کد مطلب: ۱۷۲۱۹
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۵ دی ۱۳۹۷

در ما به ناز می‌نگرد دلربای ما

در ما به  ناز می‌نگرد دلربای ما

بیگانه‌وار می‌گذرد آشنای ما

بی‌جرم دوست پای زما در کشیده باز

تا خود چه گفت دشمن ما در قفای ما

با هیچ‌کس شکایت جورش نمی‌کنم

ترسم به‌ گفت‌وگو کشد این ماجرای ما

ما دل به درد هجر ضروری نهاده‌‌ایم

زیرا که فارغست طبیب از دوای ما

هر دم ز شوق حلقه‌ی زنجیر زلف او

دیوانه می‌شود دل آشفته‌رای ما

بر کوه اگر گذر کند این آه آتشین

بی‌شک بسوزدش دل سنگین برای ما

شاید که خون دیده بریزی عبید از آنک

او می‌کند همیشه خرابی به جای ما

 

عبید زاکانی

 

کلید واژه ها: عبیدخوانی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST