آشنایی ایرانیان با فلسفه دوران پسارنسانس غربی با تأخیری طولانی و سوءتفاهمهایی گسترده همراه بوده است. میدانیم که تا پیش از دوران قاجار حتی نامی از دکارت و بیکن نشنیده بودیم و آنگاه نیز که نام فلاسفه را دانستیم، در انتقال محتوای فلسفی متونشان دچار مشکلی جدی بودیم. از دوگوبینو نقل است که ایرانیان از هگل و اسپینوزا از او میپرسند ولی او معتقد است برای ما خواندن کانت و دکارت ضروریتر است. فضل تقدم در معرفی اصولیتر تاریخ فلسفه غرب به مخاطب ایرانی، اما تعلق دارد به محمدعلی فروغی که با تألیف «سیر حکمت در اروپا» و ترجمه رساله «گفتار در روش راه بردن عقل» دکارت نقشی مهم در آشنایی اجمالی و اولیه ایرانیان با فلسفه غربی از یونان باستان تا بیکن و دکارت داشت.
غرضم البته توضیح تاریخچه آشنایی ما با فلاسفه غربی نیست، بلکه میخواهم در کنار معرفی کتاب «بفرمایید فلسفه!» به این نکته اشاره کنم که بخشی مهم از تاریخ تفکر در ایران وابسته بوده است به انتخاب مترجمان ایرانی که آثار کدام فیلسوفان را برای ترجمه انتخاب کنند و در این میان آمیزهای از اغراض حرفهای، سیاسی و ایدئولوژیک و البته تصادف! دست به دست هم دادهاند که گاه در بازار کتاب ایرانی مجموعه آثار برخی متفکران موجود باشد و در عین حال از فیلسوفی دیگر حتی کتابی نیز ترجمه نشده باشد. برخی از متفکران را پایان حکمت تلقی کردهایم و از ترجمه نوشتههای ژورنالیستی او نیز نگذشتهایم و گاه چشم بر اهمیت برخی از مهمترین فیلسوفان بستهایم و کتابهایدورانساز را نادیده گرفتهایم.
گاه اسیر مد شدهایم و گاه گرفتار تقلید. برخی مواقع بهضرور تنزاعهای سیاسی متفکران را خرج دعواهای خودمان کردهایم و گاهی وقتها هم با نگاهی به مسائل مبتلابه جامعه رواج برخی فلسفهها را برای ایرانیجماعت مناسبتر پنداشتهایم. معدود بودهاند برخی از اصحاب فلسفه و ترجمه نیز که بهاقتضای فعالیت علمیشان از لزوم ترجمه آثار دست اول با نظمی تاریخی و منطقی دفاع کردهاند و بنابراین برای مثال سیل ترجمه منابع دست دوم درباره اندیشه پستمدرن را پیش از آنکه آثار کانت و هگل و هایدگر و ... ترجمه شده باشند، نادرست دانستهاند.
گاه برخی انتخابها حال و هوایی متفاوت به وضعیت ترجمه فلسفه در ایران داده است. برای نمونه میتوانم اشاره کنم به ترجمه کتاب «فلاسفه بزرگ» براین مگی توسط عزتالله فولادوند در سال ۱۳۷۲ که حداقل به جز ترجمه روان و ستودنی مترجم، دو خاصیت مهم دیگر برای ما داشت: اول آشنایی با تفسیرهای متفاوت از اندیشه فیلسوفانی بزرگ چون افلاطون، ارسطو، دکارت، اسپینوزا، هگل، مارکس و ... و دوم آشنایی با متفکرانی که در شناخت اندیشه این فلاسفه، تخصصی مثالزدنی داشتند و البته ما هیچ نمیشناختیمشان. برای نمونه ما با این کتاب با خانم مارتا نوسباوم و نظرات ممتازش درباره ارسطو آشنا شدیم و دو سال بعد وقتی استاد فولادوند کتاب «ارسطو» نوسباوم را ترجمه کردند، بیشتر دریافتیم که با چه تفسیر بدیعی از معلم اول مواجهیم. یا با نام هیوبرت دریفوس از اینجا آشنا شدیم تا اینکه بعدتر حسین بشیریه کتاب مهم دریفوس و رابینو درباره فوکو را ترجمه کرد و نام او بیشتر بر سر زبانها افتاد و با ترجمه کتاب مهم دریفوس «درباره اینترنت» حوزه تخصصی او در فلسفه نیز به خواننده ایرانی معرفی شد.
فولادوند در سال ۱۳۷۴ کتابی دیگر از مگی با نام «مردان اندیشه» را ترجمه کرد که مصاحبهشوندگان آن نسبت به کتاب قبلی، از شهرتی بیشتر در ایران برخوردار بودند یا لااقل میشود گفت در دو دهه اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفتهاند؛ متفکرانی چون آیزایا برلین، چارلز تیلور، نوآم چامسکی، پیتر سینگر و هربرت مارکوزه. با این همه از برخی از متفکرانی که بهواسطه این دو ترجمه فولادوند به مخاطبان فارسیزبان معرفی شدند بعدها کمتر اثری ترجمه شد؛ افرادی مهم که اما در ایران مهجور ماندند: مارتا نوسباوم، برنارد ویلیامز، مایکل ایزر، جان پاسمور و جفری وارناک.
اینک کتاب «بفرمایید فلسفه!» که مجموعهای از گفتگوهای دیوید ادموندز و نایجل واربرتن با بزرگترین فیلسوفان معاصر است از جنبههایی یادآور ترجمه کتابهای مگی است. در اینجا نیز مجموعهای مصاحبه فلسفی که پیشتر در قالب پادکست صوتی تهیه و منتشر شدهاند، در قالب کتاب درآمدهاند. نام برخی از فیلسوفان مانند هیو ملور، جولین سوولسکو، ان فیلیپس، میراندا فریکر برای آنانی که تنها به فارسی میخوانن دناآشناست. برخی چون پیتر سینگر، مایکل سندل، آلن دو باتن و ویل کیملیکا از بقیه شهرت بیشتری دارند و از برخی متفکران چون آنتونی آپیا، دیوید پپینو، کیث وارد و سایمون بلکبرن نیز در سالهای اخیر کتابهایی ترجمه شده است.
کتاب شامل بیستوچهار مصاحبه است و گفتگوها حول پنج محور اخلاق، سیاست، متافیزیک و ذهن، زیباشناسی و خدا، خداناباوری و معنای زندگی سامان یافتهاند. مضمونهای مورد توجه نیز مضامینی قابل توجه هستند. برای نمونه در حوزه اخلاق درباره عُق، حیوانات، ورزش و اصلاح ژنتیک، دوستی و نسبیانگاری بحث شده است. در بخش سیاست جهانمیهنی، اعتمادپذیری و تبعیض، چندفرهنگباوری، حقوق اقلیتها و رواداری موضوع بحث قرار گرفتهاند.
درباره اهمیت کتاب میتوان گفت جدا از آنکه ما را با برخی متفکران مهجور در ایران آشنا میکند،سبک گفتوگومحور کتاب نیز رجعتی آشکار به سنت فلسفی سقراطی است و به خواننده امکان آشنایی با دیدگاههای رقیب را میدهد. حجم نسبتاً کوتاه مصاحبهها و سبک خودمانی گفتگوها در کنار موضوعاتی که بسیاری از ما با آنها در زندگی روزمره مواجهیم، خوانش کتاب را آسانترمیکند و ترس معمول مردم از فلسفه را فرومیریزد؛ مخاطب درمییابد که فلسفه نه آن بحثهای تخصصی با لغات عجیبوغریب که اندیشیدن روشنبینانه و سنجشگرانه درباره بسیاری از اعمال، عادات و باورهای ما آدمیان معمولی است: «فلسفه لازم نیست بهصورت مبهم و پیچیده عرضه شود و نباید غیرقابلفهم باشد. بیان اندیشههای فلسفی هم لازم نیست به «سبک و سیاق فلسفی» باشد. هوشمندترین فیلسوفان اغلب بسیار دوست دارند اندیشههایشان را برای مخاطبان باهوش غیرمتخصص بیان کنند و در این راه موفق هم هستند.» (ص ۴)
بنابراین میشود کتاب را همراه خود داشت و هر جا فرصتی در حد ده دقیقه دست داد، سری به یکی از گفتوشنودها زد یا بخشی از متن را با دیگران شریک شد ،بلندبلند خواند و بر سر آن تأمل و گفتگو کرد. از این منظر خواندن این کتاب مثل نشستن سر میز غذاست؛ نیازمند توجیه و منطق نیست و فقط کافی است کمی گرسنه باشیم. طراحی جلد هوشمندانه و وافی به مقصود کتاب احتمالاً میخواهد همین را به ما بگوید.
بفرمایید فلسفه! (۱): گفتگو با بزرگترین فیلسوفان معاصر ـ دیوید ادموندز و نایجل واربرتن ـ ترجمه میثم محمدامینی ـ نشر کرگدن ـ ۲۷۲ صفحه ـ ۲۵۰۰۰ تومان