فرهیختگان _ موسا بیدج: تمام شاعران جهان با هم خویشاوندند و اینکه شاعری پرسشی را مطرح میکند در شعرش شاید هزاران پاسخ به همراه داشته باشد و همین پرسش جهانی یک شبکه حسی در میان شاعران بزرگ جهان است. اگر شعری زیبا در یک جای جهان سروده شود میتواند از غرب به شرق جهان سفر کند و بر این اساس است که میتوانیم یک ارتباط معنایی بین شاعران راستین جهان تعریف کنیم. اگر رابطهای بین شعر شیرکو بیکس و شعر عرب دیده میشود دقیقا به همین خاطر است. شعر کرد به دلیل شرایط اقلیمی شرایط خاص خودش را دارد. رنگ و موسیقی المان بالایی در فرهنگ کرد دارد و در شعر شیرکو هم کاملا این فرهنگ همراه با المانهایش حضور دارد. رنگ، موسیقی و کلمه است که تلفیق اصلی شعر شیرکو بیکس را تشکیل میدهد. یک شاعر واقعی در واقع مجموعهای از تمام شاعران جهان است به اضافه خودش مثل شیرکو بیکس به اضافه شاعران جهان! شیرکو شاعر جهانی است و اگر بخواهیم به عنوان بزرگی در نام او را با کسی در شعر عرب مقایسه کنیم من ترجیح میدهم که با شاعر فلسطین: محمود درویش این مقایسه اتفاق بیفتد. درویش و شیرکو در بزرگ بودن شباهتهای بیبدیل نسبت به یکدیگر دارند اما شعرشان در مفهوم معنا با هم تفاوت دارد. شیرکو در شعرش هر ناممکنی را ممکن میکند و میتواند هر پدیدهای چون «جماد» یا «گیاه» را در شعرش به خصیصههای انسانی آغشته کند. در منظومه «صندلی» از شیرکو بیکس که هنوز منتشر نشده است یک صندلی در وشهای از قهوهخانه خاطره دارد، غم دارد، شادی دارد و تمام علایق انسانی را دارد و این وجوه را در شعر کمتر شاعری در جهان میتوانیم ببینیم. در شعر شیرکو حتی رعد و برق میتواند عاشق شود لذا دنیای شاعرانه شیرکو دنیایی منحصر به شیرکو بیکس است. شیرکو شاعری سوررئال بود اما بیشتر از دیگر شاعران کرد به طبیعتگرایی نزدیک شد. او وقتی انسانها را در حلبچه یا واقعه «انفال» ابزاری برای دیگران دید در شعرش از سمت رئال به سوررئال حرکت کرد. شیرکو بیکس تنها شاعر سوررئال انسانگرای طبیعتمحور کردستان بود.