نام نشر «هیرمند» با سابقهای نزدیک به چهار دهه فعالیت در عرصه نشر ایران، با مقوله علوم انسانی، ادبیات و فرهنگ ایرانی گره خورده است. این نشر از آغاز فعالیت، به انتشار کتاب در حوزههایی چون ادبیات کهن، تاریخ باستان و اسطورهشناسی توجهی ویژه داشت و مجموعه کتابهای «آرش» این بنگاه انتشاراتی به مقوله تاریخ باستان و اسطورهشناسی پرداختهاند؛ کتابهایی نظیر «جستاری درباره مهر و ناهید»، «زن در ایران باستان»، «مزداپرستی در ایران قدیم» و ...
یکی از کتابهای نشر هیرمند که در گروه کتابهای «آرش» قرار دارد، کتاب «جشنهای باستانی ایران با تکیه بر جشن نوروز» نوشته دکتر حسین آذران است. حسین آذران، دکترای رشته زبان و ادبیات فارسی است و در دانشگاههای جندیشاپور، تهران و اوپسالای سوئد (یکی از دانشگاههای قابل اعتنا در زمینه تحقیقات ایرانشناسی) تدریس کرده است. او نویسنده کتابهایی چون «آیین نگارش»، «گویش اشتهارد»، «پیشینه تاریخی جندیشاپور»، «نامنامه» و «واژههای ایرانی در زبان سوئدی» است و در کارنامه کاری او تدوین و تصحیح دیوان وحشی بافقی، گنجینه نشاط اسپهانی و دیوان فروغی بسطامی نیز دیده میشود.
کتاب «جشنهای باستانی ایران» بخشی از سخنرانیها و درسهای دکتر آذران طی سالهای ۱۳۷۳ تا ۱۳۸۱ خورشیدی در سوئد و مشتمل بر پیشگفتاری بلند با نام «سخنی چند درباره جشنهای ایرانی» و پنج فصل با عناوین «جشن نوروز و پیشینه تاریخی و اسطورهای آن»، «نوروز در تخت جمشید»، «ریشهیابی آیین میر نوروزی» (میر نوروزی در اسطورهها)، «نوروز در کشورهای انیران» و «پیشینه تاریخی نوروز در دوران اسلامی» است.
آذران در پیشگفتار کتاب به این نکته اشاره میکند که ایرانیان خرمی و شادکامی و عشق به زندگی را موهبتهای خدایی میدانستند و بر گرامیداشتن آنها اصرار میورزیدند و به همین دلیل از هر فرصت و بهانهای سود میجستند تا به شادی و پایکوبی بپردازند و چنین تحرک و نشاطی با مقتضیات زندگی کشاورزی و دامداری آنان نیز تناسب داشته است. میزان علاقه آنان به شادی بهاندازهای بوده است که بر این باور بودند که پیامبرشان، زرتشت نیز خندان زاده شده است و فراتر از آن، «آنان گریه و زاری را که از پدیدههای اهریمنی بوده حتا در سوگ عزیزانشان گناهی بزرگ میشمردند» (ص ۱۴) در بندهشن آمده است: «اهورامزدا شادی را آفرید تا آفریدگان به شادی درایستند» و در اوستا و در سنگنبشتههای هخامنشیان نیز چنین آمده است: «خدای بزرگ را میستاییم، آنکو این زمین را آفرید، آنکو آسمان را آفرید، آنکو شادی را برای مردم آفرید ...».
بهواسطه اهمیت شادی در فرهنگ ایرانی، گذشته از جشنهای بزرگ نوروز، مهرگان، اسفندگان، سده و یلدا، دوازده جشن مهم ماهانه در سال برگزار میشده است. روز برگزاری جشنها نیز، زمان تقارن نام ماه با نام روز بوده است. توضیح آنکه در تقویم ایران باستان، هفته وجود نداشته است و هر روز نامی و هر ماه نامی داشته است. در دوازده روز سال، نام روز با نام ماه یکسان بوده است و آن دوازده روز جشن گرفته میشده است: ۱ ـ جشن فروردینگان در روز نوزدهم فروردین ۲ ـ جشن اردیبهشتگان در روز سوم اردیبهشت ۳ ـ جشن خردادگان در روز ششم خرداد ۴ ـ جشن تیرگان در روز سیزدهم تیر ۵ ـ جشن اَمردادگان در روز هفتم اَمرداد ۶ ـ جشن شهریورگان در روز چهارم شهریور ۷ ـ جشن مهرگان در روز شانزدهم مهر ۸ ـ جشن آبانگان در روز دهم آبان ۹ ـ جشن آذرگان در روز نهم آذر ۱۰ ـ جشن دیگان در روز اول دی ۱۱ ـ جشن بهمنگان در روز دوم بهمن ۱۲ ـ جشن اسفندارگان یا اسفندارمذگان در روز پنجم اسفند.
در کنار این دوازده جشن ماهانه، شش جشن بزرگ فصلی نیز در ارتباط با طبیعت و کشت و کار و برداشت محصول برگزار میشد که به گهنبار (گاه انبار) موسوم بودند. این جشنها از سه تا پنج روز به درازا میکشیدند و به این ترتیب بودند: ۱ ـ جشن میدیوزرم (Maedio Zarem) جشن نیمهبهار، از روز پانزدهم اردیبهشتماه؛ یادمانِ آفرینش آسمان. ۲ ـ جشن میدیوشهم (Maedio Shahem) جشن نیمهتابستان، از روز پانزدهم تیرماه؛ یادمانِ آفرینش آب. ۳ ـ جشن پیتیشهم (Paete Shahem) جشن خرمن و برداشت محصول تابستانی، از روز بیستوششم تا پایان شهریورماه؛ یادمانِ آفرینش زمین. ۴ ـ جشن ایاثرم (Ayathrem) جشن پایانِ تابستان هفتماهه ایران باستان، از روز بیستوششم تا پایان مهرماه. ۵ ـ جشن میدیارم (Maediarem) جشن نیمهزمستان (جشن استراحت کشاورزان)، از روز شانزدهم تا بیستم دیماه؛ یادمانِ آفرینش آسمان. ۶ ـ جشن همسپتمدم (Hamaspathmaedem) جشن نیایش اهورامزدا به شکرانه برکات او؛ در روزهای پایانی سال و آغاز فروردین.
در ادامه این بخش، به جشن مهرگان و نسبت آن با میترا و مذهب میترائیسم و تأثیرات مهرپرستی بر دنیای متمدن کهن پرداخته میشود. سپس جشن یلدا بهمثابه مبدأ تجدید حیات خورشید و آغاز شکست اهریمن بازکاوی میشود و در نهایت جشن اسفندگان (اسپندارمذگان) مورد توجه قرار میگیرد که یادگاری از دوران زنسالاری است و در بزرگداشت مقام زنان در روز پنجم اسفند برگزار میشده است و این نکته را نشان میدهد که «ایرانیان باستان نخستین مردمی بودهاند که برای بزرگداشت زنان و توجهدادن جامعه به ارزش و اهمیت آنان، روز معینی را در سال به این کار اختصاص داده و آن روز را جشن میگرفته و نسبت به زنان ادای احترام و از آنان قدرشناسی میکردهاند.» (ص ۳۹)
در فصل بعدی به پیشینه تاریخی و اسطورهای نوروز پرداخته میشود. نوروز، اولین روز فروردین ماه، پیشانی سال نو، ریشهدار از قرون و اعصار و بزرگترین جشن ملی ایرانیان است و از همان آغاز برپایی ایرانزمین جشنی بزرگ و باشکوه و فراگیر بوده است. نوروز رمز نوشدن همه چیز انسان از ظاهر و باطن است و بهزعم رنه گروسه: «این جشن حاصل تمدن و فرهنگی است که از پنجاه قرن پیش تاکنون از تداومی شگفتانگیز برخوردار بوده است.» (ص ۵۱)
آذران در کنار توجه به وجوه دینی، معنوی و ذهنی جشن نوروز، آن را در پیوند با زندگی عینی مردمان ایرانزمین نیز توضیح میدهد. در بعد عینی توضیح نوروز او مینویسد: «این جشن پیش از آنکه جنبه دینی پیدا کند و متعلق به فروهرها شود در روزگاران کهنتر و حتا پیش از آمدن آریاها و پیش از ظهور زرتشت، جنبه طبیعی داشته و در اصل جشنی بوده مربوط به طبیعت و پدیدههای طبیعت و با فعالیتهای کشاورزی و کشت و کار و نیازهای ناشی از آن و حتا با چراگاهها و ییلاق و قشلاقرویها مربوط بوده و یکسره از زندگی دامداری و کشاورزی و داشت و برداشتهای مربوط به آن ناشی میشده و از همین روز هم حقانیت و عزت بسیار داشته است.» (ص ۵۸)
در عین حال او متذکر اهمیت ظهور زرتشت و باورهای معنوی ایرانیان در نکوداشت شادی نیز هست: «راز جشنها و شادمانیهای ایران را باید در نحوه نگرش مردم به جهان و برداشت آنان از دین و آیین زمان جستجو نمود. آیین زرتشت بر اساس همیاریها و کوششها و خوشبینیها و شادمانیها برای پیروزی بر تاریکیها و نابودسازی جهل و فقر و بیماریها بنیاد نهاده شده بود. ظهور این آیین انقلابی پیشرفت بزرگی در فرهنگ و تمدن جهان آن روز بوده زیرا پایه آن بر مبارزه دائم بین نیکی و بدی گذاشته شده بود و انسانها را به نبرد با بدیها بر میانگیخت و جهان را میدانی پهناور برای کار و کوشش و شادی میساخت و چون در این مبارزه سرانجام فتح و پیروزی با نیکی بود از این روز محیطی شاد و دلنشین و پر از روح و خوشبینی و نشاط به وجود میآورد و طبعاً توانایی انسان را در نبرد با سختیهای زندگی صدچندان میساخت.» (ص ۶۲)
سایر بخشهای کتاب نیز حاوی مضامین قابل تأملی هستند و خواننده را با نکات تاریخی نوینی درباره برگزاری نوروز در تخت جمشید و جلال و جلای برگزاری این جشن در اعصار هخامنشیان و ساسانیان آشنا میکند. همچنین ریشهیابیهای تاریخی و معنایی بدیعی درباره چهارشنبهسوری، خواجه پیروز، سیزده به در و میر نوروزی با مخاطب در میان گذاشته میشود. گزارش برگزاری جشن نوروز در کشورهایی چون قرقیزستان، ترکمنستان، افغانستان، پاکستان، قزاقستان، تاجیکستان و ازبکستان نیز بسیار خواندنی است. فصل پایانی کتاب نیز که به پیشینه تاریخی نوروز در دوران اسلامی میپردازد، با گزارشی اندوهبار از شکست ایرانیان از اعراب و مصائب مردم ایران در برگزاری جشن نوروز در فرداهای آن نبرد سهمگین آغاز میشود، اما در گزارشی تاریخی فراز و نشیب برگزاری این جشن در زمان خلفای اموی و عباسی را بهگونهای شرح میدهد که دکتر غلامحسین صدیقی نیز در کتاب «جنبشهای دینی ایرانی» به موجزترین شکل به این صورت نوشته است: «عید نوروز با مراسم آن پس از تسلط عرب در میان ایرانیان همواره برقرار ماند اما رسومی که در دربار پادشاهان ساسانی مرسوم و معمول بود، چون دولت ایرانی منقرض گشت، متروک ماند. خلفای اموی برای طمعی که به گرفتن هدایای نوروز داشتند برخی از آن رسوم را دوباره معمول کردند. در دوره عباسی که خلفا به آداب و رفتار ایرانی تظاهر میکردند، جشن نوروز رونق و شکوه پیشین خود را به دست آورد و رسوم آن احیا شد.» (ص ۱۰۸)
آذران به نقش قبول گاهشماری ایرانی در دستگاه خلافت در استمرار بسیاری از آیینهای ایرانی اشاره میکند و مینویسد: «نوروز ... از آن جهت در دستگاه خلافت عربی و اسلامی اعتبار و اهمیت خود را حفظ کرد که آغاز سال خراجی و مالی بود» (ص ۱۰۲) و آنچه در کنار بحث دیوان خراج، نوروز را محبوب خلفا و کارگزاران آنها میکرد، هدیه نوروزی بود که از سنن ریشهدار این جشن محسوب میشد. او البته به ادواری از تاریخ اسلام اشاره میکند که هدایای نوروزی جنبه عاطفی و انسانی پیدا میکنند و از جمله به داستانی اشاره میکند که دهقانان ایرانی شیرینیهای مخصوص نوروز را در جامهای سیمین به حضرت علی (ع) هدیه میدهند. آن حضرت پس از پرسش از مناسبت امر، میفرماید: «نیروزنا کل یوم» و پس از تناول از شیرینی و تعارف به دیگران، جامهای نقره را میان مسلمانان تقسیم میکند و دستور میدهد که آن جامها به حساب خراج آن دهقانان گذاشته شود. در خلافت عباسیان و در دوره مأمون نیز دوباره جنبه عاطفی و انسانی نوروز بازگشت و هدایای نوروزی از بعد معنوی و لطف و زیبایی آن مورد توجه قرار گرفت.
جشنهای باستانی ایران با تکیه بر جشن نوروز ـ نوشته دکتر حسین آذران ـ نشر هیرمند ـ ۱۱۸ صفحه ـ ۴۰۰۰ تومان