در سالهای اخیر «داعش» نامی آشنا برای جهانیان بوده است و بالاخص مردم منطقه خاورمیانه، فراتر از دیدن ویدئوهای منزجرکننده این گروه تروریستی، با گوشت و پوست و استخوان خود، با آثارمخرب تحرکهای آن مواجه شدند و زندگی بسیاری از مردم این منطقه به کنشهای این گروه گره خورد.
در آغاز هزاره سوم میلادی، القاعده با حادثه ۱۱ سپتامبر، از غول خفته بنیادگرایی در خاورمیانه و اسلامگرایی تندرو پردهبرداری کرد. اگرچه اشغال افغانستان امیدواری نسبت به پایان تروریسم را قوت بخشید و از همین منظر برخی از حامیان چنین نگاهی از حمله خودسرانه آمریکا بهمثابه «فرشته نجات» به عراق نیز خشنود بودند، اما حوادث و روندهای آتی نشان داد که تروریسم و بنیادگرایی، سختجانتر از آن است که حتی با خرج میلیاردها دلار و چندین ائتلاف از ریشه برکند. نیز،اگرچه قتل اسامهبنلادن در خانهای مخفی در پاکستان به دستور مستقیم باراک اوباما، برای بسیاری از مردم جهان، گویی نقطه پایانی بر هراس ابدیگونه از القاعده بود، اما سر بر آوردن داعش در چند سال اخیر، نشان داد که تا بنیانهای فرهنگی، تاریخی و اجتماعی پدیده بنیادگرایی بهدرستی بازشناسی نشود، نمیتوان امید چندانی به پایانیافتن چرخه خشونت در خاورمیانه داشت.
واقعیت امر آن است که به پدیده داعش از مناظر گوناگونی میتوان نگریست و صاحبنظران رشتههای علوم انسانی چون علوم اجتماعی، علوم سیاسی و روابط بینالملل، حقوق، روانشناسی، علوم اقتصادی و ... هر یک از منظر تخصص خود، نکات قابل تأملی درباره داعش را فراروی خود میبینند. بههمین واسطه کتابهای فراوانی نیز درباره داعش نگاشته شده است که بخش اندکی از آنها به فارسی ترجمه شده است و در اختیار خواننده ایرانی قرار گرفته است؛ کتابهایی نظیر «ده روز با داعش» نوشته روزنامهنگار آلمانی، یورگن تودنهوفر که شرح سفر دهروزه او درون مرزهای دولت اسلامی است یا «داعش: خشونت شرقی و نقد عقل فاشیستی» نوشته نویسنده مشهور و خوشاقبال کرد در ایران، بختیار علی که در آن به ریشههای فلسفی و فرهنگی داعش در شرق پرداخته میشود.
از جمله آخرین کتابهای ترجمهشده به فارسی همچنین میتوان به کتاب «در دام داعش» با عنوان فرعی «دولت اسلامی یا عقبگرد تاریخ» اشاره کرد که نوشته پییر ژان لوییزار است و با ترجمه ویدا سامعی و به همت انتشارات «فرهنگ نشر نو» به چاپ رسیده است. لوییزار متولد ۱۹۵۴ میلادی است و دکترای تاریخ دارد. او سالها در کشورهای سوریه، لبنان، عراق، مصر و امارات متحده عربی زیسته است و از افراد آگاه در حوزه جهان اسلام و دنیای عرب است. لوییزار که آثاری چون «شکلگیری عراق معاصر» و «لائیسیته اقتدارگرا در سرزمینهای اسلامی» را نیز نگاشته است، کتاب «در دام داعش» را در سال ۲۰۱۵ میلادی نگاشت و برای همین کتاب جایزه بریین برای کتاب ژئوپولیتیک ۲۰۱۵ و جایزه برتر دانشجویان علوم سیاسی ۲۰۱۶ را دریافت کرد.
لوییزار برای تبیین پدیده داعش دست به تلفیق فهم تاریخی روندهای حاکم بر خاورمیانه و توصیف رخدادهای معاصر میزند و از این منظر که نوشته او، دوربینی و نزدیکبینی پدیده مورد مطالعه را ترکیب کرده است، از بسیاری از آثار مشابه خود متمایز و برتر است. اهمیت فهم و تحلیل او هنگامی بیشتر هویدا میشود که دریابیم اگرچه نگارش کتاب او چند روز پیش از حمله به هفتهنامه شارلی ابدوی فرانسه به پایان رسیده است، اما او نیازی به تغییر متن کتاب احساس نکرده است، زیرا این رویدادها خدشهای به ماهیت اثر و استدلال اصلی آن وارد نکرده است و بهتر است بگوییم بیشتر تأییدیهای بر آن بوده است تا تردیدیه و یا ردیهای بر آن.
توصیف مختصر فصول کتاب کمحجم لوییزار هسته بنیادین سخن او را آشکار میکند. در فصل نخست، «ظهور دولت اسلامی» بررسی میشود. در فصل دوم: «از سایس ـ پیکو تا یعقوبیه» با عقبگردی تاریخی به ماجرا مواجه هستیم. در فصل سوم به مورد عراق و تجربه «دولت در مقابل جامعه» پرداخته میشود. فصل چهارم از افتادن «حکومت سوریه در دام مذهبگرایی» سخن به میان میآید و در فصل پنجم این سوال مطرح میشود: «آیا خاورمیانه دارد زیرورو میشود؟» در فصل ششم «تله داعش» مورد توجه قرار میگیرد و در پایان نتیجه نهایی بحث بیان میشود.
به نظر نویسنده، مسئله تشکیل و گسترش گروه تروریستی داعش و تبدیلشدن آن به دولتی اسلامی، عللی دور و نزدیک دارد. اگر بخواهیم این علل و عوامل را احصاء کنیم، باید به این موارد اشاره کرد: چگونگی شکلگیری خاورمیانه پس از فروپاشی امپراتوری عثمانی و نقش دولتهای استعمارگر بریتانیا و فرانسه در جریان قرارداد سایس ـ پیکو در تقسیمبندیهای منطقهای، همراهی اکثر نخبگان منطقه با تصمیمهای استعماری، وضعیت شترگاوپلنگی گفتمان پانعربیسم، وجود قطببندیهای مذهبی و قومی در این جوامع و فعالشدن این شکافها بهواسطه ناکارآمدیهای ساختاری و نگرشهای تبعیضآلود حاکمان، رقابتهای منطقهای میان کشورها که باعث شکلگیری بلوکهای قدرت و ائتلافهای سیاسی ـ مذهبی ـ قومی در منطقه شده است و «تله داعش» که جهانگیرشدن مسأله داعش را دامن زده است، حضور بازیگران بزرگ جهانی در این عرصه را الزامی کرده است و میکوشد داعش را از مسألهای محلی ـ منطقهای به بحرانی جهانی بدل کند تا از این طریق یارگیری داعش از مخالفان نظم جهانی، حتی در خود کشورهای اروپایی افزایش یابد.
لوییزار در سه فصل مجزا بنبستها و کاستیهای قرارداد سایس ـ پیکو و حکمرانی در دو کشور عراق و سوریه را بررسی میکند و نشان میدهد که برای نمونه چگونه تبعیض میان سنیها با شیعیان و کردهادر عراقِ صدام، یا تبعیض میان علویها با سنیها و کردها در سوریه، به حکومتهایی تکپایه و تکقومی نزدیک شده است و باعث تحلیل مشروعیت این حکومتها در چند دهه گذشته شده است. این معضله حتی در دوران پس از صدام نیز در عراق رفع نشده است، بلکه از شکلی به شکل دیگر تغییر کرده است؛ بهنحوی که به نظر لوییزار یکی از عوامل عمده همراهی قبایل و شهرهای سنینشین با نیروهای داعش، سوءمدیریت نوری المالکی نخستوزیر پیشین عراق در ایجاد فرصتهای متوازن سیاسی و اجتماعی میان گروههای قومی و مذهبی بوده است که باعث شده کردها ساز جدایی کوک کنند، سنیها احساس فریبخوردگی داشته باشندو نیروهای بعثی از حامیان جدی داعش شوند. وضعیت توسعهنایافته سایر کشورهای منطقه نظیر عربستان، لبنان و اردن و سیاستهای تناقضبار ترکیه نیز در رشد و توسعه داعش تاثیرگذار بوده است. به نظر لوییزار سیستم حکومتی لبنان (تقسیم نقشهای مهم سیاسی میان مسیحیان، سنیها و شیعیان) دربردارنده نوعی مذهبگرایی سیاسی منبعث از سیاستهای فرانسه بوده است و بهمرور کارآیی خود را از دست داده است. عربستان نیز سیاستهایی متناقض را در حوزه اسلام وهابی و حفظ منافع آمریکا پیگیری میکند و با سه خطر جدی روبهرو است: شیعیان، سلفیها و یمن. (۱)
داعش با تصرف مناطقی از دو کشور عراق و سوریه، در واقع این پیام را مخابره کرده است که مرزبندیهای استعماری را نمیپذیرد و با رعایت ضمنی حقوق گروههای مسیحی در ازای پرداخت جزیه، کوشیده است خود را نه گروهی آدمکش که دولتی اسلامی مبتنی بر شرع مقدس معرفی کند. درعینحال داعش سعی کرده است زمینههای جلب حمایت سنیمذهبهای منطقه را جلب کند و در مواردی برای ترکتازی در منطقه، بر اسب نزاع قومیت عرب/ فارس سوار شده است؛ امری که ریشه در سیاستهای صدام دارد. (۲)
این موارد نشان میدهند که دیکتاتورهای خاورمیانه چون صدام حسین و ... نه تنها ضامن امنیت و توسعه کشورهای خویش و منطقه خاورمیانه نبودند، بلکه با نابودی زیرساختهای فرهنگی و سیاسی این جوامع، ویرانههایی را به ارث گذاشتند که دههها پس از مرگ آنها، همچنان منبع و ریشه مرگ و ترورند و بااینهمه بدیهی است که دورنمایی روشن از پایان قریبالوقوع خشونتها نیز به چشم نمیخورد. تعبیر درست لوییزار: «نپذیرفتن مسئولیت اتفاقات گذشته این موضوع را که دیپلماسی غرب قادر نیست آینده خاورمیانه را بهراحتی پیشبینی کند، بهخوبی روشن میکند» (ص ۱۳۲) را میتوان با دخیلدانستن نقش نخبگان اقتدارگرا و دولتهای نامشروع تکمیل کرد و به این نکته اندیشید که چگونه از زمینی که باد در آن کاشته میشود، چیزی جز طوفان نمیتوان برداشت کرد.
۱ـ لوییزار برخلاف جریان رسانهای غالب در غرب، ایران را از بحرانآفرینی منطقهای بری میداند و در حد یک زیرنویس کوتاه بدان بدینگونه اشاره میکند: «ایران در تحولات منطقه بیتأثیر نبوده است، اما در این فصل به نقشش در بحرانها نمیپردازیم، چراکه ایران تنها زمانی بهعنوان بازیگر وارد صحنه میشود که هدف حفظ منافع زئوپولیتیکی منطقهای باشد و این امر فارغ از مسائل داخلی صورت میگیرد، درست برعکس ترکیه یا عربستان که تحولات منطقهای میتواند مسائل داخلی آنها را تحت تأثیر قرار بدهد.» (ص ۸۹)
۲ـ بهزعم لوییزار: «زمینه بازسازی مذهبی اعضای بعث از زمان خود صدام در سالهای دهه هفتاد میلادی ایجاد شده بود. دیکتاتور عراق در زمان جنگ با ایران خود را تنها مدافع عربیت سنی در برابر «مرتدهای ایرانی شیعه» معرفی میکرد ... صدام در زمان حکومت خود خنساء را بسیار گرامی میداشت. این شاعر زن مشرک به اسلام گرویده بود و تمام پسرانش را در جنگ قادسیه در سال ۶۳۶ م علیه «فارسهای مشرک» از دست داده بود و امروز نام او بهطور نمادین بر یک گروه متشکل از ملیتهای بینالمللی گذاشته شده که قوانین داعش را اجرا میکنند.» (صص ۱۲۰ و ۱۲۱) این ارجاعهای تاریخی میتوانند محقق را به این مهم رهنمون شوند که مطلوب خاورمیانه، نه سکولاریسم دولتی اقتدارگرا است و نه اسلامگرایی رادیکال تروریستی و آنچه در اولویت باید قرار بگیرد، توسعه (و در بعد سیاسی آن دموکراتیزاسیون) است؛ امری که سکولاریسم بنیادگرا و اسلام بنیادگرا بهمثابه دو روی یک سکه، تردیدی در نفی قاطعانه و مبارزه مشترک علیه آن ندارند.
در دام داعش: دولت اسلامی یا عقبگرد تاریخ ـ نوشته پییر ژان لوییزار ـ ترجمه ویدا سامعی ـ نشر نو ـ ۱۵۲ صفحه ـ ۱۲۰۰۰ تومان