نمیدانم اگر همت محمد خانی نبود، بازهم مجبور میشدم به این اشتباهام اعتراف کنم یا نه. به هر حال امروز دیگر برایم ثابت شده که اگر به کاری باور داشته باشیم، میتوانیم روی افراد منفی بافی مثل مرا هم کم کنیم. به امید موفقیتهای بیشتر.
محمدحسن شهسواری ـ نویسنده
هفت سال! استمرار در هر کاری به این میزان، متاسفانه در شرایطی که زندگی میکنیم، قابل تقدیر هست، چه رسد در حوزهی فرهنگ.
فقط امیدوارم شعور و سطح- فرهنگ مدیران فرهنگی ایران زمین به حدی برسد که ادبیات معاصرمان چنان قدر ببیند که بتواند از امکانات و بستری که شهر کتاب فراهم کرده، استفادهی بیشتری بکند. امیدوارم.
عبدالله کوثری ـ مترجم
روز چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۱ جلسهی سخنرانی دکتر دهقانی دربارهی تاریخ بیهقی بود. من هر چند به سبب اقامت در مشهد از حضور در بیشتر جلسات شهر کتاب محروم ماندهام، اما اغلب سیدیهای این جلسات را تهیه میکنم. در شرایطی که دانشکدههای ما و در این مورد، دانشکدهی ادبیات، از حضور استادان به راستی شایسته محروم مانده است، تلاش و همت مسئولات شهر کتاب در برگزاری این جلسات که در واقع فراهم آوردن محیطی مناسب برای آموزش ادبیات و سایر رشتههای فرهنگی است، توانسته این سازمان را به درستی جانشین دانشکدهی ادبیات و سایر دانشکدهها بکند. صمیمانه موفقیت هر چه بیشتر مسئولان شهر کتاب را آرزو میکنم و امیدوارم استقبال از این جلسات بیش از اینها باشد. اینکه چگونه میتوان دانشجویان و به طور کلی جوانان علاقهمند را جلب کرد، نمیتوانم نظری بدهم ولی این آرزوی من است که این جلسات را پرازدحامتر ببینم.
دکتر محمد دهقانی ـ مترجم و مولف
با توجه به وضع موجود و نیازهای فرهنگی مردم، گمان میکنم جلسهها و درسگفتارهایی که در شهر کتاب برگزار میشود بسیار مناسب و علاقهبرانگیز است. میشود دامنهی درسها و بحثها را گسترش داد. چقدر خوب است اگر جلسههای نقد و بررسی با موضوعی مشخص و با حضور گروهی از صاحبنظران به صورت گفتوگو برگزار شود. یا در موضوعات مشخصی بحث و گفتوگوی آزاد میان مدرس و مخاطبان صورت بگیرد.
علیرضا دولتشاهی ـ مترجم، عضو انجمن دوستی ایران و لهستان
در سالهای پایانی دههی شصت بود که نخست بار با اندیشه و نام شهر کتاب آشنا شدم. در تهرانی که گویی پس از جنگ از نو زاده میشد. این نبود مگر باهمت کرباسچی، شهرداری که چه دوست بداریم، چه نه، بیشک یکی از چهرههای ماندگار در تاریخ معاصر نه تنها تهران که ایران است. شهر کتاب، اما تنها یک فروشگاه یا کتابفروشی بزرگ نبوده و نیست که روزنی گشوده است بر جهان جاری اندیشه، و جایگاهیست برای تعامل با جهان ادبیات و ادبیات جهانی. شهر کتاب محلیست و مفری برای بعد از ظهرهای بهتر، برای آنان که هنوز دلی در گرو فرهنگ و اندیشه دارند. درروزگار بیرونقی اندیشه و بیارجی فرهنگ، که دیگر پاتوقهای اهالی فرهنگ چراغی رو به خاموشیاند در وزش تند باد اقتصاد، شهر کتاب باروی پایدار فرهنگ است که هنوز میتوان در فضای آن دمی زد و کپی با دوستانی چند. دوستانی از دیروزها و فرداها.
دکتر میرجلالالدین کزازی ـ استاد دانشگاه علامهی طباطبایی، مترجم و شاهنامهپژوه
شهر کتاب که کمابیش دههای از پیدایی آن میگذرد، در این زمان کوتاه چونان نهادی فرهنگی راهی دراز را پیموده است و در کار خویش، بیش از هر نهادی دیگر از این دست، کامگار و بختیار بوده است و کارساز و اثرگذار.
چند ویژگی بنیادین زمینه را برای پویایی و پیشرفت شهر کتاب به شایستگی فراهم آورده است:
۱. پیوستگی و پایداری در کار؛
۲. سامانمندی در برنامهریزی: نمونه را، در شهر کتاب، هر سال یا بیشتر به یکی از بزرگان ادب و فرهنگ ایران ویژه داشته میشود و بیگسست و درنگ در یکی از روزهای هفته، دانشوران دربارهی آن بزرگ سخن میرانند.
۳. پیوندهای برونمرزی: پارهای از برنامهها و نشستهای فرهنگی و ادبی شهر کتاب، دامنهای فرامرزی و جهانی یافته است و در شناسانیدن سخن پارسی و فرهنگ ایرانی به نیرانیان سودمند افتاده است.
۴. بهرهجویی از فناوری نو: سخنرانیها و نشستهای شهر کتاب در رسانهها بازتاب یافته است و «ریخته» و اندوخته در ورتا، در دسترس خواستاران نهاده آمده است. نیز آنچه سرانجام شایستهی یادکرد است، آن است که این همه بیگمان بازمیگردد به توانمندی و کاردانی مدیر هژیر و روشنرای شهر کتاب، آقای محمدخانی، که پر تلاش و به دور از پرسمانها و چند و چونهای پر گیر و دار، به شیوهای شایسته این نهاد پویا و پیشتاز فرهنگی را سامان داده است و راه نموده. برای این مدیر کارآمد و همکاران پرتلاشش، از درگاه دادار آرزوی کامگاری روز افزون دارم.
دکتر نسرین فقیه ملکمرزبان ـ عضو هیات علمی دانشگاه الزهرا
من توفیق شهر کتاب را در ابعاد مختلفی میبینم: طرح مباحث نوین و مفید، تنوع اندیشه، وجود فضای فرهنگی متشخص و آزاد، وجود فضای صمیمی و مؤدب، قابلیت برای پیشرفت در ابعاد علمی و فرهنگی،وجود کارمندانی که خود به نوعی صاحب اندیشهاند و بسیار سلامت روش دارند، تدابیر مدیریتی مناسب و ... من به نوبهی خود سپاسگزارم.
دکتر علیرضا انوشیروانی ـ عضو پیوستهی فرهنگستان زبان و ادب فارسی، دانشیار ادبیات تطبیقی گروه زبانهای خارجی دانشگاه شیراز
من همواره گفتهام و معتقد بودهام که شهر کتاب دانشگاهی است فعال و پر جنب و جوش. برنامه نشستها و درسگفتارها و دورهها متنوع و با دقت علمی انتخاب میشوند و دانشجویان و پژوهشگران با علاقه و اشتیاق در این برنامهها شرکت میکنند. دانشگاه «شهر کتاب» همان دانشگاهی است که ما انتظارش را داریم: فضایی برای آموزش و تفکر که درش به روی همه جویندگان علم و دانش باز است. برای مدیران اندیشمند و خوش فکر این مجموعه آرزوی موفقیتهای بیشتر دارم.
دکتر آبتین گلکار ـ مدرس دانشگاه و مترجم
فعالیتهای مؤسسهی شهر کتاب در سالهای اخیر برای حیات فرهنگی جامعهی ما رخداد ارزشمند و حائز اهمیتی به شمار میآید. صرف برگزاری هفتصد نشست فرهنگی به صورت منظم و در زمینههای گوناگون کاری است که از عهدهی کمتر مؤسسهای برمیآید. ضمن آنکه در این فعالیتها کیفیت هم فدای کمیت نشده و اکثر برنامههای برگزارشده مایهی رضایت مخاطبان بوده است. شهر کتاب در حقیقت با مجموعهای نسبتاً کوچک، باری را بر دوش میکشد که دیگر متولیان فرهنگ مملکت با دستگاههای عریض و طویل خود از ارائهی بخشی از آن هم ناتوان هستند. امتیازات برنامههای شهر کتاب پرشمار است: متنوع بودن موضوعات مورد بحث در نشستها، از ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی، ادبیات کلاسیک و معاصر کشورهای دیگر، ایرانشناسی، نقد ادبی و... موجب جلب مخاطبانی با سلیقههای مختلف شده است. یکی دیگر از خدمات فرهنگی بزرگ این نشستها معرفی کتابهای تازه منتشرشده در بازار کتاب ایران است که در این روزگار غمانگیز کتابخوانی در ایران، برای تبلیغ و معرفی کتابها فرصتی طلایی در اختیار پدیدآورندگان آنها میگذارد. دورههای آموزشی و درسگفتارهای شهر کتاب نیز چندین برابر دروس دانشگاههای کل کشور به فرهنگ مملکت خدمت میکند، زیرا در این دورهها مدرسان خبره و مجرب با دانشجویانی سروکار دارند که جز علاقه هیچ انگیزهی دیگری برای شرکت در این کلاسها برایشان متصور نیست. شاید مهمترین برگ برندهی فعالیتهای فرهنگی شهر کتاب همین باشد که هیچ یک از عوامل تشکیلدهندهی آنها در پی «انتفاع» نیست: هم دانشجو یا شنونده، هم مدرس یا سخنران، و هم برگزارکننده (شهر کتاب) اگر در پی نفع و سود بودند، میتوانستند در جایی دیگر این سود را چند برابر پیدا کنند. نفعی هم اگر در این میان نصیب کسی شود، نتیجهی طبیعیِ فعالیت درست و برنامهریزیشده و غیرسودجویانه است. هفتمین سالگرد فعالیتهای فرهنگی شهر کتاب را برای کلیهی دستاندرکاران این مجموعه به یمن نیک بگیریم و برایشان آرزوی موفقیت کنیم.