مهر: نمایشنامه «پیادهروی در ماه» نوشته مصطفی مستور به تازگی توسط نشر چشمه منتشر و راهی بازار نشر شده است.
آخرین کتابی که چشمه پیش از این از مستور چاپ کرد، رمان «عشق و چیزهای دیگر» بود که اواسط زمستان سال گذشته چاپ شده و تا اسفند همان سال به چاپ چهارم رسید. «عشق و چیزهای دیگر» داستان عاشقی یک پسر جوان و چگونگی رسیدن به معشوقش را شامل میشود و یازدهمین کتابی است که چشمه از مستور چاپ کرده است. حالا دوازدهمین کتاب این نویسنده که چشمه منتشر کرده، به عنوان بیست و هفتمین کتاب مجموعه «تئاتر» این ناشر به چاپ رسیده است.
صحنه این نمایشنامه یک کافه کوچک است و شخصیتها با توجه به میزشان در این کافه معرفی شدهاند. به این ترتیب کافه مذکور، ۵ میز دارد که شخصیتهایشان اینچنین هستند:
میز اول: سیامک ۳۲ ساله، هاله ۲۳ ساله و کیانوش ۲۷ ساله. میز دوم: شیوا ۳۳ ساله، مینو ۳۵ ساله و فرشته ۲۵ ساله. میز سوم: باغآبادی ۴۸ ساله، سیروس ۳۲ ساله و گلپا ۵۸ ساله. میز چهارم: ترانه ۲۳ ساله، مانی ۲۶ ساله، بهمن ۳۰ ساله و فرزانه ۲۸ ساله. میز پنجم: مازیار ۳۰ ساله و رضا ۴۳ ساله.
در قسمتی از این نمایشنامه میخوانیم:
مینو: خیلی وحشتناکه!
شیوا: فیلم اسپیلبرگ؟
مینو: نه، اینکه دستت تو شکم کوسه باشه و تو ازش فرار کنی که یه تیکه دیگه از بدنت رو نخوره، خیلی وحشتناکه.
شیوا: مینو، نگفتی تو غواصی چی دیدی؟ حسابی کنجکاو شدیم.
مینو: [مکث طولانی.] حوالی ظهر بود که با یه مربی رفتیم تو آب. اسمش توران بود... تورانخانم... چهارشونه، اینهوا... ما دونفر بودیم... من بودم و یه دختر لاغر مردنی که از کرمان اومده بود... همینطول که تو آب پایین میرفتیم نور کمترو کمتر میشد... بعد همهجا محو شد... منظورم اینه فقط یه متر جلومون رو میدیدیم و بقیه آب محو بود... گاهی یه دسته ماهی از جلومون رد میشدند و بعد فورا کمی اونورتر غیب میشدند تو آبهای مات... گمونم تو عمق ششمتری بودیم که دختر لاغرمردنی حالش بد شد... نمیدونم به خاطر فشار آب بود یا نمیتونست درست نفس بکشه... تورانخانم من رو برد کنار یه سنگ مرجانی و اشاره کرد از اونجا تکون نخورم تا دکتر کرمانی رو ببره بالا... اشاره کرد زود برمیگرده... بعد با دختره رفت بالا... انگار محو شد تو آبهای بالای سرم...
این نمایشنامه با ۳۷ صفحه قطع پالتویی، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.