اعتماد: «نویسنده یک
موضوع برای گفتن بیش ندارد: آزادی... نوشتن خواستن آزادی است.» (ژان پل سارتر، ادبیات
چیست؟ ترجمه مصطفی رحیمی و ابوالحسن نجفی) تعبیر موجز، تکاندهنده و نبوغآمیز سارتر
درباره نوشتن را میتوان به هنر به نحو عام تعمیم داد، اگر وجه خلاقانه نوشتن را
در نظر آوریم و بپذیریم که هنر در معنای ژرف و عمیق آن گونهای خلق و گشایش افقی
تازه و نو به هستی و در هستی است، پدید آوردن چیزی که پیشتر نبوده یا صرفا در
عرصه خیال هنرمند تحقق یافته است. بر این اساس هنر را نمیتوان به انقیاد کشید،
تنها میتوان جلوی تحقق عینی آن را گرفت و اجازه بروز بیرونی آن را گرفت، یعنی به
هنرمند مجال نداد که تخیل خود را به منصه ظهور برساند. آزادی اثر هنری تا جایی است
که حتی به محض خلق یک اثر هنری، آن اثر از چنبرههای معنا یا معناهای موردنظر
هنرمند و مقصود و نیت او فراتر میرود و امکان تاویلپذیری را پدید میآورد.
بنابراین برای هنر هیچ حد و مرزی نمیتوان در نظر گرفت، جز محدودیتهای مادی ناشی
از انتقال تخیل به عرصه واقعیت بیرونی که با پیشرفت و توسعه امکانات تکنولوژیک بشری،
به تدریج از میان میروند، چنانکه امروز سینما به مدد تکنولوژیهای پیشرفته، امکان
به تصویر کشیدن هر موقعیت و فضایی را فراهم آورده است. از این جهت میتوان گفت هنر
رهایی بخش است، چراکه تحقق آزادی است و بر محدودیتهای واقعیت غلبه میکند و امکان
نفس کشیدن به انسان میدهد و آرزوها و آمال او را محقق میسازد. برای رهایی
بخشی هنر نمیتوان حد و مرزی گذاشت و جلوی آزادی هنر را گرفت، همانطور که اشاره
شد، تنها میتوان هنرمند را در بند و حصر گرفت و ابزار خلق هنر را از او گرفت.
اگرچه این راهحل هم کوتاهمدت و مقطعی است، چراکه به قول رنه شار
(۱۹۰۷-۱۹۸۸)،
شاعر فرانسوی و عضو مقاومت فرانسه در برابر نازیها: آزادی/ زاییده میشود/ شبانه/ هر کجا باشد/ در سوراخی بر دیوار/ بر گذر بادهای یخ
بسته.