سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی: به گزارش ادارهکل روابط عمومی و اطلاعرسانی سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، در این سمینار که جمعی از اساتید و ایرانشناسان بوسنیایی و علاقمندان به شعر و ادب فارسی حضور داشتند، علیاصغر عامری، رایزن فرهنگی کشورمان در بوسنیوهرزگوین، در سخنانی اظهار کرد: بدون شک حافظ شیرازی در کنار فردوسی، سعدی، مولوی و نظامی، یکی از قلههای رفیع شعر و ادب فارسی است.
وی افزود شعر حافظ همچون پلی است که اندیشههای زلال را از فرهنگهای مختلف بشری به هم پیوند میدهد. حافظ یکی از ستارههای آسمان فرهنگ و تمدن ایران اسلامی است؛ اما با این حال میتوان گفت که او تنها به فرهنگ ایران تعلق ندارد؛ بلکه متعلق به تمام نیکاندیشان عالم است.
وی در ادامه با طرح این پرسش که راز جاودانی حافظ و اشعار او چیست؟ گفت: شاهدیم که در کنار زیبایی لفظ، درخشندگی معنا هم در شعر حافظ متبلور است. تا آنجا که از سخن خود حافظ دریافت میشود، ماندگاری اشعار حافظ مرهون ترجمان وحی بودن آن است.
رایزن فرهنگی کشورمان افزود: حافظ با قرآن جاودانه شد و کسانی که شعر او را ترجمه و یا معنا کردند هم جاودانه شدند و سودی بوسنیایی، شارح اشعار حافظ در قرن شانزدهم میلادی از آن جمله است.
در ادامه برگزاری این سمینار، موبینا موکر، مترجم اشعار عارفانه حضرت امام خمینی (ره) به زبان بوسنیایی سخنان خود را با موضوع سفرنامه عرفانی حافظ آغاز کرد. وی در این باره اظهار کرد: دلیل نزدیکی احساس ما به حافظ و دیوان او این است که در آن وصف حال روح انسان را مییابیم. بیشتر اساتید و محققین ایرانی این نظر را دارند که هر چند حافظ اشعار خود را در دورهای به طول پنجاه سال سروده است؛ لیکن دیوان حافظ را باید به عنوان یک کلیت واحد نگریست و این کلیت واحد از دو منظر درونی و بیرونی قابل مطالعه است.
وی ادامه داد: از نگاه بیرونی ابیات غزلهای او ارتباطی ساختاری با یکدیگر دارند؛ بدین معنی که همه ابیات دارای ساختاری منسجم هستند هر چند خواننده در نگاه اول به چنین نتیجهای نرسد. البته این احتمال دور از ذهن نیست که شاید هم نسخهنویسان بعضی از ابیات را جا به جا میکردند تا از نظر ساختار، خواننده یک تصویر کلی از اشعار حافظ داشته باشد. از منظر درونی نیز میبینیم که همه ابیات یک غزل و حتی همه غزلهای دیوان، دارای ارتباط معنایی با یکدیگر هستند.
موکر همچنین بیان کرد: دیوان حافظ، سفرنامه معنوی این شاعر بزرگ است. سفری که میتواند برای هر انسان دیگری نیز رخ دهد. در اساس این شاعر حکیم درباره اصلیترین سؤالاتی که در وجود هر انسان هست میاندیشد و شعر میسراید؛ به گونهای که هیچ شاعر دیگری قبل از او به این شیوه شعر نسروده است.
وی افزود: از نگاه حافظ برای هر سفر معنوی یک مرشد و راهنمای روحانی لازم است و مرشد حافظ، «پیر مغان» است و این شخص فقط در اشعار او وجود دارد و شاید نتوان در جهان خارج مابهازایی برای آن یافت. استاد پورنامداریان، این تعبیر را اینگونه توضیح میدهد که پیر مغان از دو کلمه تشکیل شده که در معنای آنها تضاد وجود دارد. کلمه پیر در اصطلاح اسلامی به مرشد و استاد روحانی اطلاق میشود در حالیکه کلمه مغان به معنای روحانی زرتشتی است و از نظر یک مسلمان، پرستش آتش، همسنگ با شرک است.
این ایرانشناس بوسنیایی ادامه داد: به روایتی دیگر «پیر مغان» همان «شیخ صنعان» است که عطار در «منطقالطیر» به آن پرداخته و دارای کرامتهای متعدد است و حدود چهارصد تن مرید داشته است. «پیر مغان» حافظ که تنها در ذهن اوست، در دنیای واقعی میتواند همان «شیخ صنعان» باشد چرا که از لحاظ تحولپذیری شخصیت با «پیر مغان» مشترک است.
سداد دیزدراویچ، دیگر ایرانشناس بوسنیایی سخنران این سمینار بود که سخنان خود را با موضوع «حافظ و زمانه» او ایراد کرد.
وی ضمن پرداختن به وضعیت سیاسی و اجتماعی حاکم بر دوران حافظ، گفت: حافظ در زمان تیمور لنگ میزیست که از لحاظ سفاکی چیزی کم از چنگیزخان نداشت. حافظ به نمایندگی از مردمان عادی دوران خود صدای خود را به بیان مشکلات آنها بلند کرد و برای آنها راهحل ارائه داد.
سداد ضمن اظهار اینکه مشابهت زیادی بین زمان حافظ و زمان ما از حیث قتل و خونریزی و کشته شدن بیگناهان وجود دارد، این سؤال را مطرح کرد که شعر حافظ چه پیامی برای انسان معاصر دارد؟ وی در پاسخ به این سؤال اظهار کرد: از نگاه حافظ، تزویر و دورویی، سرمنشأ تمامی بدبختیهای انسان است. حافظ در اشعارش دورویی را در عرصههای مختلف حیات انسان از جمله سیاست زمانه خود به سخره میگیرد و اکنون چون نیک بنگریم، درمییابیم که انحطاط مادی ما نتیجه انحطاط اخلاقی ماست.
وی در بخش دیگری از سخنان خود به تأثیر حافظ بر دیگر اندیشمندان اشاره کرد و گفت: گوته، به عنوان بزرگترین شاعر اروپایی، آرای خود را وامدار اشعار حافظ است که روح شعر ایرانی و سنت ایرانی است. کثرت کتابهایی که در مورد حافظ نوشته شده، نشان میدهد که تا چه اندازه اشعار او دارای معانی عمیقی است که هیچگاه کهنه نمیشود.
بنا بر اعلام این خبر، در این سمینار همچنین دو غزل از حافظ با همنوازی نی و دف توسط گروهی از هنرمندان مسلمان مقیم بوسنی به زبان فارسی و بوسنیایی قرائت شد.