فرشته نوبخت: آسکر فلدمن نقاشِ نهچندان بزرگی است که معتقد بود «وقتی به هنر فکر میکنیم، به انسان فکر میکنیم و از این میان زنان راز و رمزِ زندگیاند....» مردِ بزرگ داستانِ زندگیِ او است و ماجرایِ دو نویسندهای که همزمان از دو جنبهی خاص، به نوشتنِ داستانِ زندگیِ او مشغولاند.
از اینرو در رمانِ مردِ بزرگ، فلدمن شخصیتِ غایبی است که همهچیز بر مدارِ قدرتمندِ شخصیتِ او میگردد؛ منتها از دیدگاهِ چهارزنِ مهمِ زندگیِ او؛ یعنی معشوقهاش (تدی)، خواهرش (مکسین)، دوست (لیلا) و همسرش (ابیگیل). این ترفندی شیرین است و البته بسیار زنانه، که نهتنها موجب برملاشدنِ جنبههایِ پنهانِ زندگیِ فلدمن میشود، بلکه موجبِ جذابیتهایِ روایی و تعلیقِ ملایمی نیز شده است که برآمده از زوایایِ تاریک و پنهانِ زندگیِ خصوصیِ یک مردِ هنرمند است.
کیت کریستنسن، موفق شده در این اثر روایتی خواندنی، متنی خوشخوان و نیز چند لایه بیآفریند که ریتمی تند و نمایشی دارد. زیرکیِ کریستنسن در این است که در پسِ پرداختن به زندگیِ فلدمن، نشان میدهد که چطور پرترهی مردی هنرمند بهدستِ چند زن که موقعیتهایِ مختلف و متفاوتی داشتهاند، شکل میگیرد. زنانی که در نام پرآوازهی یک فیگوراتیوِ مشهور و تازه در گذشته استحاله شده و در حقیقت جوهرهی کیستی و شهرتِ او را برساخته اند. این مضمونی است که بر نامِ رمان یعنی «مرد بزرگ» سایه افکنده و مفهومی دوپهلو به آن بخشیده است.
مردِ بزرگ بیتردید رمانِ شخصیت و جنبههایِ پنهان و آشکار آن است که اگرچه براساسِ زندگیِ واقعیِ فلدمن نوشته است، توانسته تجلیِ هنرمندانهی تواناییِ نویسندهای باشد که همچون فلدمن معتقد است «انسان جلوهی غاییِ حقیقت و هنر است»
اگر این اثر در ایران و بهقلمِ یکی از نویسندگانِ زن نوشته میشد، ممکن نبود تا بهاین حد مورد توجه قرار بگیرد. یا از برچسبهایِ متداولی چون عوامپسندی و زنانهنویسی و سخنانِ باسمهای که آدم را بهیادِ سریدوزیهایِ تولیدیهایِ ارزانقیمت میاندازد و نتیجهی ناتوانی در درک و فهمِ اثر است، در امان بماند.
اما مردِ بزرگ بهقلمِ نویسندهای امریکایی نوشته شده که جایزهی ادبیِ پن فالکنر را برایِ او به ارمغان آورده است. کیت کریستنسن با زبانی بسیار ساده و دیالوگمحور و سبکی که برپایهی عینیات استوار شده است، مرد بزرگ را روایت میکند. او با کمک این شیوه و با تمرکز بر جنبههایِ انسانی و والایِ شخصیتها، مثلِ عشق، زندگی و مرگ، تصویری ترسیم میکند که بهشدت متاثر از واقعیتهایِ جاریِ زندگی است بیآنکه متاثر از فرهنگی خاص یا وابسته به جغرافیا باشد. دیدگاههای فلدمن در بارهی پولاک و دوکونینگ، اختلافنظرها و بحثوجدلهایی که بیشک در همهی محافلِ هنریِ جهان مرسوم است، روابط فلدمن با زنان، زندگیِ خصوصیاش، عادتها و .... جهانی رنگارنگ و مشحون از جزئیاتِ ظریف بازآفریده است.