اخیراً تمرکز ادبیات تطبیقی در آمریکا بر مطالعات فرهنگی و بهویژه مطالعات پسااستعماری معطوف شده است. برخی دانشگاهها همچنان دورههای نظریهی ادبی را ارائه میکنند، اما بیشتر این دورهها با ساختارگرایی شروع میشوند؛ این یعنی هر دورانی پیش از قرن نوزدهم و در طی قرن نوزدهم که دربرگیرندهی تاریخچهی ادبیات تطبیقی است، صرفاً به کنجکاوی احتمالی تعدادی معدود از پژوهشگران واگذار میشود. با در نظر گرفتن این نکته، اگر بگوییم ضربهی نهایی به مطالعات تطبیقی را کسی جز خود تطبیقگران وارد نکردند، در اشتباه نخواهیم بود.
آن دسته از روشهای تطبیقی که همچنان بهکار بسته میشود گواه خوبی بر وضع ادبیات تطبیقی در آمریکای امروز است. سرسختترینِ آنها «تاریخ افکار»[۱] بوده است. این امر نباید مایهی شگفتی باشد، زیرا این روش همواره بر روشهای مورداستفاده در اروپا، از جمله مطالعات تأثیر و تأثر، مرجح بوده است. بهعلاوه، این روش سنتیِ آرتور لاوجوی سازگاری ویژهای با مفهوم فعلی مطالعات میانرشتهای دارد که آثار ادبی را از منظر محتوا، ایدهها، یا مطالب بررسی میکند، و کیفیات متمایز آثار ادبی مانند فرم، زبان و سبک را نادیده میگیرد. نظریهی ژانر و مضمونشناسی همچنان از روشهای دیرینهی موجود هستند. استفاده از مدلهای ژانر در تطبیقگری را میتوان اینگونه توجیه کرد که رویکرد سنتی «تاریخیـگاهشماری»[۲] به آثار تقریباً بهکلی مردود شده است. آثار عمدتاً بر اساس مضامین، ژانرها، یا آرایههای ادبیِ قیاسپذیر دستهبندی و مطالعه میشوند. رویکرد مضمونشناختی قدیمی با دیدگاهی بینارشتهای «غنی» شده است، چراکه مضامین و درونمایههای تکرارشونده دیگر نهتنها از طریق ادبیات ملی گوناگون بلکه از طریق رسانههای گوناگون مانند تلویزیون، روزنامه، فیلم، موسیقی، هنرهای زیبا، و رشتههای متناظر ترسیم میشوند. آنچه در اروپا تطبیقیترین شیوه دانسته میشود ــ یعنی مقایسهی آثار متعلق به دو ادبیات ملی متفاوت ــ دیگر بهندرت کاربرد دارد. در نهایت، نظریهی ترجمه در آمریکا جایگاهی مهم در ادبیات تطبیقی به خود اختصاص داده است و گاه «ادبیات تطبیقی جدید» نیز خوانده میشود.[۳] در کل، فقط قدیمترین و معتبرترین گروههای ادبیات تطبیقیِ آمریکا برنامههای آموزشی سنتگرا را حفظ کردهاند. برای مثال در دانشگاه یِیل، علاوه بر دورههای جدیدِ دربرگیرندهی موضوعات پسااستعماری، مطالعات فمینیستی و دگرباشی، مطالعات فیلم، و سایر دورههای بینارشتهای، دورههای متعددی ارائه میشود که با توجه به عنوان و شرحشان، همچنان در راستای ادبیات تطبیقیِ سنتی تکوین مییابند: مثالهایی از این موارد دورههای مربوط به جویس و پروست، ریلکه و یِیتس، اتوبیوگرافی و داستان، شعر مدرنیست، و ادبیات عامه و قصههای پریان است.[۴] بهنظر میرسد دانشگاه هاروارد، در نوآوری در دورهها، جلوتر از بقیه است ولی در آنجا نیز، در میان دورههایی که میانرشتهای تصور میشوند، همچنان میتوان شاهد ارائهی دورههایی بود که بیشتر در ادبیات تطبیقی معمول هستند: تاریخ و نمایشنامه، رمان تاریخی پس از مدرنیسم، رمان اروپایی قرن بیستم، هومر و ادبیات شفاهی.[۵]
اگر تأسف و دلتنگی نُستالژیک برخی تطبیقگران را کنار بگذاریم، بهنظر میرسد امروزه دیگر کسی برای دوران طلایی ادبیات تطبیقی و بهطورکلی مطالعات ادبی افسوس نمیخورد. برعکس، لحن برخی تطبیقگرانِ جدید غالباً شادمانیِ آنان را از افول نخبهگرایی فکریِ منسوب به رنه ولک و از بین رفتن انحصار اروپامحورِ آثار معیار تطبیقی نشان میدهد. نسل جدید تطبیقگران آمریکایی، با استقبال گرم از ایدهی «ادبیات تطبیقیِ گسترشیافته»،[۶] بهسمت قلمرو زبانهای «کوچک» و ادبیات «دیگران» خیز برداشتهاند و پروژهی ادبیات تطبیقی را بهمنزلهی «آزمایشگاهی برای کاوش در حاشیهها» آغاز کردهاند. برای اینان، برخلاف تطبیقگران سنتی، ادبیات تطبیقی در چالش با ادبیات جهان نیست.
پس از تقریباً دو قرن، مفهوم ادبیات جهان اهمیت دوبارهای یافته، و محتوای آن در هر دوره بازنگری شده است. دیوید دمراش[۷] در کتاب ادبیات جهان چیست؟ تأکید میکند که این اصطلاح نه به مجموعهای بینظم از آثار برجسته بلکه به شبکهای نقشمند و کاربردی در بافت نظامی جهانی اشاره دارد. تعریف دمراش سه بخش دارد: ادبیات جهان بهمنزلهی «انحراف از ادبیاتهای ملی»، بهمنزلهی «نوشتاری که از ترجمه سود میبرد» و بهمنزلهی «سبکی از خوانش، نه مجموعهی آثار معیار، و فرمی از تعهد بیطرفانه به جهان فراتر از زمان و مکانی خاص» (ص. ۲۸۱). ادبیات جهان فرآیند انتشارِ فرمهای فرهنگی از مرکز به نقاط حاشیهای مختلف و بازگشت دوباره به مرکز است (که در این بازگشت دوباره، معانی ضمنی تازهای به آنها افزوده میشود).
منبع:
Adrijana Marčetič (2018), "Comparative Literature and World Literature," Institute for Literature and Art, Belgrade.
[1] History of Ideas
[2] historical-chronological approach
[3] مراجعه کنید به کتاب زیر از امیلی اَپتر:
The Translation Zone: A New Comparative Literature, 2006.
[4] مراجعه کنید به: http://catalog.yale.edu/ycps/subjects-of-instruction/literature/
[5] مراجعه کنید به: https://registrar.fas.harvard.edu/courses-exams/courses-instruction/comparative-literature
[6] Expanded Comparative Literature
[7] David Damrosch