روزگاری که رساله مینوشتم شنیده بودم مراکزی هست که دانشجونَماهایی
با پرداخت وجهی سفارشِ نوشتن رساله میدهند و بدین سان به درجهی دکتری نائل میگردند!
در چنین فضایِ دلسردکنندهای به مصداقِ «رتبهی کاملعیاران از محک ظاهر شود»
(صائب)، باور و دلخوشی همیشگیام این بود - و هست- که سره از ناسره همواره تمییز
داده خواهد شد. از این رو، با عشق و تمام همّت و توان خود زیر نظر دقیق استاد
دانشمندم، دکتر تقی پورنامداریان، که سایهاش همواره بر سر ادبیات این مرز و بوم
مستدام باد- رساله را نوشتم. جلسهی دفاع از رساله با توفیق سپری شد؛ اما پس از آن
بهعنوان تازه دانشآموختهای که نه ناشری را میشناخت، نه از حمایت «خاصِ» استادی
بهرهمند بود، دغدغهی «چگونگی» چاپِ نخستین اثرم با من بود. در چنین اوضاعی
خبرِ جایزهای را شنیدم که چند ویژگی منحصربهفرد داشت: نخست اینکه اثر پژوهشی
برگزیده از سوی یکی از بهترین ناشران کشور، نشر هرمس، چاپ میشد. دیگر آنکه هیات
داوران آن صاحبقلمانِ نامداری بودند همچون دکتر ضیاء موحد و دکتر معصومیهمدانی.
و سوم آنکه نام استاد فتحالله مجتبایی اعتباربخش جایزه بود. این در حالی
بود که هنوز در سطح کشور چنین اقداماتی نوپا و در آغاز راه بود. به باور من
حمایت از رسالههای باکیفیت حرکتی است که بهشایستگی میتواند از دغدغههای یاد
شده برای کسانی که در آغاز راه هستند، بکاهد. در جامعهای که علم و دانش راستین
ارج نهاده شود، بسیاری از گرهها گشوده خواهد شد.
به رنج اندرآری تنت را رواست
که خود رنج بردن به دانش سزاست (فردوسی)
* رسالهی «تحلیل روایت شناسانهی داستانهای مثنوی» نوشتهی سمیرا بامشکی، برگزیدهی دور نخست جایزهی دکتر مجتبایی شد.