اعتماد: روز چهارشنبه ۲۵ آبان، در همان روزی
که ناصر تکمیل همایون مورخ جامعهشناس از دنیا رفت، سیدمحمد رضوی، استاد برجسته
علوم سیاسی دانشگاه تهران نیز دار فانی را وداع گفت. البته در همین فاصله چند روز،
شمار قابلتوجهی جوان و نوجوان هم به دام بلا دچار شدهاند که بعضا یکچهارم این
بزرگواران هم عمر نکردهاند، دردناکترینشان کیان زیبا و باهوش ۹
ساله که داغ از دست رفتنش با هزاران کوه یخ هم التیام نمییابد. ما در روزنامه
اعتماد تا سر حد امکان از فقدان دکتر تکمیل همایون و آن جوانان و نوجوانان دسته گل
نوشتیم، اما اشارهای به درگذشت دکتر محمد رضوی نکردیم. به عنوان روزنامهنگار
حوزه اندیشه، دریغ دیدم که در روزنامه، یادی از این اندیشمند فقید صورت نگیرد.
دکتر سیدمحمد رضوی، در سال ۱۳۱۰ در
خانوادهای اصیل و فرهیخته در رفسنجان به دنیا آمد. پس از پایان تحصیلات ابتدایی
در زادگاهش برای ادامه تحصیلات متوسطه به کرمان رفت. در هجدهسالگی پدرش را از دست
داد و برای تحصیل رشته حقوق به دانشگاه تهران رفت و در سال ۱۳۳۲، در
مقطع کارشناسی فارغالتحصیل شد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد، به علت
فعالیتهای دانشجویی به مدت ۶ ماه به جزیره خارک تبعید شد. بعد از گذران
این دوره، برای ادامه تحصیل به موسسه مطالعات سیاسی پاریس رفت. علاقهمندی او تاریخ
اندیشههای سیاسی بود و قرار شد با راهنمای ژان ژاک شوالیه
(۱۹۸۳-1900)، دانشمند علوم سیاسی و مورخ برجسته فرانسوی، رسالهای درباره اندیشه
سیاسی محافظهکاری و تاثیر ساموئل تیلور کولریج
(۱۸۳۴-1772)
فیلسوف انگلیسی بر آن بنویسد. رضوی در سال ۱۳۴۰ برای دسترسی به منابع موضوع رسالهاش به مدرسه اقتصاد و علوم سیاسی لندن
رفت و در سال ۱۳۴۳ از رساله دکترایش دفاع کرد.
سپس به ایران بازگشت و عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی
دانشگاه تهران شد. به گفته دکتر قاسم افتخاری، دیگر استاد بازنشسته دانشگاه تهران
در مراسم بزرگداشت دکتر رضوی در سال ۱۳۹۸، در بحبوحه
انقلاب ۱۳۵۷ رضوی به همراه شماری دیگر از استادان علوم سیاسی نگران اوضاع
ایران بود. او به همراه همان جمعی که در جوانی با آنها به خارک تبعید شده بود، «بیانیهای
صادر کرد مبنی بر اینکه شاه باید از قدرت کنار برود و حکومت جمهوری بدون هیچ پیشوند
و پسوندی روی کار آید و فرآیند انتقال قدرت با نظارت بینالمللی انجام شود که شرایط
ناگوار نشود.»
بعد از انقلاب به مدت کوتاهی به عنوان رییس دانشکده حقوق
و علوم سیاسی شد، اما تمایلی به پست و سمت نداشت. دکتر رضوی شیفته تدریس بود و در
دهههای شصت و هفتاد خورشیدی در کنار اساتید جوانتری چون احمد ساعی، سیدجواد طباطبایی،
حسین بشیریه، عباس میلانی و... به تربیت شاگردان و ترویج علوم سیاسی پرداخت، دورانی
که به اعتقاد بسیاری از درخشانترین ادوار این دانشکده بود. شیوه تدریس رضوی و
تسلط شگفت انگیزش بر نظریههای اندیشمندان، نزد همه شاگردان و همکارانش زبانزد
بود. سیدمحمد رضوی از آن دست دانشورانی بود که به علت وسواس علمی، کم مینوشت و بسیار
اندک منتشر میکرد. از او تنها دو کتاب به همت دکتر ابوالفضل دلاوری منتشر شده که
مجموعه گفتارها و درسگفتارهای او هستند: ۱. «اندیشه سالار
سپهر سیاست» و ۲. «معرفت علمی، ارزش و قدرت در علوم سیاسی»
بیشک در روزگاری که خلأ اندیشه سیاسی و فقدان سیاست
عقلانی بیش و پیش از هر چیزی احساس میشود، جای استادانی چون سیدمحمد رضوی خالی
است تا با یادآوری لازمهها، ضرورتها و روشمندیهای سیاستورزی خردمندانه، راه
صلاح را به همگان نشان دهند. دریغ که گوش شنوایی نیست و هیچ کس حوصله خواندن و تعمق
در اندیشهها را ندارد.