با ابوالحسن نجفی، مترجم آثار دشوار و طولانی ادبیات فرانسه از سالهای ۱۳۴۰ خورشیدی به بعد بهخوبی آشنا هستیم. اما کمتر کسی است که بداند تحقیقات ادبیاش را بدواً در دورهی لیسانس زبان و ادبیات فرانسه در دانشگاه تهران و با پایاننامهای دربارهی صادق هدایت آغاز کرده است. البته، او هرگز نتوانست به خود بقبولاند که این تحقیقات منتشر شود، ولیکن همچنان به جمعآوری مدارک مربوط به او ادامه میداد.
او هنگام تحصیلاتش در پاریس، در رشتهی زبانشناسی، به دلایل شخصی به ایران بازگشت و سپس طبق برنامهای که در پیش گرفت چند رمان و نوول فرانسوی را به فارسی روان و دلچسب ترجمه کرد و با همکاری مصطفی رحیمی و رضا سیّدحسینی آثار مهمی را نیز ترجمه و منتشر کرد. او به نوول علاقهی خاصی داشت، بهویژه از نویسندگان معاصر فرانسه، بعدها آنها را در مجلدی نفیس به چاپ رساند.
نجفی که شاهد ترجمهی آثار طولانی ادبیات فرانسه به فارسی بود، بهویژه «ژان کریستف» و «جان شیفته»، از رومن رولان و با ترجمهی به. آذین، تردیدی به خود راه نمیدهد که در این زمینه هم دست به ترجمه بزند. از اینرو، اثر معروف روژه مارتن دوگار «خانوادهی تیبو» را با شکیبایی تمام و در عرض سه سال (چهار جلد، ۱۳۶۸) به فارسی ترجمه کرد. این ترجمهی روان و خواندنی نشان داد که او در مجموعه تحقیقاتش به ترجمه اولویت میدهد و بهمثابهی سعید نفیسی برای ادبیات هم وظیفهی خاصی را مد نظر دارد، آنهم علیرغم تحصیلاتش در زبانشناسی فرانسه و تألیف و چاپ «مبانی زبانشناسی» (۱۳۸۵).
اما نجفی تحقیقات عالمانهای هم در زمینهی فارسی عامیانه از خود به یادگار گذاشته است، مثل «فرهنگ فارسی عامیانه» (۲ جلدی، ۱۳۷۸). او در پیشگفتار خود مینویسد: «در فرهنگ حاضر، ... فقط لغات و ترکیبات متداول در زبان عامیانه و زبان روزمرهی فارسی آمده و از ضبط و شرح ضربالمثلها صرفنظر شده است... وانگهی این کار را دیگران کموبیش انجام دادهاند و انجام میدهند».
در هر حال، معرفی ادبیات قرن بیستم فرانسه در ایران و تحقیقات در زمینهی فارسی عامیانه، که بیش از ده سال به طول انجامید، مرهون زحمات و خدمات بیبدیل فردی بود که فقط به کار و تحقیق میپرداخت و زندگی را در کارهای تحقیقاتیاش میدید.