دکتر امیراحسان کرباسیزاده: متـأسفانه تا به امروز در ایران، فلسفه علم به درستی معرفی نشده و این امر به صورت گزینشی بوده است. اغلب نقش مکاتب و فیلسوفان خاصی همچون پاپر و لاکاتوش بیش از اندازه برجسته شده است. مباحث فلسفه علم رایج در ایران ابطالگرایی، پوزیتیویسم، مسألهی استقراء و تاریخیگری کوهن بوده است. آنچه در این دوره مود نظر من است ارائهی طیف وسیعی از مباحث تاریخی، معرفتشناسانه و هستیشناسانهی رشتهی فلسفه علم است به گونهای که برای مخاطب عام که با علم اندک آشناییای دارد قابل فهم و پیگیری باشد.
علاوه بر این قصد دارم که تعدادی از مباحث فلسفی ناشی از علوم خاص مثلاً فیزیک یا زیستشناسی را مطرح کنم و نشان دهم که فیلسوفان علم چگونه میتوانند در روشنکردن یا بسط مفاهیم علمی و احیاناً استفاده از نظریات علمی برای ترسیم یک تصویر یکپارچه از جهان کمک کنند.
علم امروزه به نهاد عظیمی تبدیل شده است و کار فیلسوف علم، بررسی ساز و کارهای این نهاد است. قطعاً به عنوان یک نهاد اجتماعی، عوامل اجتماعی نیز در کار دانشمندان تأثیر دارند و چالش امروزه فیلسوفان علم آن است که نشان دهند نقش عوامل اجتماعی تا چه حد در تعیین محتوای نظریات علمی برجسته است.
مسألهای که در این دوره آموزشی با آن آغاز خواهم کرد تعریف فلسفه و علم است. تصور غلطی که از فلسفه وجود دارد این است که فلسفه فعالیتی است که از لحاظ معرفتی مقدم بر علم است و جایگاه فیلسوفان از جایگاه عالمان بالاتر است. چنین تصویری البته اغراقآمیز و نادرست است. فلسفه در کنار سایر فعالیتهای معرفتی قرار میگیرد و شاید وجه تمایز آن عمومیت آن باشد و اینکه حوزهی اطلاق خاصی ندارد و میتواند در تمام حوزهها وارد شود. پس از آن به علم خواهم پرداخت، نگاهی به مسأله تحدید خواهم کرد و بعد از آن به مسألهی سنتی استقراء میپردازم.
مباحث اولیه و تاریخی فلسفه علم ناظر به روش علمی است و از جنس مسایل معرفتشناسانه است. پس از مباحث معرفتشناسانه، به مسائل هستیشناسی علم هم میپردازم. علم به دنبال توصیف جهان خارج است یا اگر بخواهیم محتاطانهتر حرف بزنیم هدف علم در نزد واقعگرایان توصیف دقیقی از جهانی است که در آن زندگی میکنیم و مسائل متافیزیکی اینگونه مطرح میشوند که با فرض اینکه مدعیات علمی موجه باشند تصویری که از این مدعیات برای ما حاصل میشود چگونه است؟ آیا طبیعت اشیاء را به گونهای خاص طبقهبندی میکند؟ آیا علاوه بر اشیاء و افراد، قوانین هم وجود دارند؟ قوانین طبیعت چه هستند و آیا ضرورتی بر آنها حاکم است؟
پس از طرح مباحث متافیزیکی، نگاهی به چند فیلسوف علم و نظریات آنها میاندازم و چالشهای جدید نگاه تاریخی به علم را برای فیلسوفان علم مطرح میکنم.
قسمت آخر این دوره، به مباحث خاص فلسفه علم میپردازد. نسبیت و نظریهی کوانتوم، تصویر کلاسیکی که از جهان داریم را به شدت در هم میریزند و مسایل جدیدی در باب مفاهیم زمان، مکان و علیت مطرح میسازند، و یا نظریه ی انتخاب طبیعی داروین، نتایج و تبعات فلسفی بسیاری دارد که بحث در باب آنها بسیار جالب و دشوار است.
در چند جلسه آخر به صورت گزینشی و خیلی محدود به مسایل علوم خاص میپردازم. فیلسوف علم امروز وظیفهی دشواری دارد. آنچه امروزه رواج بسیار دارد مسایل فلسفی خاص در حوزههای خاصی از علوم است و وظیفهی فیلسوف علم آن است که این علوم را به دقت یاد بگیرد تا بتواند حرفی برای گفتن داشته باشد.
اینکه علم چیست، چگونه کار میکند و چه تصویری از جهان ارائه میدهد، پرسشهایی هستند که برای همهی کسانی که به علم و دانش علاقه دارند مطرح می شوند و تبعاً از جنبههای گوناگون میتوان به این پرسشها پاسخ داد. هدف اصلی من آن است که نشان دهم فلسفه به عنوان یک فعالیت فکری وقتی در کنار تاریخ و جامعهشناسی قرار بگیرد میتواند تا اندازهای در یافتن پاسخ به پرسشهای مذکور ما را یاری کند.
منابعی که میتواند برای کسانی که با زبان انگلیسی آشنایی ندارند مفید باشد بدین شرح است:
1. فلسفه علم، سیمرا کاشا، ترجمهی هومن پناهنده
2. فلسفه علم در قرن بیستم، دانالد گیلیس، ترجمه حسن میانداری
3. چیستی علم، الن چالمرز، ترجمه سعی زیباکلام
*عضو هیأت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران