ایبنا: سخنرانیای با عنوان «پیام مولانا برای جهان و انسان سرگردان عصرما» با حضور دهها تن از ایرانیان مقیم استرالیا، برگزار شد و در آن محمودرضا اسفندیار؛ پژوهشگر به پارهای از تعالیم مولانا در مثنوی پرداخت که انسان معاصر- با همه تفاوتهایی که دنیای او با جهان مولانا دارد- همچنان میتواند از آنها بهره ببرد.
محمودرضا اسفندیار در بخشی از سخنان خود در این نشست
گفت: مولانا یکی از شخصیتهایی است که انسان معاصر به او علاقه نشان داده است؛ اما
معالاسف باید گفت همه این علاقهمندان، اطلاع و آگاهی عمیق و درستی از اندیشههای
مولانا ندارند و به قول خود مولانا «هر کسی از ظن خود شد یار من».
او ادامه داد: به عنوان نمونه، مولانایی که در آمریکای
شمالی به نحو فزایندهای مورد توجه قرار گرفته و پیروان زیادی پیدا کرده، فرهنگ و
فکر ناقص عوام به تحریف پیام او دست زده است و از سوی دیگر دنیای مشتریمدار غربی
قداست و معنویت مولانا را تا حد کالایی برای کسب سود و منافع مادی فرو کاسته است.
اسفندیار در بخش دیگری از سخنرانی خود بیان کرد: بهرغم
رشد کمی آثار انگلیسی مربوط به مولانا، اغلب آنها از نظر کیفی و محتوایی در سطح
نازلی قرار دارند و از منظری تنگ و خاص به مولانا نگریستهاند و از اینرو تصویری ناقص
و حتی نادرست از این بزرگمرد تاریخ به دست دادهاند؛ بدین ترتیب باز هم انسان
معاصر امکان درک کامل و دقیق پیامهای متعالی او را از دست داده است. به دیگر سخن،
جان کلام این آموزگار بزرگ عشق یعنی قصه جدایی انسان از نیستان وصال و «ره رستن» و
طریق باز جستن «روزگار وصل خویش»، در هیاهوی بازار پررزقوبرق دنیای مدرن، ناشنیده
مانده است. اما هرچه هست به قول «آنهماریشیمل»، مولانا بیش از هفتصد سال است که در دل
خوانندگان فارسی زبان آثار خود از بوسنی گرفته تا هند، زنده مانده و همچنان الهام
بخش بسیاری از عارفان، شاعران و هنرمندان و جویندگان حقیقت در سراسر جهان است.
وی اضافه کرد: مولانای پرسخن در تمامی آثار خود، تنها یک
هدف را دنبال میکند. مقصود او هدایت آدمی و رساندن او به این معرفت و بصیرت است که
از خداست و باید به سوی او بازگردد. مولانا به هیچ روی در پی شرح و توضیحات علمی و
یا نفس شعر سرودن و خطابه گفتن و قصه گفتن نیست. او برای انجام رسالت معنوی خود از
همه این ظرفیتها بهره برده است، تا معنای موردنظر خود را منتقل کند. در نگاه او کلام
نردبانی است که باید آدمی را به بام حقیقت برساند. در یک کلام مولانا نویدبخش رهایی
و آزادی حقیقی است.
اسفندیار در ادامه با استناد به داستانها و ابیات
مثنوی، به نقش رهاییبخش عشق، نیاز انسان به خلوت و مراقبه، تولد ثانی و لزوم رهایی
از قید تصورات و توهمات و نیز گریز ازچنبره زمان اشاره کرد.