این نوشتار تلاشیست مقدماتی در ارائه گزارشی از ترجمههای گلستان سعدی به زبان ایتالیایی و بررسی تحلیلی برخی از نکات این برگردانها.
در بررسی ویژگیهای این برگردان میتوان گفت که مترجم به نحوی گسترده و دقیق از پانویسها، تفاسیر و حواشی، در راستای گشودن رمز و راز نثر سعدی و ایات قرانی، اصطلاحات عرفانی، فنون ادبی، نکات عروضی و ظرائف زبانی، بخوبی سود جسته است. در شرح و تفسیری که بر هر یک از واژگان کلیدی مینگارد، میتوان نگاه موشکافانه و آشنایی عمیق وی را با دنیای سعدی و حکمت و جهان نگری او ستود. این برگردان، گذشته ازنقد و بررسی یک یک مفاهیم، و طرفههای زبانی سعدی، در دوباره سازی کلامی منظوم و موافق با اوزان شعر کلاسیک ایتالیایی تلاش دارد. ترجمهی اشعار متن اصلی، بصورت شعر، و ترجمه نثر نیز، به سیاق نثر ادبی رایج در قرن نوزدهم، صورت گرفته است.
برگردان گراردو د وینچنتیس از متنی دقیق و پربار برخورداراست و مرجعی علمی و مفید برای پژوهشها و برگردانهای پس از او به شمار میآید. جای تأسف است که این پژوهش تنها به بخش کوچکی از اثر گرانبهای سعدی میپردازد و برای ترجمهای کامل از متن گلستان، علاقمندان سخن وی، باید نزدیک به پنج دهه دیگر در انتظار بمانند.
هر چند این کتاب متنی کامل از گلستان بدست میدهد، و مترجمان، یکی از برجستهترین ایران شناسانعصر خود، و مؤلف ترجمه متن کامل شاهنامه به زبان ایتالیایی نیز هست، باید اذعان کرد که در قیاس با ترجمه تحلیلی د وینچنتیس، که پیش ازین یاد شد، دچار کاستیهایی مفهومی و زبانی است. در این متن مترجم به برگردان متن فارسی بسنده کرده و شرح و تفسیری در باره بسیاری از نکات محتوایی و زبانی این اثر، در اختیار خواننده قرار نمیدهد. پانویسها و حواشی، به شکلی مختصر و گذرا، به ظرافتها و پیچیدگیهای متن اصلی اشاره میکنند.
زبان برگردان، در ترجمه اشعار، از قوافی و اوزان سنتی شعر قرن نوزده ایتالیا، بهره میگیرد و این تلاش در حفظ و انتقال فصاحت و سلاست زبان گلستان، تا حدی موفق است. اما، به جهت سعی در ایجاد ساختاری منظوم، در انتقال برخی مفاهیم اشعار و در مقایسه با متن اصلی، گهگاه از بیشیها و کاستیهایی برخوردار است. دراین برگردان، دیباچه و همهی بابهای گلستان، به بخشهای کوچکتری، با عناوین موضوعی تقسیم شده است، و مراجعه به موضوعات گوناگون از راه فهرست عناوین، کهدر پایان کتاب آمده است سهلتر صورت میگیرد.
مترجم پس از بررسی تحلیلی برخی مفاهیم کلیدی گلستان، به ویژگیهای زبانی متن میپردازد و اذعان میدارد که: زبان سعدی غیرقابل ترجمه است و ساختار پیچیدهی نثر او، که شامل موازنه قوافی، معماری جملات موزون و مسجع، هماهنگی تصاویر، روانی و ایجاز سخن و بسیاری ظرائف دیگر است، یک پارچه در خدمت درک و انتقال متن بکار گرفته شدهاند و در نهایت به کمال معنا و لفظ رسیده است. با از دادن ساختار نمادین زبان، که مارا به مفاهیم رهنمون میشود نیمی از بار محتوایی کلام از دست میرود. حتی میتوان گفت که گاه 'سهل و ممتنع' بودن زبان سعدی در ترجمه، تبدیل به نوعی کمبود و نا مفهومی شده خواننده غربی را دچار سر درگمی میکند و گاه این مشکل به انتقال مفهومی ابتدایی و کم اهمیت میانجامد.
پیشگفتار مترجم جامع، و روشنگر بسیاری نکات، در خوانشمحتوایی و ساختاری گلستان محسوب میشود.
در نگاهی تطبیقی به متن این ترجمه در کنار دو ترجمه پیشین، باید گفت که این بار مترجم، از زبانی نوتر و نزدیکتر به ذهن خواننده دهه شصت بهره گرفته است. نثر، ساده، قابل فهم و عاری از لغات فصیح ادبی قرن نوزدهمی است و مترجم در وفا داری به متن اصلی، سعی در انتقال ظرافتهای مفهومی روایات دارد. تلاش وی بر آنست که از طریق توازن و هماهنگی جملات و با استفاده از اوزان آزاد و قابل انعطاف شعری درزبان ایتالیایی، متنی، ازاد از قوافی و اوزان، ولی آهنگین و روان بدست دهد.
پانویسها و توضیح نکات و اصطلاحات و تعابیر عرفانی بسیار اندک است و ترجمه در رساندن برخی نکات عرفانی، گهگاه، نارسا و نا مفهوم به نظر میرسد. این ترجمه در سال ۱۹۹۱ تجدید چاپ شده است.
این کتاب نیز مانند متونی که پیش ازین ذکر شد، در پیشگفتار، به معرفی آثار، شرح حیات، شرایط تاریخی/ سیاسی سخن سعدی میپردازد و اهمیت میراثی را که این حکیم شیرین سخنبرای ادب ایران و جهان بجای گذاشته میستاید. مترجم در آغاز فهرست جامعی از ترجمههای گلستان به زبانهای اروپایی ارائه داده نکات مثبت و منفی این برگردانها مورد بررسی قرار میدهد. و در پایان به این نکته اعتراف میکند که تا کنون، به دلایل گوناگون، هیچ برگردان بدون غلط و بدون حذف و تحریفی از گلستان به زبانهای اروپایی صورت نگرفته و هر یک از برگردانها کمبودها و نا رساییهای بسیاری دارند و در اغلب موارد به علت ارجاع به متون از پیش ترجمه شده این اشتباهات و تحریفها تکرار میشود.
ریتا بارجیلیی برای ترجمه گلستان از تصحیح محمدعلی فروغی به سال ۱۹۳۶ و ترجمه روسیان به اهتمام خاورشناس روس علی او که در ۱۹۵۶ در مسکو به چاپ رسیده استفاده کرده است. مترجم با اشاره به کمبودهای ترجمه میگوید: بر خلاف شهرتی که زبان سعدی در سادگی و سهولت فهم دارد این ساختار برای خواننده غربی مملو از پیچیدگی ست. فشردگی زبان که گهگاه با لغات فصیح ادبی و استعارات و تشبیهات مزین و مکلف میشود ما را در بازسازی و ارائه مفاهیم در زبان دوم دچار مشکل میکند بویژه که در اکثر موارد معانی کلام فراتر از مفاهیم ادبی انست. هدف این ترجمه بدست دادن متنی است که بشکلی صحیح و صادقانه خواننده ایتالیایی را به زبان و ژرفای محتوای گلستان نزدیک کند.
به علت نزدیکی زمان ترجمه به ما و توجه خاص مترجم به وفاداری در برگردان و رساندن مفاهیم به خواننده، این متن از ساختاری مدرن و دور از تکلف ادبی برخوردار است. مترجم گذشته از بررسی و تحلیلی که در پیشگفتار آمده نکاتی در راستای توضیح واژههای کلیدی و اصطلاحات عرفانی در طول متن نمیدهد و برگردان عاری از پانویسها و حواشی درون متنی است. این ترجمه در انتقال مفاهیم سخن سعدی موفق است اما از زیباشناسی نثر شاعرانه گلستان بهرهای اندک دارد.
علاوه برشرح حال شاعر، فهرست کاملی از آیات قرانی و اعلامبه متن افزوده شده و پانویسها توضیحات مربوط به اصطلاحات عرفانی، واژههای دشوار و اشارات و تلمیحات ا دبی را در بر میگیرد.
در نگاهی تحلیلی و در قیاس با برگردانهای پیشین، باید گفت که مترجم زبانی دقیقتر و معاصرتر اتخاذ کرده است. اشعاردر ساختاری آزاد و بدون اوزان کلاسیک ترجمه شده و مترجم به اقتضای سادگی و روانی کلام از بازسازی غالبهای شاعرانه در زبان ایتالیایی پرهیز میکند. اما باید یادآور شد که هر چند این گزینه به انتقال مفاهیم کمک میکند ولی از انجا که سخن سعدی به لطائف و پیچیدگیهای نثر مسجع و موزون آمیخته است، اینگونه برگردان از انعکاس چنین ویژگیهایی جدا سر باز میزند.
در مجموع میتوان گفت که آنچه در مقدمه تحلیلی، فهرستها و پانویسها آمده کمک به سزایی به انتقال مفاهیم عمیق و ارزشمند تفکر سعدی در گلستان میکند و این ترجمه را مرجعی مفید در حیطه سعدی پژوهی ایتالیا قرار میدهد.
با کنارهم چیدن ترجمهها میتوان گفت که تلاش سخت و گرانبهای ایرانشناسان ایتالیایی در راه شناخت و شناساندن سخن دلنشین و والای سعدی نمونههای مفید و ارزشمندی در اختیار علاقمندان زبان و ادب فارسی قرار داده است. برگردان شعر و نثر سعدی، هر چند در نگاه نخست سادهتر از آثار عارفان دیگر انگاشته میشود ولی مترجمان سخن وی همه بر این عقیدهاند که برگردان این «سهل و ممتنع» به زبانی دیگر، بیشک سعدی دیگری به کارزار میطلبد.
ترجمههای گلستان، هریک به نحوی، بخشی از ژرفا و یکتایی جهانبینی دینی ـ فلسفی، و زیباشناختی زبان ناب شیخ شیراز را به خواننده منتقل میکند اما کانون اصلی آنها انتقال مفاهیم است. آن جا که در ساختار ترجمه غالب شعر سنتی و نثر ثقیل ادبی بکار رفته، متن از خواننده معاصر فاصله میگیرد و انجا که نوشتاری ساده، معاصر و قابل فهم برای ترجمه برگزیده شده ویژگیهای زبان زیبای گلستان با ظرائف و لطائفش، نا محسوس و بیرون از متن ترجمه باقی میمانند.
امید بر این است که بتوان، با آموختن از تجربههای پژوهشگران پیشین، با شناسایی و تعدیل کاستیها، و به ویژه، با توجهی بیشتر به ساختار زبانی در سخن سعدی، برگردانهایی دیگر از این میراث جاودان ادبیات جهان بدست داد.