روزبه رحیمی: سم شپارد نیازی به معرفی ندارد. حتی اگر تمام فعالیتهایش بهعنوان نمایشنامهنویس و کارگردان تئاتر، فیلمنامهنویس، بازیگر و کارگردان سینما، موسیقیدان و داستاننویس را نادیده بگیریم و تنها فیلمنامهی پاریسـتگزاس را پیش روی داشته باشیم، کافی است تا بگوییم سم شپارد نویسندهی بزرگی است. فیلمنامهای درخشان و به دنبال آن فیلمی فوقالعاده از ویم وندرس. سام شپارد اکنون ۷۱ ساله است و هنوز در سینما و روی صحنهی نمایش حضور دارد و به خاطر صراحت بیان، سبک خاص و شناخت عمیق آمریکای مدرن شهرت دارد. شپارد کارش را از اوایل دهه ۱۹۶۰ در نیویورک و در اوج کار تئاتر ابسورد شروع کرد. سم شپارد، سموئل بکت، هارولد پینتر و آرتور میلر را بزرگترین نمایشنامهنویسان نیمقرن گذشته بر شمردهاند.
شپارد نمایشنامهی «خدای دوزخ» را در آخرین سال دورهی نخست ریاست جمهوری جرج بوش و در واکنش به سیاستهای دستراستی دولت آمریکا پس از رویدادهای ۱۱ سپتامبر سال ۲۰۰۱ نوشت و خودش آن را «تو دهنیای بر فاشیسم حزب جمهوریخواه» توصیف کرده است.
این نمایشنامه داستان زوجی است به نامهای اما و فرانک که در مزرعهای در ایالت ویسکانسین به دامپروری مشغولاند. زندگی آنها بسیار آرام و به دور از هیاهوی شهر در جریان است. در محل زندگی آنها قانون درهای باز وجود دارد، به این معنی که کسی در خانهاش را قفل نمیکند. یکی از دوستان فرانک به نام هینز که رفتاری مشکوک و پنهانکارانه دارد میهمان آنها میشود. هینز که از کلرادو آمده است، گویی که از چیزی فرار میکند و در این مکان دورافتاده پنهان شده است. فرانک و اما سر از کار هینز در نمیآورند و کنجکاویهای آنها هینز را برآشفته میکند. با پیدا شدن سرو کلهی ولچ اوضاع عوض میشود. ولچ مأمور دولت است و به دنبال هینز میگردد و با ورود او آرامش از زندگی اما و فرانک میرود.
«خدای دوزخ»، پنجمین جلد از مجموعهی «نمایشنامههای بیدگل: آمریکایی» است. این نمایشنامه برای نخستین بار در سال ۲۰۰۴ در نیویورک، با کارگردانی لو جیکوب و نقش آفرینی بازیگرانی چون تیم راث، فرانک وود، رندی کوئید و جی. اسمیتـکامرون به روی صحنه رفت.
از آثار منتشر شدهی شپارد در ایران میتوان به نمایشنامههای کودک مدفون (آهو خردمند)/ مادر ایکاروس (شهرام زرگر)/ غرب واقعی (داریوش مهرجویی)/ نفرین طبقهی گرسنه (منوچهر خاکسار هرسینی)/ وقتی دنیا سبز بود: حکایت یک سرآشپز (پگاه خضرفرد یارداد)/ بازی (حسن ملکی)/ آخرین روزهای هنری موس (رکسانا هدایتی) و فیلمنامهی پاریسـتگزاس (هوشنگ گلمکانی) اشاره کرد.
عامل دیگری که در کنار نام شپارد به این کتاب امتیازی ویژه میبخشد مترجم آن است. وازریک درساهاکیان برای علاقهمندان به سینما و خوانندگان کتابها و مقالات سینمایی چهرهی شناختهشدهای است. مقالات متعدد او در نشریات سینمایی دههی ۶۰ و ترجمه و انتشار تعداد قابل توجهی کتاب در بازهی زمانی کوتاه، درساهاکیان را بهعنوان مترجمی سختکوش و دقیق معرفی کرد.
وازریک درساهاکیان متولد ۱۳۲۷ در تهران است. اما از ۲ تا ۱۸ سالگی را به همراه خانواده در بندر معشور خوزستان گذرانده است. دو سال آخر دوران تحصیل را در بازگشت به تهران تمام کرده و سپس به خدمت نظام رفته است (۱۳۴۷). در سال ۱۳۵۰ وارد مدرسهی عالی سینما و تلویزیون شده و دو سال در زمینهی فیلمبرداری تحصیل کرد. در چند سریال از جمله دلیران تنگستان، سمک عیار، آتش بدون دود و سفرهای دور و دراز هامی و کامی در وطن، دستیار فیلمبردار و بعدها فیلمبردار بود و با زندهیاد مهرداد فخیمی همکاری کرد. از دی ماه ۱۳۵۶ همکاری با مجلهی تماشا را در مقام مترجم مطالب سینمایی آغاز کرد. همکاری در انتشار جنگ «فرهنگ نوین» و ترجمه و انتشار چند جزوهی سیاسی و فرهنگی، از جمله یادنامهی کرامت دانشیان در دو مجلد، نیز محصول همین دوره است. از وازریک تا پیش از ترک ایران، در کنار ترجمهی صدها مقاله و مصاحبه برای مجلهی تماشا (پیش از انقلاب) و مجلهی سروش (بعد از انقلاب) و سایر مطبوعات، ۱۷ جلد کتاب در فاصلهی ۸ سال منتشر شد. وی در دی ماه ۱۳۶۵ به فرانسه و سپس در سپتامبر ١٩٨٧ به آمریکا عزیمت کرد و از آن روز تاکنون ساکن لس آنجلس است.
درساهاکیان در مصاحبهای که امیر عزتی با او کرده است، در پاسخ به اشارهی مصاحبهکننده به وسواس و دقت در ترجمههای او، چنین میگوید: من اصولاً هیچ کاری را بدون وسواس نمیتوانم انجام بدهم. حتی، سالها پیش، وقتی که یکی دو سالی اینجا (در لسآنجلس) رانندهی تاکسی بودم، سعی میکردم رانندهی باوجدانی باشم، و همین بود که همواره کلاهم پس معرکه بود.
برخی از کتابهایی که از درساهاکیان منتشر شده است عبارتاند از: تریلوژی جنگ: رم، شهر بیدفاع، پائیزا، آلمانـسال صفر (سه فیلمنامه از روبرتو روسلینی، ۱۳۵۸)/ منتقدان یهودی صهیونیسم (موشه منوهین، ۱۳۵۸)/ زاپاتا: ایدئولوژی یک دهقان انقلابی (رابرت پ. میلن، ۱۳۶۱)/ مگسها (ماریانو آسوئلا،۱۳۶۲)/ ابزارهای نورپردازی و فیلمبرداری (دیوید ساموئلسن، ۱۳۶۳)/ آمریکایی که من کشف کردم (ولادیمیر مایاکوفسکی، ۱۳۶۳)/ رعد دوردست: زندگی و فیلمهای ساتیاجیت رای (چیداناندا داس گوپتا، ۱۳۶۴)/ خبرچین (لیام اٌفلاهرتی، ۱۳۶۴)/ پژوهشهایی در سینمای مستند (آلن لاول، جیم هیلر؛ ۱۳۶۴)/ واژگان فنی سینما و تلویزیون (با همکاری حسن امتیازی، مسعود مدنی، حمید هدی نیا، مهدری رحیمیان، ۱۳۶۵)/ تاریخ سینما (اریک رد، ۱۳۶۶)/ عکاسان و عکاسی (هفت مقاله از برنیس آبوت و دیگران، ۱۳۶۷)/ فن تدوین فیلم (کارل رایتس، گوین میلار؛ ۱۳۶۷).
اخیراً رمان «هزارپیشه»، نوشتهی چارلز بوکوفسکی، از این مترجم در سوئد منتشر شده است و کتاب «فیلم اول من»، شامل گفتگو با هشت فیلمساز بزرگ معاصر دربارهی تجربهی ساخت نخستین فیلمشان، را نیز برای انتشار به نشر هرمس سپرده است.
* خدای دوزخ، سم شپارد، وازریک درساهاکیان، بیدگل، ۱۳۹۲، ۵۰۰۰ تومان.