«کورشنامه» (کوروپدیا، سیروپدی، به یونانی: Kúrou paideía) اثری است از «گزنفون»، نویسنده و سردار یونانی و از شاگردان سقراط، که بیش از دوهزار سال پیش دربارهی چگونگی پرورش، آموزش و زندگی «کورش»، بنیانگذار کشور ایران، نوشته شده است.
کورش هخامنشی بین سالهای ۵۸۰ تا ۵۲۹ پیش از میلاد زیسته است و گزنفون حدوداً بین سالهای ۴۳۰ تا ۳۴۵ پیش از میلاد. بین مرگِ جهانشاهِ ایرانی و تولد سردارِ نویسنده و اندیشمند یونانی یک سده فاصله هست. کورشنامه در طول بیش از دوهزار و سیصد سال یکی از مهمترین کتابهایی بوده که دربارهی کورش نوشته شده است و در دورههای گوناگون، زمامداران و سیاستمداران جهان به این کتاب توجه داشتهاند. بنیادگذاران آمریکا این کتاب را «الهامبخش» میدانستند و توماس جفرسون، سومین رئیسجمهوری آمریکا، همواره آن را همراه داشت. در دوران تأسیس آمریکا خواندن دو کتاب برای همهی اهل سیاست اجباری بود: ۱. کورشنامهی گزنفون ۲. شهریارِ ماکیاولی.
اما کتاب «هنر رهبری کورش بزرگ» خوانشی است امروزین از کتاب کورشنامه. لاری هدریک، نویسندهی آمریکایی کتاب در این اثر به خواننده امروزی نشان میدهد که شهروندان جهان کنونی برای بهتر زندگی کردن، از زندگی کورش چه درسهایی میتوانند بیاموزند. به بیان نویسنده، این کتاب با الهامگیری از رهبری عالی و دولت امپراتوری ایران نوشته شده است (ص ۲۱). هدریک در پیشگفتاری که بر برگردان فارسی کتابش نوشته، آورده است: «این اثر بخش مهمی از میراث فرهنگ و تمدن ایرانی است و آنان که این میراث را درک میکنند، باید از نفوذ ابدی آن در تمدن بشری احساس غرورآمیزی داشته باشند» (ص ۲۱).
همچنین در نامهای که نویسنده به مناسبت چاپ دوم برگردان فارسی «هنر رهبری کورش بزرگ»، خطاب به مترجم کتابش نوشته، میخوانیم: «گزارش گزنفون از کورش شاید دقیقترین تاریخ دربارهی کورش نباشد، ولی بیش از هر سند تاریخی دیگر، جوهرهی بزرگی کورش را نشان میدهد که توانست بر روی شکافهایی که خاور و باختر را از یکدیگر جدا میکردند، پل بزند. از کورش و گزنفون میآموزیم که حتی در دوران کهن ساختن چنین پلی امکانپذیر بوده است. آیا امروزه این امکان وجود ندارد که در عصر جهانیگرایی این کار تکرار شود؟» (ص ۲۳)
مترجم کتاب، کورش زعیم، در پیشگفتارش مینویسد: «لاری هدریک پس از مطالعهی کتاب گزنفون دربارهی کورش، دریچهای یافته که دیدگاه نوینی را به شخصیت کورش و نبوغ او در مدیریت و رهبری باز کرده است... آنچه این کتاب به ما مینمایاند هنر برجستهی کورش در مدیریت و رهبری است... هر مدیری در هر رشته و مقامی با پیروی از اندرزها و راهکارهای کورش میتواند در کار خود به موفقیت دست یابد» (صص ۲۵ و ۲۶).
نویسنده در پیشگفتار اصلیاش بر متن انگلیسی کتاب، با تصریح به این نکته که «ویژگیهای رهبریای که در کورشنامه آشکار شده، سرچشمهی الهام مردانی بزرگ، از ژولیوس سزار تا بنیامین فرانکلین و لاورنس عربستان بوده است» مینویسد: «شاهکار گزنفون بسیار بیشتر از سایر کتابهایی که دربارهی رهبری نوشته شده، دارای ویژگیهای اخلاقی و روحانی است. تردیدی نیست گزنفون خردی را که از سقراط آموخته بود، در طول مدتی که کورشنامه را مینوشت به یاد داشت. بخشی از دستنوشتههای گزنفون دربارهی کورش بزرگ، نمایانگر روشهایی است که این شاهنشاه ایرانی که از او بهعنوان باشکوهترین امپراتور جهان باستان یاد میشود، درخصوص رهبری به کار میبرد. مسیر سیاسی زندگی کورش، سراسر پیروزی بود. بنابراین این کتاب را میتوان بهآسانی یکی از بزرگترین داستانهایی که تاکنون دربارهی پیروزمندی یک رهبر نوشته شده است نیز به شمار آورد... برای گزنفون، کورش گزینهی شایستهای برای به نمایش گذاشتن سیمای یک رهبر دلخواه بود. پیروزیهای نظامی شگفتیآور این ایرانی و فرمانروایی ملایم او، مواد اولیهای را که گزنفون به آنها نیاز داشت تا الگوی خود را برای انسان کامل به تصویر بکشد، فراهم میساخت. افلاطون به عنوان یکی از پیروان نامدار سقراط، کورش را به عنوان نمونهی یک پادشاه روشنفکر ستایش کرد... ایرانیان کورش را «پدر» میخواندند، بابِلیان او را «رهاییبخش» یا «منجی» میدانستند، یونانیان «قانوندهنده» میخوانندش و یهودیان از او با عنوان «تقدیسشدهی خداوند» یاد میکردند... ویل دورانتِ تاریخنویس مینویسد که کورش دوستداشتنیترین کشورگشا بود و امپراتوری خود را بر پایهی جوانمردی و دهش بنیانگذاری کرد» (صص ۲۹ و ۳۰).
هدریک با اشاره به هویت نظامی و سخنوری این نویسندهی یونان کهن میافزاید: «برای گزنفون پرداختن به کورش با خلاقیت آمیخته بود و نه فقط با دیدگاه باریکبین تاریخنویسی. او به شرح زندگانی کورش، آنگونه که رخ داده بود کمتر پرداخت تا نشان دهد که چگونه یک رهبر آرمانگرا میتواند برای فرماندهان زیردستش یک زندگی پرتلاش و پربار و برای مردمانش زندگیای در رفاه و امنیت بهوجود بیاورد» (ص ۳۲).
اما خوانندهی امروزی چه بهرهای از کتاب گزنفون میتواند برد یا خوانش هدریک از کتاب کورشنامه چه بهرهای میتواند به ما برساند؟ نویسنده در اینباره آورده است: «با تشریح روشهای پیروزمندانهی کورش، گزنفون نشان میدهد که چگونه باید جلسه تشکیل داد؛ چگونه میتوان مذاکرهکنندهی ماهری شد؛ چگونه باید با همپیمانان خود رفتار کرد؛ چگونه با توجه به منافع شخصیِ پیروان خود میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد؛ چگونه میتوان رعایت بالاترین معیارها را در انجام دادن امور تشویق کرد؛ چگونه میتوان اطمینان یافت که سازمان ما از خدمات متخصصان بهرهمند است و چگونه باید سخن خود را با کردار اثبات کرد؟» (ص ۳۲)
هدریک در پایان مینویسد: «آنان که در فعالیتهای اقتصادی هستند، میتوانند از قانونهایی که در کتاب کورشنامه نهاده شده، در کار خود بهره بگیرند. در جایجای شاهنشاهی کورش، شرایطی مشابه با شرایطی که مدیران اقتصادی امروزی روزانه با آنها روبهرو میشوند، وجود دارد. همانطور که گزنفون به تصویر کشیده، کورش، هم استراتژیست بود، هم طراح تاکتیک. او مانند مدیرعامل یک شرکت برنامهریزی میکرد و مانند مدیر اجرایی پیگیر برنامهها بود. بنابراین شما میتوانید درسهای او را در طیف گستردهای از زندگی بنگاههای اقتصادی امروزی به کار ببرید...» (صص ۳۲ و ۳۳).
کتاب هدریک به شرح زیر از هجده فصل تشکیل شده است: دلاوری از آغاز، پندی برازندهی یک پادشاه، آیین هماوردی، بهرهگیری از فرصت، افزایش لشگریان، مهمیز برای سرعت، دلها یکی میشوند، تراز قدرت عوض میشود، پیش به سوی پیروزی، مهربانی دوستان، چیرگی بر خودستایی، برای نظم نوین جهان، برخورد جنگافزارها، بر بالهای پیروزی، وسوسههای پیروزی، هماهنگی فرمانروایی میکند، رهبری و زیرکی، خرد زمان.
مترجم بخش «آیین خاکسپاری» کورش را به انتهای کتاب افزوده و «کتابشناسی تاریخ هخامنشی به زبان فارسی» هم به پایان کتاب ضمیمه شده است.
«هنر رهبری کورش بزرگ»، نوشتهی لاری هدریک را کورش زعیم به فارسی برگردانده و نشر هزار کرمان در ۳۱۹ صفحه و با قیمت ۲۲هزار تومان منتشر کرده است.