آنتون چخوف نویسنده بزرگ روس، برای ایرانیان آشناتر از آن است تا در باره کلیات زندگی و زمانه و آثارش بگوئیم. به ابتکار موسسه فرهنگی شهر کتاب و همزمان با ۱۶۰ مین سالگرد تولد این نویسنده محبوب، دوستداران چخوف و ادبیات روس در این هفته از او و در بارهاش بسیار خواهند خواند و نکاتی تازه از او خواهند آموخت.
آنچه در پی میآید نکاتی است کمتر خوانده یا شنیده شده در باره نویسندهای که بی گمان از قلل رفیع ادبیات داستانی و به ویژه نمایشی جهان ماست و از منابع مختلف اینترنتی گردآوری شده است:
۱- آنتون چخوف بر خلاف تصویری که در اذهان بسیاری راه یافته و حاصل تصاویری از سالهای دست و پنجه نرم کردن او با بیماری سل است، اندامی ورزیده، قدی بلند و چهرهای روشن و بشاش داشت. معروف است یوری یاکوبلیف با ۱۸۷ سانتی متر قد که نقش چخوف را در یکی فیلم هائی که در بارهاش ساخته شده است بازی میکرد از این که جلیقه چخوف کاملاً هم اندازه اوست شگفت زده شده بود.
۲- چخوف با وجود خاطرات تلخی که از اجبار و سختگیریهای پدرش در دوران کودکی به ویژه در امور مذهبی داشت مناسک کلیسائی را در خانهاش انجام میداد و مخصوصاً با صدای بمی که داشت به گواهی برخی معاصرانش، آوازهای کلیسائی را با صدائی خوش در خانهاش میخواند و اهالی خانه با او همراهی میکردند.
۳- چخوف مشتاقان و دلباختگان بسیاری به ویژه در بین جماعت نسوان داشت که همه جا در پی او روان بودند و حتی در دورانی که برای معالجه بیماری سل خود به یالتا در شبه جزیره کریمه رفته بود، خیل مشتاقانش دست از او بر نمیداشتند و به دنبالش به آن جا هجوم آورده بودند. می گویند لباس آراسته و شیوه راه رفتن خاص او بیش از هر ویژگی دیگرش دلربائی میکرد!
۴-چخوف یکی از سه نویسندهای در جهان است که بیشترین تعداد فیلم از آثارش ساخته شده است. او پس از شکسپیر، همراه با چالز دیکنز به تناوب مقام دوم و سوم را در سالهای اخیر در این عرصه کسب کرده است. تا سال ۲۰۱۹ میلادی ۲۸۷ فیلم به اقتباس از آثار او ساخته شده است.
۵- چخوف مهارت خاصی در پیش بینی و دریافت حالات روانی افراد در یک نگاه داشت. استانیسلاوسکی معروف که یکی از کارگردانان صاحب سبک تئاتر روس است در نقل خاطرهای از او به پیش بینی خودکشی قریب الوقوع یکی از کسانی که به وی و چخوف مراجعه کرده و در ظاهر حالتی شاد و بشاش داشته است اشاره میکند و در کمال تعجب پیش بینی چخوف پس از مدتی محقق میگردد.
۶- چخوف که از طرف پدر بزرگ پدریاش نسب به سرف های روس میبرد هیچگاه این گذشته تبار پدری خود را از یاد نبرد و احترازی مشهود از طبقه اعیان و اشراف روس داشت. او حتی از پذیرش عنوان افتخاری استانیسلاو قدیس که در سال ۱۸۹۹ توسط نیکلای د.وم امپراتور وقت روسیه به وی اعطاء شد خودداری ورزید. او به عنوان عضو افتخاری آکادمی علوم روسیه که به وی اعطاء شده بود چندان وقعی نمینهاد و آن را برای خود بی فایده میدانست.
۷- شاید بتوان چخوف را از نظر تعداد اسامی مستعار منحصر بفرد دانست. او بیش از پنجاه نام مستعار داشت که بیشتر آثار طنز خود را با یکی از نامهای مستعارش مینوشت.
۸- چخوف را شاید بتوان خیرترین نویسنده تمام ادوار نام نهاد. او اشتیاق ویژهای به انجام امور خیریه، کمک به نیازمندان و درمان رایگان بیماران که به ویژه در سالهای شیوع وبا و دیگر بیماریهای واگیردار جلوهای خاص پیدا کرده بود داشت. او در یکی از آثارش به اهتمام مسلمانان به انجام اموری همچون حفر چاه و قنات برای کمک به نیازمندان اشاره میکند و از آنها به عنوان نمونهای از امور ماندگار یاد میکند و مینویسد :«چه خوب بود اگر هرکدام از ما مدرسهای، چاه آبی یا یک چیز سودمند دیگری از خود باقی میگذاشتیم تا زندگیمان بی نام و نشان در ابدیت گم نشود». چخوف در دوران اقامت خود در یالتا و اوج بیماریاش نیز از انجام کارهای خیر کوتاهی نمیکرد.
۹- چخوف نامی پر آوازه در جهان است و به پاس خلاقیت همراه با نجابت و شرافت اش، در اقصی نقاط جهان مورد تکریم و ستایش است. نام چخوف را بر روی سیارکی در منظومه شمسی و یکی از اقمار عطارد نهادهاند. در روسیه و در استان مسکو شهری به نام اوست، در نیویوک نام او زینت بخش موسسهای انتشاراتی است و حتی در سریلانکا موزهای به نام چخوف وجود دارد و قس علیهذا.
۱۰ - چخوف برای نویسندگی ارزش و احترامی خاص قائل بود. می گویند او همواره با کت و شلوار و در شمایلی آراسته و رسمی پشت میز کارش می نشست، به یادداشت برداری شبانه روزی از سوژهها و نکات مورد نظرش تقید داشت، دیده شده بود که حتی مواقعی که دفتر یادداشتش را به همراه نداشت، بر روی دستمال کاغذی مینوشت و آن را با دقت و نظمی خاص تا میکرد و در جیب میگذاشت، ساعات دقیقی را برای نوشتن اختصاص میداد و به جز موارد نادر، از زمان بندی دقیق کارهای نوشتاری خود غافل نمیشد.
۱۱ - و جالب این که چخوف که شاید یکی از نویسندگانی باشد که بیشترین ترجمه از آثارش به زبانهای دیگر صورت گرفته است، هیچگاه نسبت به ترجمه کارهایش نظر خوشی نداشت و همواره نگران این بود که در ترجمه، معنا و منظور اصلی او از اثرش به درستی منتقل نشود.
نویسنده نجیب روس که امسال صد و شصتمین سال تولدش است، شاید آن روزی که در باره عادات نیک مسلمانان در انجام امور خیریه مینوشت گمان نمیکرد روزی بیاید که در کشوری با اکثریت مسلمان، به احترام او و خدمات گرانقدرش به ادبیات و فرهنگ جهان، هفتهای را به بزرگداشتش اختصاص دهند و از او و آثار جاودانهای که به بشریت اهداء کرده است در «یک هفته با چخوف» با چنین ارج و احترامی یاد کنند.