روزبه رحیمی: «پژوهشهای من بیشتر نتیجهی دیدن آثار دیگران یا به دلیل موافق نبودنم با آثار دیگران است یا از این جهت است که فکر میکنم جنبههای مهمى در آن پژوهشها فراموش شدهاند یا به دلیل آن است که من آن موضوع را درنمییابم. من دوست دارم کارى را که انجام مىدهم و چیزهاى جدیدى را که یاد مىگیرم، به چالش بکشم. من حقیقت تاریخى را خیلى بیشتر از شکل رسمى آن دوست دارم.» (گفتوگو با دکتر ویلم فلور، سیدقاسم یاحسینی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مهر ۱۳۷۸)
به گفتهی نویسنده (ص ۶۵۳)، هدف این پژوهش ارائهی نگاهی اجمالی بر دستگاه مالیاتی و مالی ایران از سال ۱۵۰۰م تا ۱۹۲۵م و با تمرکز بر مسائلی چون گردآوری منابع، سازوکارهای قانونی وصول مالیاتها و سیاست عملی حکومت و سپس دولت در این رهگذر بوده است. این پژوهش نشان میدهد حکومتهای ایران در دورهی مورد بررسی، بهطور مستقیم هیچ فعالیت مولد و زایندهی اقتصادی نداشتهاند و سرمایهگذاریها محدود به منابع آب، راهسازی و سازوکارهای امنیتی بوده است. ایران تا دههی ۱۹۳۰ فاقد اقتصاد ملی یکپارچه بود و اقتصادهای منطقهای مثل خراسان، آذربایجان و... وجود داشت.
صفویان هیچ تغییری در نظام اقتصادی ایران ایجاد نکردند. ایران محصولات چندانی نداشت که اروپا خواهان آن باشد. در دوران صفوی تنها محصولی که تقاضای گستردهای داشت، ابریشم خام بود. در دوران افشاریه و زندیه نیز تغییری در شکل مسئله ایجاد نشد. ایران به خاطر اشغال افغانها و جنگهای پی در پی دچار کاهش جمعیت شده بود و در نتیجه ظرفیت تولیدی کمتر و خروجی اقتصادی کمتری هم داشت. همچنین عدم امنیت و مالیات سنگین در آن مقطع نیز تاثیراتی منفی بر اقتصاد گذاشته بود.
مالیاتها منبع عمدهی درآمد حکومت بود که پادشاه با همکاری زمینداران ملی و محلی و با مسئولیت و زیر نظر صدراعظم جمعآوری میکرد. هزینههای دربار و مأموران حکومتی معمولاً از این طریق تأمین میشد. دستگاه مالی ـ مالیاتی گستردهای در ایالات مستقر بود که از مرکز هدایت میشد. حکمرانان ایالتی به طبعیت از الگوی مرکز به جمعآوری مالیات میپرداختند و خالص عواید ایالت را پس از وضع هزینههای ایالت به مرکز میفرستادند. دستگاه مالیاتی مرکز به چهار مدیریت تفکیک میشد:
۱- مدیریت منابع پایهای ۲- مدیریت داراییهای فردی ۳- مدیریت پرداختها ۴- مدیریت دربار شاه
مشروعیت مذهبی وصول مالیاتها همواره محل تردید بود، اما موافقت ضمنی فقهای شیعه را همراه داشت و دریافت خمس و زکات و مالیاتهای مذهبی بر عهدهی نهادهای مذهبی گذاشته شده بود.
مالیات به دو صورت نقد و کالا پرداخت میشد. مهمترین مالیاتی که در دورهی صفویه از کشاورزان و پیشهوران دریافت میکردند، مالوجهات نام داشت که مال به معنای پرداخت نقد و جهات به معنای پرداخت کالا بود. بیشترین بار مالیاتی به دوش تودهی مردم و طبقات فرودست کشور بود. چرا که ثروتمندان بهسختی زیر بار مالیات میرفتند و طبقات متوسط نیز تا حدی میتوانستند از بار مالیاتی خود بکاهند. «سرانجام سطح و میزان مالیاتگیری عامل بازدارندهای بود تا اینکه ابزاری باشد در رشد و شکوفایی اقتصادی. در پارهای اوقات حکومت مرکزی کوشید از دستگاه مالیاتی در برانگیختن رشد اقتصادی بخشهایی خاص از مجموعه اقتصادی کشور بهره گیرد. اما این تلاشها همگی اتفاقی و کوتاهمدت بوده است. هیچگونه سیاست هدفمند و از روی آگاهی در کار نبود که بتوان به رشد اقتصادی رسید.» (ص ۶۶۲)
«تاریخچهی مالی ـ مالیاتی ایران از صفویه تا پایان قاجاریه» از نظر استفاده از منابع متعدد و معتبر، بسیار قابل توجه است. مورخین ما حتی در مورد موضوعات تاریخی معاصر نیز همواره با مشکل نبود آرشیو منظم و اسناد مواجه هستند، اما این ایرانشناس هلندی با استفاده از بیش از ۳۰۰ منبع فارسی و غیرفارسی، کتابی ۷۰۰ صفحهای در مورد اقتصاد سیاسی و دستگاه مالی ـ مالیاتی ایران در دورهی صفویه تا قاجار نوشته است. کتابی بسیار منظم، دقیق و همراه با پانوشتهای فراوان. بخش انتهایی کتاب که عنوان «واژگان» را بر خود دارد، شامل ۵۹۰ کلمه است که عنوانها، مقامهای رسمی کشور و اصطلاحات رایج در این دورهی تاریخی که بسیاری از آنها فراموش شدهاند را تشریح میکند. فلور معتقد است که برخی از مورخین و ایرانشناسان ایرانی و غربی در آثار خود در برخورد با واژهها و اصطلاحات تاریخی، دچار اشتباهات عجیبی شدهاند و شناخت این واژهها را ضروری میداند. واژگان و اصطلاحاتی چون: افرادی، اوراجه، باربو، بارخانه، برع، بنیچه، چوبباشی، دستگاهباشی، دورمه، اخراجات، گداما، گوشیکاری، همپا، هست و بود، کوتواری، مالبگیری، مقاسمه، مستوفی، ممیز، قرقچیگری، راهداری و...
این کتاب در ۱۰ فصل و یک نتیجهگیری تنظیم شده است. دستگاههای اقتصادی ایران، صرف درآمدهای کشور در دورهی صفوی، ساختار مدیریت مالی در دورهی صفوی تا قاجار، مالکیت زمین در دورهی صفوی، دستگاههای مالی ـ مالیاتی صفویه و افشاریه و انواع مالیات، تغییر و تحول در سیاست مالیاتی حکومت در دورههای مختلف، تخصیص منابع درآمد در دورهی قاجار، ساختار مدیریت مالی ـ مالیاتی و بودجه کشور، ساختار درآمد مالیاتی و تحول آن، تغییر و تحول در مدیریت و راهبرد مالیاتی، به ترتیب موضوعاتی هستند که در این فصلها به آنها پرداخته شده است.
ویلم فلور کارشناس بخش انرژی در بانک جهانی است و مطالعه و پژوهش در زمینهی تاریخ ایران را بهعنوان دانشوری مستقل پیش میبرد؛ با این وجود او یکی از پرکارترین ایرانشناسان غربی است. تاکنون حدود ۲۰ کتاب و ۱۰۰ مقاله در ارتباط با تاریخ ایران منتشر کرده است که عمدتاً دورهی صفویه تا قاجار را شامل میشود.
ویلم فلور در سال ۱۹۴۲ در شهر اترخت هلند زاده شد و تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه اوترخت در رشتهی مطالعات اقتصادی جهان سوم آغاز کرد. او که زبانهای اصلی اروپایی را در دوران دبیرستان فراگرفته بود در دانشگاه به فراگیری زبان عربی و فارسی پرداخت. با شروع یادگیری زبان فارسی، کتاب تاریخ بیهقی را میخواند که به گفتهی خودش او را عاشق ایران میسازد. در سال ۱۹۷۶ از طرف دولت ایران بورس میگیرد و در رشتهی جامعهشناسی دانشگاه تهران مشغول تحصیل میشود و برای نوشتن رسالهی دکترای خود در مورد اصناف ایران در دورهی قاجار شروع به تحقیق میکند. در سال ۱۹۷۱ مدرک دکتری خود را باعنوان «پیشهها و حرفههای ایرانیان در دوران قاجار» از دانشگاه لیدن هلند دریافت کرد. پس از پایان تحصیلات به همراه همسرش به آفریقا میرود و در رشتههای بهداشت و کشاورزی نیز مشغول تحصل میشود. در سال ۱۹۷۴ و پس از بازگشت، در هلند به استخدام وزارتخانهی تعاون جهان سوم در میآید و همزمان در زمینهی انرژی به تحصیل و تحقیق میپردازد و از سال ۱۹۸۳ به دعوت بانک جهانی به آمریکا میرود و بهعنوان مسئول امور انرژی مشغول به کار میشود. او در تمام این سالها در کنار شغل اصلیاش و آنگونه که خود میگوید در اوقات فراقت و بیکاری به مطالعات ایرانشناسی و پژوهشهای تاریخی ادامه داده است. وی گذشته از زبان مادری خود (هلندی) و فارسی و عربی، زبانهای انگلیسی، آلمانی، فرانسه، ایتالیایی، اسپانیایی، پرتغالی، روسی، یونانی و لاتین را میداند و با زبانهای ایران باستان هم آشنایی دارد. فلور در پاسخ به این سؤال که رمز پُرکاری شما چیست میگوید: «به جای خوابیدن باید کار کرد. نهار و شام را دیروقت هم میتوان خورد! از همه اینها مهمتر باید عاشق هم بود. من عاشق ایران هستم و میدانید که عاشق از کار خسته نمیشود.» (گفتوگو با دکتر ویلم فلور، سیدقاسم یاحسینی، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، مهر ۱۳۷۸)
فلور به جز این کتاب در کتابها و مقالات دیگری نیز به اقتصاد این دوره پرداخته است. بسیاری از کتابها و مقالات او به فارسی ترجمه و منتشر شده است؛ برخی از آنها عبارتند از: اولین سفرای ایران و هلند (۱۳۵۶)، جستارهایی از تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار (۱۳۶۶)، اشرف افغان در تختگاه اصفهان: بهروایت شاهدان هلندی (۱۳۶۷)، حکومت نادرشاه (بهروایت منابع هندی) (۱۳۶۸)، اتحادیههای کارگری و قانون کار در ایران: ۱۹۴۱ـ۱۹۰۰ (۱۳۷۱)، هلندیان در جزیره خارک (۱۳۷۱)، نظام قضایی عصر صفوی (۱۳۸1)، برازجان (۱۳۸۸)، ظهور و سقوط بوشهر (۱۳۸۸)،دیوان و قشون در عصر صفوی (۱۳۸۸)، بوشهر دروازه ی تجاری ایران در خلیج فارس (۱۳۸۹)، هلندیها در خلیج [فارس] و بوشهر (۱۳۹۰)، اوزان و مقیاسها در عصر قاجار (۱۳۹۱)، بنوکعب: عشایر مرزنشین در جنوب خوزستان (۱۳۹۲)، صنایع کهن در دورهی قاجار (۱۹۲۵ - ۱۸۰۰) (۱۳۹۳).
ویلم فلور مقالات متعددی در دانشنامهی ایرانیکا نوشته است. احسان یارشاطر نیز در مقدمهی خود بر این کتاب، ضمن اشاره به پژوهشهایی که پیشتر در ارتباط با تاریخ اقتصادی ایران در دورهی صفوی تا قاجار انجام شده است، کتاب فلور را پیشاپیش همهی آنها میداند. افسوس که چنین کتابی تنها در ۲۰۰ نسخه به چاپ رسیده است.
* تاریخچهی مالی ـ مالیاتی ایران از صفویه تا پایان قاجاریه، ویلم فلور، مرتضی کاظمی یزدی، نشر تاریخ ایران، ۱۳۹۴، ۲۶۰۰۰ تومان.