فرزاد نعمتی: نام قرن بیستم میلادی با رسم جنگهای جهانی اول و دوم عجین شده است. کمتر نوشتهای دربارهی این قرن در هر حوزهای از ساحات زیست بشری وجود دارد که اشارهای به این دو نبرد خانمانسوز نکرده باشد؛ دلایل و علل موجده آنها را بررسی نکند و تاثیراتشان را بر بینش و منش انسان معاصر نکاود. هنوز که هنوز است بسیاری از روندهای سیاسی و بینالمللی جهان، برآمده و برآیند روندی است که در این دو جنگ طی شد و نظم نوینی را بر جهان حاکم ساخت.
در تفسیر دلایل و علل اتفاق افتادن این دو جنگ، نگاههای گوناگونی ابراز شده است. طبق نظر برخی از متفکران، نزاعهای ژئوپلیتیک و زیادهخواهیهای استعماری دول قدرتمند قرن نوزدهم و ائتلافهای نظامی آنها، راهحل منحصر به فرد رفع منازعات را، جنگ جهانشمولی قرار داده بود که گویی از آن گریزی نبود. برخی دیگر، اما برداشتی فلسفی از مساله دارند و بر آنند که در آستانه قرن بیستم با تولد انسان مدرن و دولت مدرن، آنچنان تغییری در سامانه ادراکی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشر صورت گرفته است که او را به سوی خشونت و طمع بیشتر میراند؛ از معنویت تهی میکند و وقوع جنگهای جهانی را ـ حتی با فرض تغییر ژئوپلیتیک منطقه و جهان ـ اجتنابناپذیر میسازد. طبق نگرش دسته اخیر، پیشرفتهای تکنولوژیک و علمی قرن بیستم، از یکسو نویدبخش دنیایی آرام و آسوده بود؛ اما از سویی دیگر جنبههای معنوی و اخلاقی را از ابعاد زندگی انسان زدود و او را موجودی سلطهجو و خونریز کرد. بر این منوال، پیشرفت مادی، بدل به هیولایی شد که قربانیان خود را از میان انسانها گلچین کرد و آنان را اسیر اختراع خود کرد.
در تفسیری متفاوت، مرتضی مردیها در مقاله «جنگهای جهانی در قرن نوزدهم اتفاق افتاد» که در شماره یازدهم مجله «اندیشه پویا» درج شده است؛ این نگرش را مورد تردید قرار داده و چنین نگاه بدبینانهای به سرشت اخلاقی انسان قرن بیستم را حاصل انکار متعصبانه تحقیقات باستانشناختی و تاریخی، سفرنامهها، زندگینامهها و... توسط اغلب روشنفکران و متفکران معاصر و استیلای «ادعای دروغ وحشی نجیب رمانتیکها، از روسو تا لوی استراوس» بر افکار آنها دانسته است. به زعم وی، انسان قرن بیستم همزمان در معرض دو روند قرار گرفته است: رشد اخلاق و رشد ابزار؛ و بنا به میل لذتجویی و برتریطلبی که در تمامی اعصار در آدمی وجود داشته است؛ به ترکیبی از این دو در نیمه اول قرن بیستم دست یافته است که وزن خشونت و استفاده ابزاری از تکنولوژی در آن سنگینتر است؛ حالآنکه در نیمه دوم قرن، رابطه این دو الگوی رشد، به سمت صلح و رفاه چرخشی ویژه داشت و خشونت را نادر و جنگ را عملی هزینهزا و هزینهبر قلمداد کرد. بدینسان، مسالهی وقوع دو جنگ جهانی را نباید با افول سرشت اخلاقی انسان مدرن تحلیل کرد؛ بلکه از قضا باید ضمن اذعان به برتری اخلاقی انسان قرن بیستم در مقایسه با انسان پیشمدرن (برای نمونه با مقایسه نحوه شکنجه و مبارزه انسانها در این دو عصر)، علت هولناکی این دو جنگ را در افزایش سریع تواناییهای ابزاری و غلبه «میل سنتی به رقابت» ضربدر «توان فنی» بر بهبود آرام الگوهای صلح جستوجو کرد. از چنین مقدماتی، مردیها در پایان این نتیجه را میگیرد که «انگار قرن نوزدهم تا ۱۹۴۵ طول کشید، چون همهچیز این و آن سوی قرن، خصوصاً غرقابگی در رقابت و غلبه، منهای نظر به محاسبه عوارض و منافعش، همان بود. قرن بیستم از فردای پایان جنگ جهانی دوم شروع شد.» (اندیشه پویا ۱۱: ۵۳ـ۵۰)
با وجود فربگی قابلتأمل مباحثه درباره علل و دلایل رخ دادن دو جنگ جهانی در کتب و مقالات متعددی که به زبان فارسی در اختیار مخاطبان علاقهمند قرار گرفته است و نمونهای از آنها پیشتر ذکر شد؛ کتابهای اندکی، اما، در توضیح و تشریح نبردهای این دو جنگ و به تعبیری دیگر، واقعیتهای عینی جبهههای جنگ به رشته تحریر درآمده و یا ترجمه شده است. چهبسا بسیاری از اهل مطالعه، کتابهای فلسفی فراوانی را به یاد بیاورند که نویسندگان آنها متاثر از وقوع جتگهای جهانی، نگرش خود را درباره دنیای معاصر ابراز داشتهاند. محبوبیت آثار اندیشمندان «مکتب فرانکفورت» نظیر بنیامین، فروم، آدورنو و مارکوزه، آثار هانا آرنت و ... که در همگی تاثیر تجربه تلخ آوارگی بر اثر وقوع جنگ درک و فهم میشود و یا بحث دامنهداری که همواره درباره تعیین نسبت هایدگر با نازیسم در نشریات و مجلات وجود داشته است؛ نمونههایی از عطف عنایت مخاطب ایرانی به چنین مسائل نظری است؛ اما به این امر نیز باید اندیشید که در کنار بسط بحث نظری درباره چنین اموری، لازم است درکی عینی و واقعی از آنچه در خودِ جنگها گذشته است؛ نیز داشت تا این نگرش عینی مکمل آن نگرش انتزاعی باشد و از بطن آن درکی انضمامی حاصل گردد.
کتاب کمحجم «جنگهای جهانی اول و دوم» به قلم کامران فانی، گامی اولیه در چنین راهی است که به همت نشر قطره به بازار عرضه شده است. فانی در این اثر، در قید طرح مباحث نظری نیست؛ بلکه صرفاً در دو فصل پنجاه صفحهای به شرح چگونگی آغاز جنگ، نبردهای مهم، تدابیر جنگی ژنرالها، آمار تسلیحات و نفرات و تعداد کشتهشدگان و اسرا میپردازد؛ جناحبندیهای بینالمللی را به اختصار بیان میکند؛ نحوه مداخله کشورهای در حال جنگ در امور داخلی کشورهای بیطرف نظیر ایران را نشان میدهد و چگونگی و تاثیر ورود کشورهای تازه نظیر آمریکا به جنگها را بررسی میکند. اگرچه شاید در نگاه اول، صد صفحه برای شرح تفصیلی این نکات اندک باشد؛ اما اولاً نثر فانی گزیدهگوی و روان است و نکات اصلی و اساسی را میرساند؛ ثانیاً اهمیت کتاب را باید بیش از هر چیز در برآورد صحیح آن از کمبود (و البته نه نبود؛ زیرا برای نمونه پیش از این نشر ققنوس کتاب جذاب «جنگ جهانی دوم در اروپا» را در مجموعه «تاریخ جهان» به بازار عرضه کرده بود) چنین آثاری در میان کتابهای فارسی دانست. مخاطب با تورق کتاب، و خواندن شرح نبردهایی مهم نظیر مارن، وردن و گالیپولی در جنگ اول جهانی و استالینگراد، العَلََمین، نورماندی، پرل هاربر و ... در جنگ دوم جهانی، درکی مناسب از موازنه قوای نیروهای درگیر جنگ و خطاهای راهبردی و تاکتیکی رهبران و سرداران پیدا میکند؛ ضمن آنکه مشاهده نقشههای جنگی و عکسهای متعدد، بازسازی وضعیت را برای مخاطب سهولت میبخشد و اثر را جدا از ابعاد تحقیقی آن، فیلمی جذاب بازنمایی میکند.
بااینهمه، در مقام بیان برخی کاستیهای اثر میتوان به دو نکته اشاره کرد: امر نخست، ذکر نکردن منابع و مآخذ در پایان کتاب و دیگری ویرایش نشدن تصویری اثر است. در مورد نکته اول، مخاطب کنجکاو با خواندن شرح جذاب فانی، چهبسا ترغیب به خواندن منابعی دیگر شود و ذکر منابع میتوانست مخاطب را به ادامه بحث از طریق کتابهای دیگر مشتاق سازد. در مورد نکته دوم نیز ذکر این نکته بدیهی، ضروری مینماید که امروزه در کتابهایی که تصویر نقش مهمی در بازسازی ذهنیت مخاطب دارد؛ اهمیت تصویر با اهمیت متن یکسان است و چنین امری غنیسازی کیفیّت تصاویر و افزایش استانداردهای وضوح و گویایی آنها را به امری ضروری بدل میسازد. در این کتاب، با وجود استفادهی گسترده از عکس و نقشه، برخی از تصاویر و نقشهها، از کیفیت مناسبی برخوردار نیستند و این امر در کنار برخی اغلاط اندک تایپی، نقاط ضعف ویراستاری اثر هستند؛ هر چند در تحلیل نهایی، اهمیّت و جذابیّت متن و موضوع انتخابی، مخاطب را به صرافت خواندن یکنفس اثر و تشویق دیگران به مطالعه آن میاندازد.
کتاب «جنگهای جهانی اول و دوم» ـ کامران فانی ـ نشر قطره ـ چاپ اول ۱۳۹۲