بخش اول: مرور اجمالی «منش ایرانی» در اسناد مکتوب
در این بخش به بررسی نمونهوار برخی از مطالعات که در آنها شخصیت ملی ایرانی مورد توجه بوده است پرداخته میشود. از جملهی این کارها میتوان به مطالعهای اشاره کرد که باتسن و همکارانش با عنوان «صفای باطن، مطالعهی رابطهی متقابل مجموعهای از انواع شخصیتهای ایرانی» انجام دادهاند. این مقاله کار مشترک گروهی از ایرانیها و آمریکاییها است و طی پنج ماه نشستهای هفتگی برای طرح فرضیههایی دربارهی ارزشها و شخصیت ملی ایرانی تنظیم شده است. همچنین در این بخش، خصایل شخصیتی ایرانیان در آثار مستشرقان غربی و متفکران ایرانی و اسلامی بررسی میشود. در ابتدا، توزیع خصایل شخصیتی که به ایرانیان نسبت داده شده در کل آثار و سپس به تفکیک در سه بخش مطالعه شده است:
الف) بررسی اظهارات و مشاهدات عینی مستشرقان غربی که در سفرنامهها اشاره شده است.
ب) بررسی اظهارات و مشاهدات مستشرقان عربی ـ اسلامی.
ج) بررسی آثار شعرا، نویسندگان و متفکران ایرانی گذشته و معاصر در دو قسمت مجزا:
۱- خصایل شخصیتی در ادبیات داستانی
۲- خصایل شخصیتی از نظر نویسندگان و متفکران ایرانی.
آنچه در ادامه به آن اشاره میشود حاصل جستوجوی ۶۰ کتاب، سفرنامه و مقاله است و فقط به قسمتهایی توجه شده که بیانگر خصوصیات ایرانیان بودهاند. پس از مقایسهی تطبیقی نظرات مستشرقان غربی ـ عربی و متفکران و شعرای ایرانی که خصایل ایرانیان را بیان کردهاند، به ۳۰ خصیصهی شخصیتی دست یافتیم که حداقل دو گروه از مستشرقان روی آن اتفاقنظر داشتهاند و این خصایل با میزان فراوانی که هریک دارند در یک جدول منعکس شده است.
بخش دوم: بینش و روش پژوهش
در این بخش تعاریف مفهومی شخصیت و ابعاد آن به اجمال بازگو و سپس، تعاریف عملیاتی ابعاد و اجزای هر بعد از نظام شخصیت عرضه شده است. به دنبال آن، نحوهی مقیاسسازی و اعتبار شاخصها گزارش میشود و در پایان شیوهی نمونهگیری و نحوهی گردآوری دادهها در پنج شهر تهران، مشهد، تبریز، کرمان و استهبان تشریح میشود. «سنجش شخصیتنمایی اغلب به دو شیوهی متفاوت انجام میشود: شیوهی استقرایی محض که در آن شخصیتنمایی بدون پشتوانهی تئوریک و معمولاً با استفاده از روش تحلیل عاملی اندازهگیری میشود و شیوهی قیاسی که در آن شخصیت بر مبنای چارچوب نظری خاص مفهومسازی و بر اساس آن اندازهگیری میشود. تحقیق حاضر به شیوهی دوم و با استعانت از چارچوب مفهومی خاصی به بررسی و سنجش شخصیت بارز میپردازد.» (ص ۶۵)
بخش سوم: یافتههای پژوهش
در پی ارائهی اطلاعات مربوط به مختصات جمعیتی و پیشینهای نمونهی تحقیق، یافتههای مربوط به عناصر بسیط و شاخصهای جزء و ترکیبی نظام شخصیت برای نمونهی کل تحقیق و زیر مجموعههای آن برای هر شهر گزارش شده است. در ابتدا، توزیع فراوانی گونههای تشکیلدهندهی هر شاخص جزء نظام شخصیت برای نمونهی کل گزارش شده، سپس توزیع فراوانی شاخصهای جزء شخصیت بر حسب شهر و کل ارائه میشود. قبلاً چارچوب مفهومی تحقیق معرفی و بر اساس این چارچوب مفهومی، شخصیت و ابعاد چهارگانهی آن مفهومسازی شد. بهدنبال آن، تعاریف عملیاتی و مجموعه اجزای تشکیلدهندهی هر بعد معرفی شدند و گزارش تفصیلی تحلیل عاملی و آزمون یک بعدی بودن هر بعد شخصیت ارائه میشود. در چارچوب نظری این پژوهش، شخصیت بهعنوان نظام تمایلات هنجاری معرفی شده و در این الگوی نظری چهار بعد برای نظام شخصیت تمیز داده شده است. در این بخش، ضمن معرفی مجدد اجزای تشکیلدهندهی هر بعد شخصیت که در تحلیل عاملی تأیید شده است، به توصیف آماری این چهار بعد پرداخته میشود. در هر بعد ابتدا توزیع فراوانی آن در کل ارائه میشود، سپس در دو مرحله توزیع فراوانی نسبی بعد مربوطه برحسب دو مجموعه متغیرها ـ متغیرهای جمعیتی و متغیرهای اجتماعی و اقتصادی ـ گزارش میشود. در ادامهی این بخش کوشش میشود افراد براساس چهار بعد اصلی شخصیت طبقهبندی شوند. هدف عمده از این کار تشخیص انگارههای اصلی شخصیت است. ابتدا طبقهبندی و سنخشناسی واحدهای تحلیل در کل و برحسب شهر صورت میگیرد. بهدنبال آن افراد بر اساس چهار بعد شخصیت برحسب جنس نیز طبقهبندی میشوند.
مسعود چلبی (متولد ۱۳۳۱ در یزد) جامعهشناس و استاد گروه جامعهشناسی دانشگاه شهید بهشتی است. او دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد را در دانشگاه تهران گذراند و در سال ۱۳۶۳ در مقطع دکتری جامعهشناسی از دانشگاه میشیگان غربی در امریکا فارغالتحصیل شد. از جمله تألیفات این محقق جامعهشناس میتوان به کتابهای: جامعهشناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی (نشر نی)، تحلیل اجتماعی در فضای کنش (نشر نی)، چارچوب مفهومی پیمایش ارزشها و نگرشهای ایرانیان (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، دفتر طرح های ملی)، اشاره کرد. این استاد دانشگاه تا کنون چندین جایزه برای آثار پژوهشیاش دریافت کرده است که میتوان به این موارد اشاره کرد: جایزه پژوهش سال در رشته مطالعات اجتماعی، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی (۱۳۷۵)، جایزه پژوهشگر سال در علوم اجتماعی، جامعه اسلامی پژوهشگران ایران (۱۳۷۹)، جایزه استاد راهنمای برگزیده در گروه علوم اجتماعی، وزارت علوم، تحقیقات و فناوری (۱۳۸۳).