آناهید خزیر: حسینی در این درسگفتار بر اساس نظریههای اسطورهشناختی کمپبل و یونگ اسطورههای آیینی طلب و تشرف و آزمون، مرگ و مفهوم قربانی، هبوط و سفر به سرزمین مرگ و نیستی و آگاهی بر نیمههای ناپیدا، احیاء و رستاخیز، تولد دوباره و نجات انسان، جاودانگی و خداگونگی را بررسی کرد.
حسینی در ابتدای سخنانش گفت: «منطق الطیر» منظومهی آشنایی است. داستان اصلی آن، سفر مرغان و گذر آنها از مراحل گوناگون و رسیدن به سیمرغ است. شمار این مرغان، بسیار است. اما با رسیدن به سیمرغ، به «سی مرغ» کاهش پیدا میکنند. همین صحنهی آخر است که در داستان اهمیت دارد و مورد توجه قرار میگیرد. مرغان داستان، رمز ارواح آدمیان هستند. آنها در طول راه، شکایتهایی دارند. برخی از پیمودن مسیر پیشرو انصراف میدهند و تعدادی نیز از ادامه راه بازمیمانند. آن مقداری که باقی میمانند، با دیدن عکس خود در آب، سیمرغ را میبینند.
سرودن یک تریلوژی دربارهی سفرهای آیینی
برخلاف سفرهای روحانی، که نهایت آن به دیدار پدر (شاه) میانجامد، عطار داستان خود را با دیدار خویشتن پایان میدهد. سیمرغ، جانِ حقیقی مرغان است و آنها خود را لایق سیمرغ شدن مییابند. «فریتس مایر» میگوید که خیلی عجیب است که داستان این گونه پایان مییابد اما به نظر من، اینجا مرحلهای از مراحل داستان است و ادامهی آن را باید در «مصیبت نامه» دید. در واقع، ما با یک سه گانه روبهرو هستیم. میدانیم که عطار ابتدا «الهی نامه» را سرود، سپس «منطق الطیر» و آنگاه «مصیبت نامه» را. شاید این کار او برپایهی سنت تراژدیهای یونانی باشد که سه گانهاند. گویی عطار نیز در پی سرودن یک تریلوژی دربارهی سفرهای آیینی است.
هر مرحله از سلوک، نمادی از پالایش فردیت است. در روانشناسی یونگ، مرحلهای به نام گریز از سایه وجود دارد که مهمترین مرحلهی حرکت است. در سفر مرغان عطار هم این مرحله دیده میشود. آنها پیر دانا را هم ملاقات میکنند و دشواریهای بسیاری را پشت سر میگذارند تا به خویشتنِ خویش دست یابند. یک مرحله دیگر قربانی کردن جان است تا به تولدی دوباره برسند. همهی این مراحل در روانشناسی فرایند فردیت دیده میشود. در «منطق الطیر» در آغاز رویارویی با سایه صورت میگیرد، آنگاه دیدار با آنیما روی میدهد که در داستان شیخ صنعان و در مرتبهی عشق اتفاق میافتد. بُن مایهی این داستان، دیدار با آنیما است. دیدار با پیر خرد نیز که در روانشناسی یونگ به آن اشاره میشود، در دیدار با خویشتن تجلی مییابد. غیر از این مراحل که خودشناسی است، باید هر مرحله در متن هستی نیز صورت بگیرد تا پیوند شخص را با افراد دیگر تعیین کند. پس سه گانهی عطار فقط فرایند فردیت نیست، بلکه طلبی برای کمال و تمامیت است. فرایند فردیت داستان اصلی این کمال است.
سفر روحانی سالک برای رسیدن به حقیقت
در «مصیبت نامه» داستان سالکی را داریم که عطار نام آن را «سالک فکرت» میگذارد. در حقیقت هویت اصلی این سالک را «فکر» تشکیل میدهد. این فکر، عقلانی نیست بلکه فکرت قلبی است. اینکه آیا عطار با عقل مخالف است یا طرفدار فلسفه و عقلانیت است، بحث دراز دامنی است. به هر حال، عطار، همانند عین القضات، فکر را یک «بصیرت» میداند. سالک فکرت عطار، مراحلی را طی میکند که غیر عادی است. هر سالکی برای رسیدن به حقیقت، سفر روحانی را از درون خود آغاز میکند. اما سالک «مصیبتنامه» حرکتش از بالا شروع میشود و سیر نزولی دارد تا هبوط صورت بگیرد. او چهل مرحله را میگذراند. عدد چهل، رمز کمال است. در مرحلهی چهلم است که روح وارد جان سالک فکرت میشود.
در این حرکت، مرتبهی نخست، مرتبهی هبوطی است که در آن دیدار با جبرئیل و میکائیل و اسرافیل و عزرایئل صورت میگیرد. بعد سفر در افلاک پیش میآید و از چهار عنصر آب و آتش و خاک و باد گذر میشود. پس حرکت سالک از آغاز آفرینش صورت میگیرد. در منظومهی عطار نشانههای آیینهای باستانی، مثل گنوسی، دیده میشود. حتا نشانههای آن را در آیین مانوی هم میتوان یافت. آنها میگفتند کسی که در طلب کمال است، باید از طبقات عالم بگذرد تا به کمال دست یابد. باید به شش امشاسپندان، که در دین زرتشتی هست، نیز اشاره کرد. امشاسپندان، نور عالم را در خود دارند. به همین دلیل است که سهروردی آنها را «انوار طولیه» مینامد.
«منطق الطیر» از آمادگی سفر مرغان آغاز میشود
طرحی که من برای این سه منظومه دارم این است که در آغاز سفر، که سفری آیینی است، مرحله تشرف را داریم. آنگاه مرتبهی بازگشت که بخش بسیار پیچیدهای است. این را هم باید توجه کرد که در «الهی نامه» شخصیتهای اصلی، انسانها هستند و مسیری که طی میکنند، مسیر گفتوگو است. در «الهی نامه» سالک فکرت در حال آماده شدن برای طلب است و یاد میگیرد که چه و چگونه بخواهد. پس ما در آغاز سفر آیینی قرار گرفتهایم. «منطق الطیر» از آمادگی سفر مرغان آغاز میشود. در اینجا دیگر شخصیتها انسانی نیستند، بلکه پرندگان وجود دارند، آنها نماد روحاند. گذشتن از مراحل هفت منزل، همان آیین تشرف است که پرندگان را به مرتبهی فردیت نائل میکند. اما داستان تمام نمیشود و ادامه پیدا میکند. در «مصیبت نامه» دیگر پرندگان هم نیستند. ما از پرندگان به ملکوت میرسیم و به پیری که آنها را از ابتدا تا انتها هدایت میکند. این پیر، جبرییل است که در نهایت به پیامبران میرسد. پیداست که در این داستان با ساختاری درونی روبهرو هستیم. به هر حال بهنظر میرسد که عطار آگاهانه در پی آن بوده که سه منظومهای بیافریند که در آن سالکی نشان داده میشود که چگونه خواستن را میآموزد و تا بدان جا میرسد که به دیدار خویشتن دست مییابد و در داستان دیگر، با ذره ذرهی اجزای هستی یکی میشود.