کد مطلب: ۲۱۱۰
تاریخ انتشار: سه شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۱

قلب قرآن و شیر حق در منطق‌الطیر عطار

آناهید خزیر: عطار و مولانا در مثنوی‌های خود بهترین توصیف را از حضرت علی (ع) کرده‌اند. عطار، امیر مومنان را قلب قرآن و شیر حق می‌نامد و در بیتی می‌گوید: «رونقی کان دین پیغامبر گرفت / از امیرمومنان حیدر گرفت». عطار در منطق‌الطیر، علی (ع) را حق‌شناسی می‌داند که در حق غرق بوده و او را پیشوای راستین و خواجه‌ی حق می‌داند.
تردیدی نیست که هم عطار و هم مولانا از اهل تسنن بوده‌اند. این واقعیت را  هم در آثار این دو شاعر عارف درمی‌یابیم و هم محققان بر آن تاکید داشته‌اند. دکتر استعلامی که «تذکره الاولیاء» را تصحیح کرده است، در مقدمه‌ی آن می‌نویسد که عطار مذهب اهل تسنن داشته است. استادان دیگر هم که درباره‌ی عطار سخن گفته‌اند، همانند دکتر شفیعی‌کدکنی در مقدمه‌ی «مختار نامه»، همین را بیان کرده‌اند. درباره‌ی مولوی هم علامه جلال‌الدین همایی چنین گفته است که او سنی حنفی مذهب اشعری مسلک بوده است. با این حال، هم عطار و هم مولانا، پیش از آنکه سنی باشند، عارف‌اند. عرفا اصول و اعتقاداتی دارند که محدوده‌ی فکری آن‌ها را از محدوده‌ی یک مذهب فرا‌تر می‌برد. از جمله، باور آن‌ها به دوری از تعصب است.
مولانا و عطار حقایق را درباره‌ی امامان اهل بیت کتمان نمی‌کنند
عطار در «منطق الطیر» و «اسرار نامه» مطالبی درباره‌ی نفی تعصب می‌گوید که او را از مرزهای که در مذهب وجود دارد، فرا‌تر می‌برد. در مقدمه‌ی «منطق الطیر» می‌گوید: «ای گرفتار تعصب مانده/ دایما در بغض و در حُب مانده/ گر تو لاف از عقل و از لُب می‌زنی/ پس چرا دم از تعصب می‌زنی». یا در مقدمه‌ی «اسرار نامه» می‌گوید: «الا یا در تعصب جانت رفته/ گناه خلق با دیوانت رفته/ همه عمرت در این محنت نشستی/ ندانم تا خدا کی پرستی». مولوی هم بحث نفی تعصب را پیش می‌کشد و می‌گوید: «سخت گیری و تعصب خامی است/ تا جنینی کار خون آشامی است». این باعث شده که آن‌ها حقایق را درباره‌ی امامان اهل بیت کتمان نکنند.
عرفا علاوه بر ترک تعصب، اعتقادات دیگری هم دارند. یکی از آن باور‌ها، اعتقاد به عشق است.  همین است که او را فرا‌تر از کفر و ایمان می‌بینیم. از طرف دیگر این نگاه سبب شده که عرفا نقدهایی بر بزرگان اهل تسنن وارد کنند. نقدهایی که مولوی راجع به ابوحنیفه و شافعی کرده است، نمونه‌ای از آن است. یا آنچه درباره‌ی فخر رازی، که از تئوریسین‌های اهل تسنن است، آورده نمونه‌ی دیگری است: «اندرین ره ار خرد ره بین بدی/ فخر رازی رازدار دین بدی».
داستان‌هایی در مثنوی مولانا از صوفی، فقیه و علوی
عین القضات همدانی را فقهای اهل تسنن به زندان انداختند و به دلیل شطحیاتی که گفته بود، دار زدند. عین القضات در زندان رساله‌ای به نام «شکوی الغریب» نوشت و از خود دفاع کرد. این رساله را باید دفاعیه‌ی او دانست. فقهای اهل تسنن به او اتهاماتی وارد کرده بودند. از جمله اینکه مذهب اهل تعلیم دارد و به لزوم معصومیت امامان اعتقاد می‌ورزد. عین القضاه پاسخ می‌دهد و می‌گوید که این نظر همه‌ی بزرگان اهل تصوف است، از جمله جنید.
در «تذکره الاولیاء» اولین عارفی که شرح حالش آمده است، امام صادق (ع) است و عطار برای این انتخاب، توجیهاتی دارد. این را باید نشان از وسعت مشرب عرفا دانست. از سوی دیگر، داستانی در «مثنوی» آمده است که طی آن یک صوفی و یک فقیه و یک علوی وارد باغی بی‌در و پیکر می‌شوند. باغبان فکر می‌کند که چگونه آن‌ها را از باغ بیرون کند. پس شروع می‌کند به بدگویی کردن از هر کدام. نخست سراغ علوی می‌رود و در باره‌ی پیشینیانش سخنان توهین‌آمیزی می‌گوید. مولوی که راوی این داستان است، یکباره به راوی مداخله‌گر تبدیل می‌شود و این‌طور از علوی دفاع می‌کند: «هر که بربندد سرش از چرخ ها/ همچو خود گردنده بیند خانه را/ آنچه گفت آن باغبان بوالفضول/ حال او بُد دور از اولاد رسول/ گر نبودی او نتیجه‌ی مرتدان/ کی چنین گفتی برای خاندان». بعد در ادامه‌ی داستان، باغبان، علوی را کتک می‌زند. باز مولوی تاب نمی‌آورد و می‌گوید: «با شریف آن کرد مرد ملتجی/ که کند با آل یاسین خارجی/ تا چه کین دارد دایم دیو و غول/ چون یزید و شمر با آل رسول». از این رو می‌بینیم که عطار و مولانا علاقه‌ی مفرطی به امام علی (ع) و خاندان او دارند.

0/700
send to friend
نظرات 1
  • 0
    0
    پاسخ به این نظر
    بدون نام سه شنبه 16 آبان 1391
    با سلام به نظر میرسد که مطالب خیلی خلاصه نوشته میشود که بهره کافی گرفته نمی شود
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST