در آستانهی هفتهی پژوهش هستیم و من از چندی پیش با خود عهد کردهام که در یکی از خصوصیتهای شعر حافظ، در این هفته، برای دانشجویان دانشکدهی ادبیات و علوم انسانی، در دانشگاه بوعلیسینای همدان، چنان که مرسوم است، سخن بگویم. کوششم مقصور بود تا در این هفتهی نمادین، گرد موضوعاتی بچرخم که در پهنهی ادب و پژوهشهای زبان فارسی، کمتر کسی به آن پرداخته باشد. سال گذشته از نگار حرکت در شعر فارسی، به خیال خودم، پرده برگرفتم و امسال در این پندار بودم که در بارهی «تناسب ریشگانی در شعر حافظ» سخن گویم.
تمام کتابخانهی کوچکم را میگردم تا هرچه در بارهی حافظ جمع کردهام زیر و رو کنم. میخواهم بدانم که آیا تاکنون کسی از رخ این مستوره نقاب کشیده یا نه. کتابها اگرچه کم نیستند؛ اما کافی و وافی به مقصود هم نیستند. فقدان اثری که توانسته باشد به جمعکرد موضوعات حافظشناسی اهتمام ورزد، کاملاً محسوس است. آیا مجبور خواهم بود مثل بارهای دیگر که به سراغ حافظ رفتهام، این بار هم به این در و آن در بزنم و در پندار بوگ و مگر، به دلخواسته و دلبر خیال خویش، اعتماد کنم؟ نه. امسال بخت به گونهای دیگر از راه میرسد. درست روز پانزدهم آذرماه، هنوز یکهفته مانده به هفتهی پژوهش، بستهای از شیراز میرسد که حاوی اثری است با نام: «راهنمای موضوعی حافظشناسی». کاش از خدا چیزی دیگر را طلبیده بودم؛ اما نه! چه چیزی را میتوانستم بخواهم که تا این حد بتواند من را در شناخت موضوعاتِ تاکنونکارشدهی در بارهی حافظ، یاری برساند؟ مگر خواستن چنین اثری از آرزوهای من نبوده است؟ به این بهانه و به پاس تقدیر از مؤلف گرانمایهی این اثر و مهمتر از آن به سبب وظیفهای که به عنوان یک آموزگار ادبیات دارم، لازم دیدم حاصل نگاه خویش از تورق در این کتاب را، برای جویندگان معرفت و خواستاران تألیفات تازه، عرضه بدارم؛ باشد که فایدهای حاصل آید.
راهنمای موضوعی حافظشناسی، اثری است که به همت دانشمند گرانمایه، دکتر کاووس حسنلی، دانشیار دانشگاه شیراز در آذرماه امسال(1388)، به حلیهی طبع آراسته گردیده است. این کتاب که به همت انتشارات نوید شیراز به چاپ رسید، در دو جلد و در مجموع 1808 صفحه، ویراسته شده است. مندرجات آن، شامل: زندگی حافظ، اندیشهی حافظ، سخن حافظ، سرودههای بررسیشده یا مورد استناد از حافظ و دیگر مواردی است که به گونهای به دنیای حافظپژوهی مربوط میباشد. پرداختن به راهنمای موضوعی، اگرچه در میان پژوهشهای جهانی، کاری شناخته شده، سیستماتیک و دامنهدار است؛ اما در جهان شعر و ادب ما فارسیزبانان، این نخستین کاری است از این دست که پا به عرصهی وجود میگذارد. نخستینکاربودن این اثر، در پهنهی پژوهشهای علوم انسانی؛ البته این مجوز را نیز به همراه خواهد داشت که کاستیهایی نیز داشته باشد؛ اما به همت دانش و مدیریت مقبول صاحب اثر، کمتر کاستی به چشم میآید و از سر انصاف، کاری صورت گرفته که البته قدرش برای اهلش ناشناخته نخواهد ماند.
این کتاب نه تنها حافظپژوهان را از دامنهی وسیع موضوعات حافظشناسی میآگاهاند؛ و نه تنها از رویآوردن محققان به بیان تکرار مکررات در همین پهنه از پژوهش، جلوگیری میکند؛ بل که میتواند تسهیلکنندهی مکملی باشد برای پژوهشهای ناقص در موضوعات گوناگون؛ با این حال ارز و بهای این کتاب در این سه مقولهی کلی هم خلاصه نمیشود. به عنوان مثال اگر پژوهندهی ماجراجویی، به راستی دل به این تألیف ببندد، بینیاز خواهد بود از این که در بسیاری از موارد، بخواهد به اصل کتابهای حافظپژوهی بازگردد؛ زیرا این رنج را مؤلف یا مؤلفان محترم این کتاب، بر خویش هموار کردهاند. با این حال زحمت و رنج آنها در این خلاصه نگشته که به موضوعات آثار، از روی مندرجات، اکتفا نمایند؛ بل که کتابهای یاد شده(که به گفتهی مؤلف حدود: 230 کتاب و برآیند آن حدود: 138000 فیش بوده است) را، به طور دقیق خوانده و بازخوانی کرده و به دستهبندی موضوعی آنها اقدام کردهاند که این امر، محققان را از مراجعهی مستقیم به آن آثار بینیاز میگرداند. این گونه دقیقشدن در موضوعات آثار بررسیشده، حاصلش ارجاع دقیق به صفحاتی است که میتواند هم راهنما و هم راهگشایی بسیاری از ماجراجوییها، در حوزهحافظشناسی باشد. با در دست داشتن این کتاب؛ از درونمایهی همهی کتابهای موجود مذکور که تا سال 1380 در بارهی حافظ نوشته شده، آگاهی مییابیم و میدانیم که این امر در سایهی رنج بسیار صاحب اثر فراهم گشته است.
این کتاب میتوانست با ردیفکردن فهرست موضوعی تکتک کتابها، در بخشهایی جداگانه، محتوای آثار حافظپژوهی را به ما بشناساند؛ اما به گونهای دیگر ما را با مضاعفخوانی موضوعات روبهرو میساخت؛ زحمتی دوچندان برای پژوهنده فراهم میشد تا موضوعی را در چند اثر بیابد؛ در حالی با ردیفکردن موضوعات پنجگانه، به صورت الفبایی و خصوصاً آن تقسیمبندی که بدان اشاره شد، کوشش مؤلفان، ما را از بازخوانی و بازمراجعهی به موضوعات تکرای، باز میدارد.
به عنوان مثال ما از عنوان کتاب «حافظ در غربت»، اثر یعقوب آژند، شاید میتوانستیم از منظر جهانی حافظ جویا شویم؛ اما بدون مراجعه به اصل کتاب «شرح عرفانی غزلهای حافظ»، اثر ختمی لاهوری، چگونه باید میفهمیدیم که بحثی در بارهی «منظر جهانی حافظ» هم در آن جا صورت گرفته است؟
این درست است که موضوعات مندرج در این فرهنگ، مبنی بر نگاشتهها تنظیم شده است و اگر مبنی بر بایدها میبود؛ شاید محقق حافظپژوهی میتوانست بداند که فقر حافظپژوهی در کدام مقولههاست؛ اما نباید فراموش کرد که دامنهی موضوعات معرفتی در بارهی یک شاعر، خصوصاً شاعری به بزرگی حافظ، میتواند تا بینهایت گسترش یابد؛ لذا در یک پروسهی زمانی، بهترین کار همین بود که به موضوعاتی پرداخته میشد که تا کنون از قلم حافظپژوهان در کتابهای چاپشده، تراوش کرده است.
باید به مؤلف «راهنمای موضوعی حافظشناسی»، جناب دکتر کاووس حسنلی، تبریک گفت که رو به کاری آورد که مانند کارهای دیگرش، حرکتبرانگیز و شورآفرین است. کاری که میتواند الگو و مسطورهی بسیاری از پژوهشهای آتی باشد.
این یادداشت را دکتر علی محمدی چند ماه پیش نگاشتهاند که متأسفانه با تأخیر منتشر شده است. از این بابت از ایشان عذرخواهی میکنیم.