هادی مشهدی: «شهر خدا» تالیف «آگوستین قدیس» است. این کتاب، از مهمترین و تاثیر گذارترین رسالههای مسیحیت، در قرون وسطی دانسته شده است. بسیاری «شهر خدا» را جزو ده کتاب برتر تمدن و حتا اندیشهی سیاسی غرب میدانند. پیش از این نیز، کتاب «اعترافات» از همین نویسنده، به فارسی برگردانده شده است. «شهر خدا» را حجت الاسلام حسین توفیقی ترجمه و انتشارات «دانشگاه ادیان و مذاهب قم»، منتشر کرده است. از دیگر ترجمههای توفیقی میتوان به کتب، «کلام مسیحی»، «اسلام، یهودیت و مسیحیت»، «آشنایی با ادیان» و «سخنان مفقوده عیسی مسیح» اشاره کرد. کتاب «شهر خدا»، سهشنبه هفتم آذر، در نشست مرکز فرهنگی شهر کتاب، نقد و بررسی شد. در این نشست، مترجم، دکتر شهرام پازوکی و پیروز سیار حضور داشتند.
شهر خدا در گسترهی وصف!
حسن توفیقی، ضمن بیان اینکه ترجمه را مقدمهی تالیف میداند، گفت: کتابهای ارزشمند فراوانی وجود دارد که هنوز ترجمه نشدهاند. کتاب وزین «شهر خدا» نیز که ۱۶۰۰ سال از تالیف آن میگذرد، از آن دست است. «آگوستین» غیر از این کتاب، صد کتاب و رسالهی تالیفی دیگر دارد که بسیاری از آنها، به فارسی ترجمه نشدهاند.
وی یکی از دلایل نگارش این کتاب را، به وجود آمدن پرسشهای عقیدتی میان رومیان تازه مسیحی شده، پس از حملهی «گوتهای باختری» به امپراتوری روم دانسته و ادامه داد: عدهای از رومیان معتقد بودند، ترک عبادت بتان و ناسپاسی ایشان، موجب حملهی «گوتها» به این کشور شده است. آگوستین، نگارش کتاب «شهر خدا» را در سال ۴۱۳ میلادی، برای پاسخ به پرسشها و شبهات ایجاد شده، آغاز کرده است. در این دوره آگوستین، مقام اسقفی شهر را داشته است و همزمان چند کتاب دیگر را نیز تالیف میکرده است. او نگارش کتاب شهرخدا را به سال ۴۲۶ میلادی، در بیست و دو بخش، که هر بخش را بنا به عادت قدیم، «کتاب» نامیده، به پایان رسانده است.
توفیقی دربارهی فصول مختلف کتاب و نحوهی تقسیمبندی آن گفت: ده فصل ابتدایی «شهر خدا» به یک موضوع پرداخته و دوازده فصل بعدی، موضوعی جداگانه دارد. پنج فصل اول کتاب نفی بتپرستیست و پنچ فصل بعدی به وصف اوضاع بتپرستان در جهان پس از مرگ اختصاص یافته است. فصول ده تا دوازده، شهر خدا را در ادوار حضرت آدم (ع)، نوح (ع) و ابراهیم (ع) شرح داده است. شرح شهر خدا، در زمان حضرت عیسی (ع)، چهار فصل دیگر از کتاب را در برگرفته و چهار فصل انتهایی آن نیز، دربارهی رستگاری اخروی است و رویت خداوند که در آیین مسیح به آن «رویت سعیده» گفته میشود. نیمهی دوم کتاب «شهر خدا»، تفسیر کتاب مقدس مسیحیان است.
وی با بیان اینکه آگوستین، برای نخستین بار فلسفه را وارد مسیحیت کرده و در بیان الهیات مسیحی بهکار گرفته است، بحث خود را این چنین به پایان رساند: کتاب «شهر خدا»، با عنایت به پنج ترجمهی موجود انگلیسی و تطبیق نهایی با متن اصلی لاتین آن، ترجمه شده است. در این کتاب سعی شده است، اصطلاحات مسیحیت رعایت شود. بنابراین توصیه میشود به شرح اصطلاحات که در مقدمهی کتاب آمده است، توجه شود.
انسان کامل، ساکن اصلی شهر خدا
دکتر شهرام پازوکی با بیان اینکه مترجم میتوانست مقدمهی جامعتری برای کتاب بنویسد، دربارهی بُعد ادبی کتاب «شهر خدا» گفت: آگوستین قدیس، از نخستین مترجمانیست که آثار مسیحیت را از یونانی به لاتین برگردانده است. نوشتههای این کتاب سرشار از یافتههای انسانیست که آگوستین با تمام وجود آن را نگاشته است. «شهر خدا» بیان حال نویسنده است نه قال او. این کتاب، جزو متون اولیه و آثار اصلی تاریخ ادبیات غرب است؛ همچنین به لحاظ اصطلاحشناسی قرون وسطا، به خصوص در کلیسای کاتولیک، حائز اهمیت است. آگوستین، موسس الهیات مسیحی است. او نخستین کسی است که توانسته است، نسبتی میان عقل و ایمان بهوجود آورد. جملهی معروف آگوستین «ایمان میآورم، تا بفهمم»، اعتقاد راستین و اصل تفکر وی بوده است. نسبت میان عقل و ایمان در سراسر قرون وسطا، به واسطهی همین جملهی آگوستین تکرار میشده است؛ تا جایی که بسیاری آگوستین را ملاک سنت و بدعت در مسیحیت دانستهاند.
وی افزود: «شهر خدا»، اولین کتاب فلسفهی مسیحی است که در آن اندیشهی سیاسی مطرح شده است. از آنجا که مسیحیت آیینی شخصیست، لذا امکان ایجاد و نشر اندیشهی مدنی در آن، بسیار کم بوده است. از این نظر، نخستین بار در این کتاب به اجتماع مومنان مسیحی، جدا از وابستگان به کلیسا اشاره شده است. در ذات مسیحیت، اصل دین به طور کامل از دنیا منفک شده است و این اصل در کتاب «شهر خدا»، با تفکیک شهر آسمانی از شهر زمینی دیده میشود. آگوستین در این کتاب در پی ایجاد، نسبتی میان جامعهی مومنان واقعی مسیحیت و غیر مومنان بوده است. «شهر خدا»، برقراری نسبت بین زمین و آسمان است.
پازوکی در خصوص کتاب دیگری در حوزهی اندیشهی سیاسی در اواخر قرون وسطا به نام «دربارهی پادشاهی» گفت: این کتاب که تالیف «توماس آکویناس» است، انتهای اندیشه و تفکریست که آگوستین آن را شروع کرد؛ با این تفاوت که در اندیشهی آگوستین ایمان به عقل برتری دارد، در حالیکه در کتاب «دربارهی پادشاهی»، نسبت میان عقل و ایمان به تعادل رسیده است. «توماس آکویناس»، راه را برای اندیشهی عرفی و حقوق طبیعی باز کرده است که تا پیش از آن در کلیسا نبوده است.
وی معنای واژهی «شهر» در کتاب «شهر خدا» را فراتر از معنای فیزیکی شهر دانسته و افزود: در اینجا «شهر»، به معنای آرام گرفتن و قرار یافتن آمده است؛ بنابراین «شهر»، جایگاهیست که شهروند در آن جای گرفته و قرار و آرامش مییابد. آرامش، یکی از موضوعات اصلی کتاب «شهر خدا» است. در انتهای این کتاب، چگونگی به آرامش رسیدن انسان در شهر خدا، عنوان شده است. از منظر آگوستین، این چنین شهری، تنها یک ساکن حقیقی دارد. ساکن حقیقی شهر خدا، انسان کامل است و همه چیز حول محور او میگردد؛ بقیهی افراد از حیث ارتباطی که با او دارند، ساکنان آن شهر محسوب میشوند. کسانی که با حب مسیح زندگی میکنند، ساکنان شهر خدا و آنهایی که با غرایز دنیوی زندگی میکنند، ساکنان شهر زمینیاند.
دکتر شهرام پازوکی ادامه داد: آگوستین، نخستین فیلسوف غربیست که معتقد به «زمان انفسی» است. شهر خدا در زمان انفسی تحقق مییابد و شهر زمینی در زمان آفاقی. زمان انفسی از ازل شروع شده و تا ابد ادامه پیدا میکند، بنابراین شهر خدا، از ابتدا بوده و تا ابد نیز ادامه دارد.
کشمشی میان خویشتن خواهی و خداخواهی!
پیروز سیار، کتابهای آگوستین را از پر خوانندهترین آثار قرون وسطی برشمرد و در خصوص کتاب «شهر خدا» چنین گفت: این خصوصیت کتاب که ناظر بر رویدادی تاریخی است، به تنهایی برای ارزیابی دامنه و شمول بحث آن کافی نیست؛ چراکه آگوستین از مدتها قبل، طرح این اثر را در ذهن خود میپرورانده است. او در نوشتهای تحت عنوان «رسالهای در باب اختیار» که در سالهای ۳۸۷ تا ۳۸۸ میلادی نگاشته است، بحثی را آغاز میکند که حاکی از مضمون دو شهر است. همچنین در رسالهای به نام «دین حقیقی»، از نوع بشر که به دو قوم تقسیم میشوند، سخن به میان آورده است. در سال ۴۰۴ میلادی نیز، در دو اثر تحت عناوین «تعلیمات دینی مبتدیان» و «شرحی بر کتاب پیدایش»، برای نخستین بار، بحث دو شهری را مطرح کرده است.
وی افزود: در سراسر این اثر پر حجم، آگوستین به دو شهر نظر دارد، که یکی زمینی و دیگری آسمانیست. هنگامیکه آگوستین از شهر زمینی سخن میگوید، بیگمان به دنیا بدان صورت که هست نظر دارد؛ با نهادها، حاکمان و رویدادهای خوش و ناخوش آن. شهر زمینی، بر اساس محبت به خود یا خویشتن دوستی بنا شده است که صورتی از بت پرستیست. مضمون شهر خدا در اثر آگوستین، استعارهای ادبی با معنایی بیحد و حصر است. شهر خدا روی زمین صورت بسته است، اما همواره در آنجا زائر و غریب است. این دو شهر، در آن واحد مجزا و آمیخته با یکدیگرند.
سیار در همین خصوص ادامه داد: آگوستین در کتاب «شهر خدا»، بیش از آنکه در پی طرح نظریهای سیاسی برای شکل دادن به نهادهای این جهانی باشد، سعی در توصیف پیکار بزرگی دارد که در کنه وجود هر انسان نهفته است؛ پیکاری که در نهایت، به برتری عشق به خدا، یا عشق به خویشتن میانجامد.
شهر خدا، تحقق ملکوت الهی
دکتر فتحالله مجتبایی که به دلیل گرفتاریهای شخصی نتوانست در این نشست حضور یابد، در متن ارسالی خود درباره ی کتاب «شهر خدا» آورده بود: چندی قبل «اعترافات» او نیز به زبان فارسی ترجمه و منتشر شده است. آثار دیگر آگوستین نیز، به خصوص مشاجرات او با «پلاگیوس»، از لحاظ تاریخ علم کلام، همچنین از لحاظ گفتوگوی اشاعره و معتزله بسیار مهم و روشنگر است. امید است که دانشمندان صاحب نظر ما به نقل این بخش از آثار او نیز همت گمارند.
کتاب «شهر خدا» که آگوستین نزدیک به پانزده سال از عمر خود را صرف نگارش آن کرده است، سهم بزرگی در تحکیم اعتبار و حقانیت مسیحیت در برابر ادیان دیگر امپراطوری روم داشته است. اندیشهی آگوستین، نزدیک به ده قرن و تا زمان انتشار آثار «توماس آکویناس»، حیات فکری و اعتقادی کلیسای کاتولیک را زیر سیطرهی خود گرفته بود.
آگوستین در این کتاب، جامعهی انسانی را در دو حوزه یا دو قلمرو جداگانه و متضاد میبیند: شهر خدا که قلمرو پاکان و فرشتگان است و شهر زمینی که محکوم احکام نیروهای اهریمنی است. تاریخ جهان جریانی است غایتگرا و استکمالی، در جهت تحقق ملکوت الهی و شهر خدا در روی زمین. ثنویت مطرح شده در این کتاب، دوگانه پنداری مانویت ایرانی را به خاطر میآورد، که در آن شهر نور یا روشن شهر آسمانی، در برابر ظلمت ظلم و فساد اهریمنی بر روی زمین قرار دارد.
میدانیم که آگوستین در آغاز دوران جوانی، بر خلاف میل مادرش که از مومنان کلیسای کاتولیک بوده، به مانویت گراییده است. آنچه موجب گرایش او به این دین شرقی شد، یکی جواب به ظاهر قانعکنندهی آن به مسالهی وجود شر در عالم بود، و دیگری آموزشهای عقلگرایانهی مانویت در مسائل اخلاقی و اجتماعی. آگوستین بعدها، در نتیجهی مطالعهی آثار «سیسرون» و حکمای نوافلاطونی، و به خصوص بر اثر تعلیمات و تبلیغات «آمبروز»، متکلم معروف و از آبای کلیسا، به مسیحت بازگشته است.