کد مطلب: ۱۷۸۹۰
تاریخ انتشار: سه شنبه ۳ اردیبهشت ۱۳۹۸

عبید بر خوان سعدی

یازدهمین نشست از مجموعه درس‌گفتارهایی درباره‌ی عبید زاکانی به تحلیل و بررسی «تأثیر ذهن و زبان سعدی بر میراث ادبی عبید زاکانی» اختصاص داشت که با سخنرانی دکتر میلاد عظیمی، عضو هیات علمی دانشگاه تهران چهارشنبه ۲۸ فروردین در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار ‌شد. در این درس‌گفتار که در آستانه‌ی روز سعدی برگزار شد گذری بر حضور ذهن و زبان سعدی در میراث عبید زاکانی بررسی شد.

عظیمی سخنانش را این‌گونه آغاز کرد و گفت: عبید زاکانی در شمار شاعران و نویسندگان پرشماری است که بر خوان سعدی نشسته‌اند. با بررسی دقیق می‌توان دریافت که تمامی سروده‌ها و نوشته‌های عبید سادگی، روانی و خالی بودن آنها از تکلفّات و استعارات دور از ذهن، در مقایسه با دیگر شاعران است، و از این لحاظ به شیخ اجل سعدی نزدیک می‌شود و نشان می‌دهد که از سعدی بسیار تأثیر پذیرفته است.

عبید در شیراز با شعر سعدی انس داشته باشد

عبید زاکانی حدود ۷۰۰ هجری قمری به دنیا آمد، شاید هم چند سالی پیش از ۷۰۰ زاده شده باشد. سعدی هم به اصحّ اقوال در سال ۶۹۴ رحلت کرده است. پس عبید از نسل شاعرانی است که سعدی را ندیده اما در محیطی که خاطره سعدی در آن زنده بوده زیسته است. به‌ویژه که عبید سالیانی از عمرش را در شیراز گذرانیده است. در آن سال‌هایی که عبید در شیراز بود یعنی از نیمه قرن هشتم، سعدی محبوب‌ترین شاعر بود. خاص و عام سخنش را مثل کاغذ زر می‌برده‌اند. عموم محافل ادبی و  به‌خصوص شاعران شیرازی سخت تحت تأثیر سعدی بوده‌اند. برای این سخن مدارکی وجود دارد. در اشعاری که از ناصر بجه شیرازی، فخرالدین قنادی شیرازی، شیخ خلیل شیرازی، یحیی بن زنگی شیرازی و شمس حاجی شیرازی باقی مانده نشانه‌های روشنی از نفوذ سبک و سخن سعدی هویداست. حافظ هم که بر خوان یغمای هنر شیخ نشسته بود. شاید داوری ابن زنگی شیرازی درباره مناظرات میان سعدی و همام تبریزی نشان‌دهنده عشق و تعصب شاعران شیراز به سعدی بزرگ باشد. یا در سفینه شمس حاجی شیرازی که در سال ۷۴۱ تدوین و کتابت شده است، از سعدی به نحو چشمگیری بیش از هر شاعر دیگری شعر نقل شده است. می‌خواهم بگویم که شعر سعدی همه جا رواج داشت اما در شیراز به‌طور خاص مورد عنایت بود و طبیعی است که عبید در شهر شیراز به‌طور خاص با شعر سعدی انس و مناسبات داشته باشد و از او تأثیر پذیرفته باشد.

طبقه‌بندی آثار عبید به منظوم و منثور یا هزل و جد

آثار عبید را می‌توان به منظوم و منثور یا هزل و جد طبقه‌‌بندی کرد. در همه قسم سخن عبید نشان ذهن و زبان سعدی دیده می‌شود. حضور سعدی در میراث فرهنگی عبید زاکانی را می‌توانیم در برخی از حوزه‌ها بررسی کنیم. تضمین‌ها نخستین موردی است که می‌توان در این زمینه بررسی کرد. عبید بیت‌ها و مصرع‌هایی از گلستان، بوستان، غزلیات، قطعات و مفردات سعدی را تضمین کرده است. هزلیات سعدی مورد توجه او بوده است. به بیتی از مثلثات شیخ هم استناد کرده است. عبید از فردوسی، معزی، سنایی، خیام، انوری، مهستی گنجوی، نظامی، ظهیر فاریابی، سراج‌الدین قمری آملی، عطار، کمال اصفهانی، همام تبریزی و دیگران ابیاتی را به شیوه تضمین و اقتباس آورده است. او بیش از هر شاعر دیگری اشعار سعدی را تضمین کرده است.

عبید در آثار جد و هزل و منظوم و منثورش؛ در قصاید، غزل‌ها، قطعات و رسالاتش اشعار سعدی را تضمین است. نامی هم از سعدی نیاورده است و این خود نشانه کمال اشتهار اشعار تضمین شده است که متهم شدن به انتحال و دزدی را درپی نداشت. از سوی دیگر محمد بن عمر رادویانی، صاحب ترجمان البلاغه، در تعریف تضمین گفته است: «شاعر را بیتی شعر از شعر دیگران خوش آید آن را به میان قصیده (توسعا شعر( خویش اندر آرد بر سبیل مهمان» اگر سخن رادویانی ملاک باشد عبید چون از سعدی بیشتر از دیگران تضمین کرده، شعر او را بیشتر دوست داشته و به شعر سعدی بیشتر از شعر دیگران حضور ذهن و لاجرم انس داشته است.

تضمین‌های عبید از سعدی در دو ساحت هزل و جد مورد بررسی قرار گرفته است و رسالات منثور مسلم الصدور هزل‌آمیز مولانا عبید آغازگر این مساله است. هزل‌های منظوم عبید دو دسته است. یکی رباعیات هزل و ترجیع‌بندی که هزل‌آمیز و پر است از عبارات مستهجن و مضامین جنسی. دیگر اشعاری که در مقوله نقیضه‌سازی و پارودی قرار می‌گیرد. در سنت نقیضه‌سازی هزل نام عبید در کنار سوزنی و پوربهای جامی است. روش پوربها و سوزنی این بود که در وزن و قافیه قصیده و غزلی جدی اشعار هزل می‌ساختند اما طبع عبید در نقیضه سازی عموماً مایل است به تضمین اشعار جدی در غزل و مثنوی و قطعه هزل. متأسفانه دست ما در خواندن نمونه این اشعار بسته است. اساس نقیضه‌سازی معمولا بر نقیضه کردن اشعار مشهور است. چون چنین است طبیعی است که عبید بیشتر شعرهای سعدی را در این نقیضه‌ها تضمین کرده باشد و از آن مضامین مستهجن و جنسی بسیار بی پروا ساخته باشد.

تضمین شعر سعدی در رسالات عبید

در کتاب یگانه و دردانه اخلاق الاشراف شیوه استفاده از ابیات سعدی چنین است که آن بیت‌ها در بافت معنایی غیر واقعی آن قرار می‌گیرد و همین وسیله‌ای برای آفرینش طنز می‌شود. یعنی به تعبیر امروزی عبید در این رساله از ابیات سعدی استفاده ابزاری می‌کند. سعدی در مفردات بی هیچ شرح و سخن پیشین و پسینی گفته است:

دروغی که حالی دلت خوش کند / به از راستی کت مشوش کند

عبید این بیت را در بافتی خاص قرار داده است:

امروز در بلاد اسلام چندین هزار آدمی را از قضات و مشایخ و فقها و عدول و اتباع ایشان را مایه معاش از این وجه است.

یا سعدی در باب هشتم گلستان آورده است:

اندک اندک خيلي شود و قطره قطره سيلي گردد. يعني آنان که دست قوت ندارند سنگ خرده نگه ‌دارند تا به‌وقت فرصت دمار از دماغ ظالم برآرند

اندک اندک بهم شود بسيار / دانه دانه است غله در انبار

سعدی بیتش را در بافت معنایی مشخصی استفاده کرده و عبید آن را در بافتی دیگر به کار برده است. بزرگان گفته‌اند هر کس که بزرگی خواهد باید هر چه دارد انبار کند تا بدان عزیز باشد. نمی‌بینی که امروز جمله بزرگان انبارداری می‌کنند. یا در حکایت زیر مطلع غزلی از سعدی را در بافت مورد حاجت خود استفاده کرده است: «از بزرگي دیگر روايت کنند که چون در خانه او نان پزند يک يک نان به دست مبارک در برابر چشم دارد و گويد: هرگز خللي به روزگارت مرساد. و به خازن سپارد. چون بوی نان به خدم و حشمش رسد گويند:

تو پس پرده و ما خون جگر مي ريزيم / آه اگر پرده بر افتد که چه شور انگيزيم»

تعدادی از ابیات سعدی در اخلاق‌الاشراف در بافت‌های مستهجن استعمال شده است و ما از نقل چنین شواهدی معذوریم. اما برای نمونه شاید بتوان از میرمجلس اجازتی ستاند و این مثال را خواند: قلتبان وارد بهشت نشود؛ آنجا نیز چون او را به بهشت نباید رفت، از کدورت صحبت شیخکان و زاهدان که در بهشت باشند ایمن باشد و از روی ترش ایشان به یمن این سیرت قلتبانی آسوده باشد و هر کجا شیخکی را ببیند گوید:

گر ترا در بهشت باشد جای / دیگران دوزخ اختیار کنند

در رساله دلگشا شعر سعدی را در دهان قهرمانان حکایت نهاده و با آن طنز خلق کرده و چه مناسب خوان بوده مولانا عبید برای شعر شیخ شیراز. یک‌جا بیت زیر را در دهان غلام‌باره بدکاره‌ای نهاده وقتی که ترک پسری با شمشیر به او حمله آورده است:

دست در خون عاشقان داری / حاجت تیغ برکشیدن نیست

گلستان واقعیت جامعه سعدی را زشت و زیبا تصویر می‌کند

در رساله ریش‌نامه هم ابیاتی از سعدی تضمین شده است. موضوع رساله ریش‌نامه مورد توجه سعدی بوده است و شیخ در گلستان و هزلیات از آن سخن گفته است. به همین دلیل عبید در این رساله نام سعدی را با احترام بسیار برده است. انگار از پیری و پیشکسوتی صاحب تجربه در کار و بار عشق حرام و ریش و شیرین پسران سخن می‌گوید. نکته در ضبط توبه‌خانه است که در چاپ‌های اقبال و اتابکی و محجوب چنین است. جای دیگر نوشته‌ام که ضبط درست نوبه‌خانه است به معنی زندان و محبس و باید بیت عبید اصلاح شود. یک شیوه تضمین عبید از شعر سعدی این است که بیت مطلع یک غزل را به عنوان مصرع دوم دو بیت متوالی به کار می‌برد.

گلستان کتابی است که واقعیت جامعه سعدی را زشت و زیبا تصویر می‌کند. آینه شعر عیب‌نمای زشتی‌های انسان و جامعه عصر سعدی است. رسائل عبید نیز چنین است. عبید از سعدی آموخته که آینه‌دار جامعه باشد و سخن حق تلخ را به شهد ظرافت برآمیزد و به خورد جامعه فاسد‌الخلاق بدهد. از گلستان سعدی بی‌عفتی و بی‌سخاوتی و بی‌حکمتی و بی‌شجاعتی و فصیح و شریف دریافته می‌شود. همان‌طور که رسائل عبید نیز چنین است. هم سعدی و هم صاحب اخلاق الاشراف فقیر و غنی را در بوته نقد گذاشته‌اند. هنر عبید در اخلاق‌الاشراف در مناسب آوردن اشعار مانند سعدی است و در گلستان البته سعدی گفته شعرها از خودش است. ایجاز، سادگی و بی‌پیرایگی و وضوح سه موضوعی است که در اشعار سعدی و عبید (رساله دلگشا و پندنامه) وجود دارد. آمیختگی با شعر فارسی و عربی و التزام سجع که در گلستان هست در ریش‌نامه هست.

عبید جایگاه و اقتدار سعدی را می‌شناسند

عبید شاعر متوسطی است. سبک شاعری عبید زیرمجموعه سبک سعدی است؛ یعنی مثل سعدی بنا را بر سادگی زبان و تمرکز بر انواع تقابل، تضاد و مراعات نظیر قرار داده است. شعرش استعاره پرورد و دشواریاب نیست. به راه خواجو و سلمان و حافظ نرفته است که اساس هنر شاعری‌شان را بر ایجاد شبکه‌های درهم تنیده تناسبات ایهام پرورد گذاشته‌اند. اگر از این چشم‌انداز کلان بگذریم تاثیر سعدی بر غزل عبید هرگز به عمق و گستره بهره‌وری حافظ از سعدی نمی‌رسد. شاید عجیب باشد که غزل حافظ زیرمجموعه سبک سعدی نیست.

نکته‌ای که در استقبال‌های عبید از سعدی شایسته توجه است پرهیز اوست از این‌که خود را به عرصه مقایسه با سعدی بکشاند. می‌کوشد در همان زمین وزن و قافیه، استفاده از قافیه‌هایی که سعدی استفاده نکرده و ساختن مضمون‌هایی که در غزل سعدی نیامده و استفاده نکردن از واژه‌ها و ترکیباتی که سعدی در آن غزل به کار برده خود را از مظان مقایسه با سعدی برهاند. انگار جایگاه و اقتدار سعدی را می‌شناسند. در این عرصه حافظ بی‌پرواست و به مبارزه با شیخ می‌پردازد، علتش هم معلوم است.

نامورانی که بازیگران حکایات بذله‌آمیز عبید هستند

یکی از روش‌های مورد علاقه عبید برای ساختن موقعیت طنزآمیز به نسبت دادن برخی مطالب و مقولات هزلی به برخی بزرگان دینِ و دانش و ادب و سیاست تصوف است. این ناموران بازیگران حکایات بذله‌آمیز عبید هستند و سخنان و اعمالی به آن‌ها منسوب می‌شود که قاعدتا با عنایت به جایگاه اجتماعی‌شان نباید چنین بگویند و بکنند. عبید از این روش به حد وسیعی استفاده کرده است.

بزرگانی چون سلطان محمد غزنوی، سلطان ابوسعید، شمس‌الدین صاحب دیوان جوینی، خواجه رشیدالدین فضل‌الله همدانی، قطب‌الدین رازی، قاضی عضدالدین ایجی، رکن‌الدین ابهری، سراج‌الدین قمری، مجد همگر، عراقی و... بازیگران بذله‌های عبید هستند. شیخ سعدی هم بازیگر یک حکایت هزل است. مضامین و موضوعات هزل‌های منظوم و غیراجتماعی عبید در موارد چندی مشابه هزل‌های سعدی است با این اختلاف که در هزل‌های غیراجتماعی عبید یک مضمون بارها تکرار شده است و سعدی به حکم که حلوا چو یکبار خورد، بس، معمولا یک موضوع را مکرر نمی‌کند. خوشا جامعه‌ای، هنرمندی، روشنفکری که سعدی در ذهن و زبانش حضور داشته باشد.

 

کلید واژه ها: میلاد عظیمی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST