علی اصغر محمدخانی در آغاز این نشست که در روز سهشنبه، 21 مهر 1388 در سالن اجتماعات معاونت فرهنگی شهر کتاب برگزار شد گفت: معمولاً برخی از آثار بسیاری از شاعران و نویسندگانی که آثار متعددی دارند کمتر مورد توجه قرار میگیرند. آثار منثور مولانا نظیر فیه ما فیه، مجالس و مکتوبات از این جملهاند. مجالس مربوط به دوره جوانی مولانا و زمانی است که هنوز وی با شمس دیدار نکرده است و مکتوبات هم شامل نامههای مولاناست. اما فیه ما فیه شاید مهمترین اثر مولوی باشد از این نظر که به سالهای پایانی عمر مولانا مربوط است و شامل شرح مجالس روزانه مولاناست.
استاد موحد در مقالات شمس در مقدمه نکتهای را درباره فیه ما فیه بیان کردهاند به این شرح که «قویترین و جاندارترین مجموعههای مواعظ و گفتارهای سر سلسلهگان طریقت مولوی، فیه ما فیه مولاناست. فاصله فیه ما فیه با مقالات شمس، فاصلهای است که میان نثر مولانا با نظم او وجود دارد.» پرداختن به فیه ما فیه مولانا در شناخت اندیشه و عرفان مولانا بسیار کارگشاست.
در ادامه دکتر محمد علی موحد با اشاره به برگزاری برنامههای متعددی که دربارهی مولانا در سالهای اخیر برگزار شده است گفت: در همه این برنامهها سخن از دیوان کبیر و مثنوی شریف بود و به گوش من نرسید که یادی از آثار منثور مولانا به میان آمده باشد.
البته مولانا ملکالملوک عالم شعر است و درباره شعر او هر چه گفته شود کم است اما میدانیم که مولانا همیشه ملتزم به وزن و قافیه نبود. بنابراین جالب است که با مولانا وقتی بیتکلف وزن و قافیه سخن میگفت آشنا شویم.
فیه ما فیه منثور است اما نثری نیست که مثل مکتوبات ریختهی قلم خود مولانا باشد. در میان اثار منثور ژانر بخصوصی داریم که زیر عنوان فواید یا مقالات یا معارف یا ملفوظات و امثال آن شناخته میشود مانند مقالات شمس تبریزی یا معارف سید برهانالدین محقق تبریزی. اینها هیچ کدام ریختهی قلم خود آن بزرگان نیستند بلکه کلمات و مطالبی هستند که در اوضاع و احوال گوناگون، گاهی در پاسخ به سؤالی که کسی مطرح کرده و گاهی به مناسبتی دیگر به اقتضای مجلس و در خور مخاطب بر زبان آنان جاری شده و مریدان آن گفتهها را یادداشت کرده و در مجموعهای گرد آوردهاند.
موحد با بیان این نکته که در مورد فیه ما فیه قرائنی در دست است که سخنان مولانا در زمان او و با علم و اطلاع خود او یادداشت میشده است سخنانش را پی گرفت: مرحوم فروزانفر بر آن است که این اثر را متقدمین به نام فیه ما فیه نمیشناختند و در منابع تاریخ مولانا، اسمی از آن به میان نیاوردهاند اما مؤلف بستانالسیاحه آن را فیه ما فیه نام نهاده است. البته ما در برخی از نسخهها این کتاب را میبینیم که با عنوان «فیه ما فیه» از آن یاد شده است.
وی افزود: البته نام فیه ما فیه از آن خود مولانا نیست و مریدان مولانا این عبارت را که به معنای «در آن است آن چه در آن است» از متون ابنعربی وام گرفتهاند.
موحد با اشاره به اینکه برخی بر این نظرند که نام «فیه ما فیه» در اصل «مقالات» بوده گفت: البته دراینباره نیز نمیتوان مطمئن بود مگر اینکه معتقد شویم که فیه ما فیه از آنچه امروز هست مفصلتر بوده است. در هر صورت اهمیت فیه ما فیه در این است که تصویر مولانا را در طول سی سال از عمرش به ما نشان میدهد.
موحد در ادامه با خواندن بخشهایی از کتاب فیه ما فیه به بخشی از زندگی مولانا پرداخت که شمس به دلیل برخورد نامناسب مریدان مولانا، از محل زندگی مولانا میرود اما پس از مدتی و به دلیل ابراز ندامت مریدان، مولانا در پی شمس میفرستد و شمس بازمیگردد: در این قطعهای که خواندم میبینیم که شمس هنوز زنده است اما در بخشهایی دیگر از آن مولانا طوری سخن میگوید که مشخص میشود شمس فوت کرده است. بنابراین مشخص میشود که فیه ما فیه گستردهای وسیعی از حیات مولانا را در بر میگیرد.
موحد سپس با اشاره به اینکه در فیه ما فیه هیچ نامی از حسامالدین چلبی نیامده است گفت: این عجیب است چون مولانا در جاهای دیگر، در آثارش از حسامالدین چلبی نام میبرد پس چگونه ممکن است در فیه ما فیه که مربوط به مجالس مولاناست نامی از او به میان نیاید. این امر آنچه را قبلاً گفته شد مبنی بر اینکه شاید فیه ما فیه بیشتر از آن چیزی بوده که امروز در اختیار ماست قوت میبخشد.
موحد با خواندن دو روایت از فیه ما فیه سخنان خود را به پایان برد و به بیان نکاتی درباره نسخه های چاپ شده فیه ما فیه نیز پرداخت و گفت: بهترین و کاملترین نسخه فیه ما فیه هنوز همان است که به همت مرحوم فروزانفر و تحقیقات پر ارج او در سال 1330 چاپ شده است. ایشان در چاپ این کتاب از همکاری محققینی چون دکتر معین، مدرس رضوی و دکتر ذبیحالله صفا برخوردار بوده است.
تصحیح مجدد این کتاب همتی دیگر میطلبد که بنده مشغول آن هستم و شنیدهام که جناب آقای دکتر توفیق سبحانی هم این کار را کردهاند. مرحوم عبدالباقی گلپینارلی که از پیشگامان مولاناپژوهی بود همراه با مرحوم فروازانفر دو نفری هستند که ما پژوهش درباره مولانا را مدیون آنها هستیم. ایشان بیش از 30 مورد را برشمرده و گفته لغزشهای مرحوم فروزانفر در فیه ما فیه آن قدر زیاد است که این کتاب را غیر قابل استفاده کرده است. به نظر من این داوری کمی غیرمنصفانه است. البته کار فروزانفر نیاز به بازنگری دارد و خودش هم این را قبول داشته است.