کد مطلب: ۵۳۹۰
تاریخ انتشار: چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۳

مرگ، فلسفه، ادبیات

روزبه رحیمی: سایمون کریچلی، نویسنده‌ی کتاب، متولد سال ۱۹۶۰ در بریتانیاست. او اگرچه آشکارا بیزاری خود را از طبقه‌بندی آثارش در میان نام‌هایی چون ساختارگرایی، پساساختارگرایی و پست‌مدرنیزم ابراز کرده است، اما قدر مسلم به هیچ عنوان فرزند خلف سنت تحلیلی و انگلیسی در فلسفه نیست. وی در «مدرسه‌ی جدید برای مطالعات اجتماعی» دوره‌های هملت و فلسفه، خوانش لویناس، درباره‌ی تراژدی و حدود آن، فلسفه و رسانه را تدریس می‌کند و به فلسفه‌ی قاره‌ای، فلسفه و ادبیات، اخلاق و تئوری‌های سیاسی دلبستگی دارد و بر همین اساس چندین کتاب تألیف کرده که از آن میان «فیلسوفان مرده»، «همه چیز در حال سوختن است: سیاست و سیاست‌های دریدایی»، «لویناس و سوبژکتیویته‌ی پساواسازانه»، «فلسفه‌ی قاره‌ای»، «در باب طنز» و نیز اخیراً کتاب دوم او یعنی «خیلی کم... تقریباً هیچ»، موضوع این نوشته، به فارسی برگردانده و انتشار یافته است. علاوه بر این‌ها در چند کتاب مقاله‌هایی از کریچلی ترجمه شده است که «دی‍ک‍ان‍س‍ت‍راک‍ش‍ن‌ و پ‍راگ‍م‍ات‍ی‍س‍م» ‌، «فیلم به‌ مثابه فلسفه» و «واسازی‌ هگل» از آن جمله است. 

جرقه‌ی اولیه‌ی نوشتن کتاب، به گفته‌ی نویسنده، مرگ پدر بوده و هسته‌ی مرکزی آن یافتن معنایی برای چند دقیقه‌ای است که در آن لحظات بر پدر گذشته و البته نتیجه‌ی آن هم در عنوان کتاب خلاصه شده است: خیلی کم... تقریباً هیچ. اگرچه شاید جهت‌گیری نویسنده نسبت به رخدادی مانند مرگ از پیش مشخص بوده و این را از بکت‌خوانی او حین پرستاری از پدر می‌توان حدس زد و اگر بپرسید نویسنده در راه یافتن معنا به خیلی کم... تقریباً هیچ رسیده، پس چه چیز را بر کاغذ آورده است، خواهد گفت: مهم کوشیدن است. 

کتاب با ناامیدی آغاز و انواع آن بر شمرده می‌شود، رفت و برگشتی از آغاز آن یعنی چرخش کپرنیکی کانت تا نظریه‌پردازان معاصر فرانسوی صورت می‌گیرد و با پیش‌فرض گرفتن باورناپذیری ساختارهای ایمان دینی و مرگ خدا باز به این پرسش بر می‌خورد که: پس پرسش معنای زندگی چه می‌شود؟ و از پس این سؤال است که مفهوم هیچ انگاری وارد شده و مسئله‌ی اصلی او می‌شود پایداری در برابر هیچ‌انگاری. در پردازش استراتژی این پایداری و حین کوشش برای «پروردن گفتمان‌های تازه و غیر فلسفی یا پیرافلسفی»، پس از گذر انتقادی از تفکر تراژیک نیچه، گلاس‌‌نهایت هایدگر و تجربه‌ی زیبا‌شناختی آدورنو، کریچلی گفتمان هیچ‌انگار ستیز ادبیات را رونمایی می‌کند. 

در این راه و در گفتار اول رویارو می‌شویم با بلانشو و «دیگری»‌اش به همراهی روشنگرانه‌ی «ایلیا» ی لویناس. مرگ و نوشتن و ارتباط آن‌ها با یکدیگر به استقبال ما می‌آیند. به تجربه‌ی شب اصیل نائل می‌شویم، یعنی چیزی که از مرگ نیرومند‌تر است و آن هماره مردن و ناممکنی مرگ است زیرا ما تخته‌بند هستی هستیم بی‌راهی برای خروج. در جستجوی معنای ادبیات چارچوب آثار بلانشو را در می‌یابیم. خاستگاه اثر هنری در بلانشو را در ایده‌ی لویناس از ایلیا پی می‌گیریم و تز ناممکنی مرگ و پایان‌ناپذیری مردن بر ما عرضه می‌گردد. 

در گفتار دوم بر همدلی نویسنده با رمانتیک‌ها و ساده‌اندیشی آن‌ها و انطباق آن با آرای کاول می‌رسیم و درگیر راهکار ادغام مجدد شعر و فلسفه در پایداری برابر هیچ‌انگاری می‌شویم. به پیروی از لاکوـ‌لابارت و نانسی با این پیش‌فرض آشنا می‌شویم که کانت امکان رمانتیسم را پدید آورد و اینکه کدام معنای شعر مد نظر رمانتیک‌ها بوده است. زیرا شعر در یونانی معنای وسیعی به‌عنوان خلق یا تولید دارد و نیز در معنای یک ژانر ادبی خاص نیز به کار می‌رود. و در ‌‌نهایت آنچه پس از اثبات ناکامی رمانتیسم با دلایل درونی و بیرونی از سوی کریچلی ارائه می‌شود رمانتیسم ناکاری شده است. یعنی نسخه‌ی دیگری از رمانتیسم و در آن، این حقیقت که رمانتیسم کار نمی‌کند به جای اثباتی برای ناتوانی آن به عنوان نشانه‌ای از قوت تفسیر خواهد شد. 

قهرمان بلامنازع گفتار سوم بکت است و تفسیر کریچلی از ادبیات به اعلا درجه‌ی ادبیات او با پرسش خوشبختی چیست جهت می‌گیرد و به نجات از نجات منتهی می‌شود و به نوعی «ادامه» می‌یابد. در این‌جا بکت را به گونه‌ای می‌یابیم که در برابر تفسیر فلسفی مقاومت می‌کند و آن را به سخره می‌گیرد تا جایی که دریدا را به پرهیز از بکت مجبور می‌کند، آدورنو را به دنبال توضیح معنای بی‌معنایی و فرم بی‌معنایی سامان یافته می‌فرستد تا از راز اهمیت این فرم در آثار بکت برای ما بگوید و کریچلی را به واکاوی طنز بکت برای پوشاندن کاستی‌های آدورنو در نمایاندن خاصگی زبان بکت تحریک می‌کند. 

و در پایان گفتار چهارم نویسنده با آنچه در گفتارهای قبل برپا کرده است به سر وقت شعری از استیونس می‌آید تا از درون آن برای مشکل پایدار فلسفی ارتباط میان کلمات و جهانی که این کلمات به آن باز می‌گردند پاسخی بیابد و در این مسیر از نسبت تخیل و واقیت می‌گذرد و باز بدان پناه می‌آورد. 

این کتاب را انتشارات رخداد نو منتشر و لیلا کوچک‌منش ترجمه کرده است. از این مترجم پیش‌تر کتاب‌های: «چگونه نیچه بخوانیم» (کیت انسل پیرسون‏) ‫، «گلاس‌‌نهایت: هایدگر و رویارویی با غیرممکن ممکن» (شهریار شفقی)، «نیچه و استعاره» (سارا کافمن)، «نیچه و فلسفه» (ژیل دلوز) و «ادب‍ی‍ات‌ و مرگ» انتشار یافته است. ‬‬‬

 

* خیلی کم... تقریباً هیچ، سایمون کریچلی، لیلا کوچک منش، رخداد نو، ۱۳۹۳، ۱۴۷۰۰ تومان.

کلید واژه ها: روزبه رحیمی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST