داستان «اسکروج خسیس» را بهیاد دارید؟ انیمیش یا کارتون آن را که در شبهای کریسمس از برنامهی کودک تلویزیون سراسرای پخش میشد دیده بودید؟ اکنون ترجمهی فارسی آن داستان، با نام اصلیاش، «سرود کریسمس»، منتشر شده است. «سرود کریسمس» نوشتهی «چارلز دیکنز»، نویسندهی نامدار انگلیسی است و فرزانه طاهری آن را به فارسی ترجمه کرده است.
در مقدمهی کتاب آمده است: سرود کریسمس محبوبترین اثر محبوبترین رماننویس
انگلستان است و ورای شهرت فراگیر نویسندهاش، زندگی شگفتانگیز خود را داشته است. اگر
تمام آفریدههای خارقالعادهی چارلز دیکنز ناگهان با خطر نابودی روبهرو شوند،
داستان ابنیزر اسکروج بیتردید جان بهدر خواهد برد. این داستان بخشی از فولکلور
کریسمس شده است. همهی آدمهای مالپرست آقای اسکروجاند، همهی پودینگهای آلو
همانی هستند که خانوادهی کرچت با اشتهای تمام میبلعند...»
در ادامهی مقدمه میخوانیم: دیکنز علاوه بر نوشتن روایتی بسیار سرگرمکننده، این توان خاص را هم داشته که بهتر از هر کسی پیش از خود یا از آن زمان تاکنون روح این موسم تعطیلات را تعریف کند. او با آنچه خود «فلسفهی سرود کریسمس» نامیده، از صرف بزرگداشت کریسمس بهخاطر «نام و منشأ مقدس»اش فراتر رفته و بشردوستی بنیادین آن را به مسند نشانده است. دیکنز در زمان مرگش در سال ۱۸۷۰، چنان جایگاه محکمی در افسانههای این موسم یافته بود که میگویند دخترک یک طواف در لندن وقتی این خبر ناگوار را شنید، پرسید: «دیکنز مرده؟ پس بابانوئل هم میمیرد؟» اندکاند خوانندگان امروز که بدانند «سرود کریسمس» در زمان افول سنتهای قدیمی کریسمس نوشته شد. حتی برخی دیکنز را عامل احیای یکتنهی رسوم این ایام میدانند.
در بخشی دیگر از مقدمه با تصریح بر اینکه: «سرود کریسمس در سال ۱۸۴۳ منتشر شد؛ یعنی همان زمانی که سنتهای قرونوسطایی کریسمس پیوسته رو به افول گذاشته بودند و این داستان گرمابخشِ دیکنز نقطهی عطفی بهشمار میرفت.» نوشته شده است: آنچه سرود کریسمس را از آثار پیشین دربارهی کریسمس متمایز میکند، این آگاهی است که این ایام، چنانکه در پارهی اول به اسکروج گوشزد میشود: «زمانی است که بیش از اوقات دیگر فقروفاقه بهشدت محسوس میشود و مکنت اسباب التذاذ فراهم میآورد.» دیکنز با نوشتن این داستانِ ارواحِ موسمِ کریسمس بر هدف والایش در مقام نویسنده مهر تأیید نهاد، هدفی که در آثار پیشینش هم به آن پایبند مانده بود: تمایل صادقانه به افزودن بر اندوختهی مشترک شادمانی و لذات سالم... هدف دیگری هم از این داستان جدید دنبال میکرد: «من به تهیدستان ایمان بسیار دارم. تا نهایت توان خود همیشه میکوشم آنها را بهشکلی خوشایند بر ثروتمندان عرضه کنم و امیدوارم که با تلاش برای بهبود شرایط زیستشان تا حد ممکن، تا دم مرگ بکوشم از حق آنها برای نیل به سعادت و خردمندی دفاع کنم.» او خود پیشینهای چنین داشت و برای همین از درون سخن میگفت و تردید نداشت که آنچه رذائل تهیدستان شمرده میشود، جز حاصل لهشدن فضائلشان در شرایط غیر انسانیشان نیست.
چارلز دیکنز در سرآغاز داستانش نوشته است: «در این کتاب کوچکِ ارواح، به احضار روح اندیشهای اهتمام ورزیدهام که خُلق خوانندگانم را با خود، با یکدیگر، با این موسم، یا با من تنگ نکند. باشد که خانههاشان را بهخوشدلی تسخیر کند و هیچکس نخواهد آن را نخوانده زمین بگذارد.»
در پشت جلد کتاب میخوانیم: دیکنز «سرود کریسمس» را زمانی نوشت که بزرگداشت این ایام سالیان سال بود از رونق افتاده بود. این داستان پس از انتشار با استقبال کمنظیر در بریتانیا و در اندکمدتی در بسیاری از کشورهای دیگر روبهرو شد و نزدیک به دویست سال است که ذرهای از محبوبیتش کاسته نشده؛ این را میتوان از تداوم اقتباس از این داستان بهشکلهای گوناگون دید. ایام کریسمس با «سرود کریسمس» گره خورده است. دیکنز در این داستان، همچون آثار دیگرش، بشردوستی عمیق خود را آشکار کرده است. او در تمام زندگیاش تلاش کرد تا با قلم شیوا و رسای خود، وجدان عمومی جامعه را علیه شرایط اسفبار زیستِ تهیدستان، بهویژه وضعیت غیرانسانی کودکان کار در بریتانیا، بشوراند و با اقداماتش و فراهم آوردن امکان آموزش برای این کودکان، وضعیت آنها را بهبود بخشد. سرود کریسمس بزرگداشت روحی است که باید بر این ایامِ جشن و سرور حاکم باشد.»
کتاب سرود کریسمس، نوشتهی چارلز دیکنز را فرزانه طاهری به فارسی ترجمه کرده و نشر مرکز آن را در ۱۳۶ صفحه و بهقیمت ۹۵۰۰ تومان منتشر کرده است.