در سال ۱۳۶۴ و به هنگام تحصیل در مقطع کارشناسی دانشگاه شهید بهشتی ما دانشجویان سال دوم از دانشجویان سال آخر میشنیدیم که به تازگی با استادی درس دارند که بسیار دقیق و نکتهسنج و سختگیر است. برخی از آن دانشجویان که بر خلاف ما جوانکهای تازه از دبیرستان آمده، از بازماندگان دوران پیش از انقلاب فرهنگی بودند و سنّی از آنها گذشته بود حتی نگران بودند که نتوانند درسی را که با این استاد دارند به آسانی بگذرانند. این استاد فقط هفتهای نصف روز به دانشگاه شهید بهشتی میآمد ولی حضورش شور و حال خاصی در میان دانشجویان ایجاد کرده بود. در نیمسال بعدی برای ما دانشجویان سال دوم هم این فرصت فراهم آمد که متن گلستان و در سال بعد متن کلیله و دمنه را با او بخوانیم. آنچه در آن کلاسها برای ما تازگی داشت موشکافی و تأمل استاد عابدی دربارهی یکیک واژهها و ترکیبها و همچنین جوانب معنایی جملهها و عبارات متن بود. این موشکافیها از تلفظ و ریشهشناسی شروع میشد و به ابهام و ایهامهای معنایی میرسید و به متون و منابع دیگر راه میبرد. شیوهی تدریس استاد عابدی نگاه سرسری دانشجویان به متن را بهکلی تغییر داد. مبالغه نیست اگر بگوییم پس از گذراندن آن دو درس نگاه ما به متن بسیار عمیقتر از قبل بود. گذشته از موشکافی در متن، نحوهی مواجههی استاد با دانشجویان و هنر معلّمیاش هم بسیار تأثیرگذار و جذاب بود. مطایبه، شوخطبعی، حاضرجوابی و نکتهسنجیهای متناسب با موقعیت موجب میشد که حال و هوای متفاوتی بر کلاس حاکم شود. چند نفر از دانشجویان هم که طبع شعری داشتند گاه در پایان کلاس از استاد اجازه میگرفتند و شعرشان را میخواندند. همهی اینها این دو درس را به تجربهای خاص تبدیل کردند.
دست تقدیر چنان بود که حدود ده سال بعد در دانشگاه تربیت معلم (خوارزمی) به مصداقِ
یکی نغز بازی کند روزگار که بنشاندت پیش آموزگار
با استاد همکار شوم و دوباره این فرصت فراهم آید تا از دقّت نظر و نکتهسنجیهای عالمانۀشان در فهم و استنباط متن بهره ببرم. حتی مسیر رفتوآمد به واحد حصارک دانشگاه مجالی برای چنین گفتوگوهایی فراهم میآورد. حضور در کتابخانهی استاد و آشنایی بیشتر با فرایند تصحیح متن و دقّت نظر در کار تحقیق از سعادتهایی بود که در آن دوره حاصل شد. در سالهای اخیر نیز همکاری با استاد در فرهنگستان زبان و ادب فارسی بیش از پیش من و همکارانم را از موهبت راهنماییها و درسآموزیهای ایشان بهرهمند ساخت.
روش کار استاد عابدی در حوزهی تصحیح متن را در یک کلام میتوان نمونهی شاخص «مکتب دقّت» دانست. از نظر استاد فرایند بازخوانی نسخهها و نسخهبدلها و فرایند بازبینی متن و گرهگشایی از ابهامات عملاً فرایندی بیپایان است و گویی هرچهقدر در این راه دقّت به خرج داده شود باز هم کافی نیست. همهی کسانی که از نزدیک با شیوهی کار استاد آشنایی دارند نمونههای فراوانی از این دقّتها و بازنگریها را به یاد میآورند که حتی تا آخرین لحظهی تحویل متن به ناشر همچنان تداوم مییابد. در اینجا مجال آن فراهم نیست که به آثار گوناگونی که به همّت استاد عابدی تصحیح شدهاند اشاره کنیم و علاقهمندان میتوانند برای اطلاع از آن به کارنامک علمی ایشان مراجعه کنند.
البته آثار استاد عابدی منحصر به تصحیح متن نیست و آثار متعددی را بهویژه در باب نهج البلاغه از عربی به فارسی ترجمه کردهاند. مقالههای تحقیقی استاد دربارهی جنبههای گوناگون ادبیات فارسی نیز سرشار از نکتهسنجیها و تأملات راهگشا است. مهمترین ویژگی آثار تحقیقی استاد آن است که بر خودِ متن و نکتههای زبانی و تاریخی تکیه دارند و همین ویژگی موجب میشود از انشانویسیهای مرسوم برکنار بمانند و خواننده علم و آگاهیهای تازهای به دست آورد. بخشی از نوشتههای استاد عابدی به تأمّل در شعر و زندگی حافظ اختصاص دارد و به پشتوانهی سالهای متمادی تدریس و بررسی، نکتههای تازهای را در حوزهی حافظشناسی به علاقهمندان عرضه میکند. شکل کامل و نهایی این سلسله مقالهها به همراه تحقیقات تازه در قالب کتابی در دست انتشار است و به زودی در دسترس دوستداران شعر حافظ و دیگر پژوهندگان ادبیات فارسی قرار میگیرد.
این مختصر را با اشارهای گذرا به کتاب سیرالملوک (سیاستنامه) خواجه نظامالملک به پایان میبریم که با مقدّمه، تصحیح و تعلیقات دکتر عابدی در سال ۱۳۹۸ منتشر شد.
این کتاب که امروزه با عنوان سیاستنامه شهرت دارد، همچنانکه استاد عابدی، به درستی، گفتهاند در اصل سیَرالملوک نام داشته است. از همینرو در چاپ جدید همین عنوان اصل قرار گرفته و سیاستنامه عنوان دوم قلمداد شده است. از اسم کتاب که بگذریم، در باب انتساب به خواجهنظامالملک هم سخنهایی گفتهاند که همچنانکه در بحث و گفتوگوی استاد عابدی و مدعی اصلی این سخن، آلکسی خسموتولین، به خوبی روشن شده، چندان پایه و اساسی ندارد. در این بحث و گفتوگو که در سال ۱۳۹۷ در پژوهشگاه علوم انسانی برگزار شد تقریباً همهی استدلالهای این پژوهشگر روسی رد شده است.
کتاب سیرالملوک در دوران قدیم چندان شناخته و رایج نبوده است. این کتاب برای نخستین بار در سال ۱۸۹۱م. در پاریس به اهتمام شارل شِفر و همراه با ترجمه فرانسوی آن منتشر شد. در سال ۱۳۱۰ ش. چاپ دیگری از متن سیرالملوک به اهتمام عبدالرحیم خلخالی در تهران منتشر شد. عباس اقبال آشتیانی در سال ۱۳۲۰ش. چاپ تازهای از کتاب عرضه کرد که برای تدریس فراهم آمده است و فاقد بعضی حکایتهاست ولی برخی توضیحهای سودمند را در اختیار خواننده میگذارد. در سال ۱۳۳۴ چاپ تازهای از کتاب به اهتمام مرتضی مدرسی چهاردهی بر مبنای چاپ شفر و به همراه برخی یادداشتهای توضیحی علامه قزوینی در تهران منتشر شد. چاپ شفر در هند هم افست شده است. هیچیک از این چاپها کامل، جامع و قابل اعتماد نبودند تا اینکه هیوبرت دارک در سال ۱۳۴۰ تصحیح تازهای از سیرالملوک منتشر کرد. دارک پس از انتشار کتاب از نسخهی قدیمتر و قابلاعتمادتری اطلاع یافت که در مجموعهی نخجوانی در کتابخانهی ملی تبریز نگهداری میشود. این نسخه که از جهات گوناگون بر تمامی نسخههای شناختهشدهی کتاب ترجیح دارد، در چاپ دوم تصحیح هیوبرت دارک اساس قرار گرفت و در نیمهی دوم دههی چهل، بنگاه ترجمه و نشر کتاب (انتشارات علمی و فرهنگی) آن را منتشر کرد. دارک در چاپ دوم با اساس قرار دادن نسخهی نخجوانی، بهترین چاپ کتاب تا آن زمان را در اختیار جویندگان نهاد. جعفر شعار نیز در همان سالها چاپ تازهای از سیرالملوک منتشر کرد. محمد استعلامی نیز در سال ۱۳۸۵چاپی از کتاب سیاستنامه عرضه کرد. با اینکه هیوبرت دارک در چاپ دوم سیرالملوک از منقحترین و اصیلترین نسخهی خطی بازمانده از کتاب که همان نسخهی نخجوانی است استفاده کرده است لازم بود که ضمن ارجنهادن به کوششهای همهی کسانی که در فرایند تصحیح کتاب از قرن نوزدهم تا کنون مساهمت داشتهاند، تصحیح تازهای از آن عرضه شود. چاپ هیوبرت دارک مقدمهای بسیار مختصر (کمتر از بیست صفحه) دارد و تعلیقات آن هم جمعاً پانزده صفحه است. چند فهرست هم در پایان کتاب آمده است.
در تصحیح تازهای که در سال ۱۳۹۸ (سخن- فرهنگستان زبان و ادب فارسی) به اهتمام استاد محمود عابدی فراهم آمده مقدمهی کتاب حدود هشتاد صفحه است و جوانب گوناگون متن سیرالملوک، مؤلّف آن، ویژگیهای زبانی و محتوای کتاب، معرّفی کامل نسخهها و مطالب دقیق دیگر را دربردارد. تعلیقات کتاب هم حدود یکصد و هشتاد صفحه است و مسائل گوناگون تاریخی، جغرافیایی و زبانی متن را شرح و توضیح میدهد. فهرستهای سیزدهگانهی کتاب نیز راهنمای خوانندگان است. علاوه بر مقدمه، تعلیقات و فهرستها، متن کتاب نیز در تصحیح جدید تفاوتهایی با چاپ هیوبرت دارک دارد. از جمله تفاوتهای متن به مواردی مربوط میشود که دارک در خواندن نسخهی اساس کلمهای را به گونهای دیگر قرائت کرده است یا در برخی موارد ضبط نسخهای را بر ضبطهای دیگر ترجیح داده است. در مجموع، تصحیح تازهی سیرالملوک را میتوان نسخهی نهایی آن شمرد، مگر اینکه در آینده نسخه یا نسخههایی کهنتر و اصیلتر به دست آید.