روزبه رحیمی: هوشنگ گلمکانی برای علاقهمندان به سینما و نقد نام بسیار آشنایی است. او که نوشتن دربارهی سینما را از مجلهی «تهران اکونومیست» آغاز کرده است، نامی همرده با یکی از قدیمترین نشریههای سینمایی کشور، یعنی مجلهی فیلم دارد. مجلهی فیلم از سال ۱۳۶۲ که از «سینما در ویدئو» به «فیلم» تغییر نام داد تاکنون، پرمخاطبترین نشریهی سینمایی کشور است و هر کس یکی از شمارههای این مجله را ورق بزند با نام گلمکانی روبهرو خواهد شد. هوشنگ گلمکانی: دبیر شورای نویسندگان.
«از کوچهی سام» منتخبی از نوشتههای هوشنگ گلمکانی در مجلهی فیلم و دیگر نشریههای سینمایی است. کتاب، شامل دو دفتر است. دفتر اول نقد فیلمهای ایرانی و دفتر دوم، نقد فیلمهای خارجی. نقدهای دفتر اول از فیلم «طغرل» سیامک یاسمی (۱۳۵۱) آغاز میشود که در واقع اولین نقدی است که از گلمکانی در مطبوعات منتشر شد. آخرین مقالهی این دفتر، نقد «یک حبه قند» رضا میرکریمی (۱۳۹۰) است. دفتر دوم هم با نقد فیلم «برخورد نزدیک از نوع سوم» (۱۹۷۷) استیون اسپیلبرگ آغاز و به فیلم «جی.ادگار» (۲۰۱۱) کلینت ایستوود ختم میشود.
گلمکانی به تشویق و اصرار مصطفی مستور این مجموعه را جمعآوری و منتشر کرده است و حتی پیشتر بخش اول کتاب، یعنی نقد فیلمهای ایرانی، به همت مستور از سوی انتشارات رسش (۱۳۸۹) منتشر شده بود.
اطمینان و قوت قلبی که مستور به من داد، حتی بیش از توقعی بود که داشتم. از سوی دیگر دلگرمی دادن او باعث شد احساس کنم این فرصتی است تا در این سرازیری پرشیب عمر، با گردآوری مطالب، به نوعی یادگارهای عمر و کارنامهی حرفهایام را دستکم برای خودم جمع و جور کنم. یعنی بیش از تلاش برای یک «کار فرهنگی» و مثلاً «پاسخ به تقاضاهای مکرر علاقهمندان و جویندگان و منتظران»، به شکلی آن را تبدیل به وصیتنامهام کنم یا مثلاً حاصل عمر را در کشکولی بریزم. (ص ۱۲)
هر دفتر، علاوه بر مقدمهی خود نویسنده، مقدمهای هم دربارهی نویسنده دارد. مقدمهی دفتر اول را مصطفی مستور و مقدمهی دفتر دوم را بابک احمدی نوشته است. مصطفی مستور در مقدمهی خود از آشنایی دیرهنگامش با سینما و تأثیر پذیریاش از مجلهی فیلم میگوید، گفتوگوی هوشنگ گلمکانی و مسعود مهرابی با امیر نادری به گفتهی مستور باعث میشود تا سینما تأثیر عمیق و ماندگارش را بر او بگذارد. «احساس میکردم او نسبت خودش را با مقولهای به نام سینما با وضوح تمام میشناسد و همین باعث میشود برای لذت بردن از هر فیلم تنها به فیلم و تأثیر آن بر خودش فکر کند... به لحاظ زیباییشناسی نثر هم در نوشتههای او نوعی دقت وسواسگونه همراه با پارهای از عناصر جذابیت، مانند ایجاز، صمیمیت، طنز ملایم و وضوح وجود دارد که خواننده را تا پایان متن رها نمیکند.... گلمکانی برای من از معدود منتقدان سینما است و همین نکته باعث میشود تا نوشتههای او را با لذت بیشتری بخوانم.» (ص ۲)
بابک احمدی هم در مقدمهی خود اشارهای دارد به خاطراتش در دههی شصت و دفتر مجلهی فیلم. او گلمکانی را کسی میبیند که امروز با همان اشتیاق، تعهد و صداقتی فیلم میبیند که در روزگار جوانی او را به سینما و بعد پشت میز تحریر کشاند تا بنویسد و لذت خود را به دیگران انتقال دهد. «کسی که امروز همچنان میبیند، لذت میبرد، مینویسد و مینویسد. کسی که آرزوی عمر طولانی دارد تا فقط ببیند سینما بعدها چه شکلی میشود.» (ص ۳۶۲)
گلمکانی آنطور که در مقدمهی اولش نوشته است هیچوقت دل خوشی از کتابسازی نداشته و دلش نمیخواست این مجموعه تبدیل به «بریدهی جراید» و به گفتهی او فراوردهی چسب و قیچی شود. به همین علت علاوه بر مقدمهی مفصل در ابتدای کتاب، یادداشتی هم به انتهای هر نقد اضافه کرده که به پیشنهاد مستور عنوان نگاه امروز را بر آن نهادهاند. گلمکانی در این یادداشتها نگاه پیشین خود به یک فیلم را تکمیل و گاه تصحیح کرده و گاه این نگاه امروز، نقدی است بر نقد پیشین. او در مصاحبهای که با روزنامهی شرق (۱۳ مرداد ۱۳۹۳) کرده است در مورد این اختلاف نگاهها چنین میگوید: «این روحیه من است که اگر یکجا احساس کنم اشتباه کردهام و لازم است در حرفم تجدیدنظر کنم، این را مشتاقانه و آشکار و بدون پردهپوشی اعلام میکنم.... به نظرم آنها که طی این سالها همراه مجله فیلم بودهاند و همچنان همراه آن باقی ماندهاند، کسانی هستند که این روحیه را دوست دارند.»
کتاب، علاوه بر نقدها، بخشی دارد به نام «سیاه مشقها» که شامل یادداشتهایی است که نویسنده در سالهای نوجوانی و پیش از اینکه بهطور حرفهای به کار نقد فیلم بپردازد، درباره فیلمهایی که بر پرده میدیده، مینوشته و آنها را در دفترهایی که شرحشان در مقدمهی گلمکانی بر کتاب آمده، نگهداری میکرده است. این متنها به گفتهی گلمکانی حکم یادگارهایی را دارند از روزهایی که وسوسهی نوشتن شروع شده بود. در انتهای هر دفتر نیز، فهرستی از سایر نوشتههای گلمکانی در نشریات مختلف آورده شده است. گفتنی است که این کتاب، جلد اول از یک مجموعهی دو جلدی است که در جلد دوم سه دفتر جای دارد. عنوان کتاب، کوچهی سام، برگرفته از نام کوچهای است که دفتر مجلهی فیلم سالهاست در آن قرار دارد.
انتشار نوشتههای گلمکانی علاوه بر نمایش چشماندازی از سبک نقدنویسی او، بهعنوان یکی از مهمترین و شاید تأثیرگذارترین منتقدان سینمایی معاصر در سه دههی گذشته، میتواند به نوعی آیینهای باشد از تکاپو و تنوع جریان فیلمسازی معاصر ایران در این بازهی تاریخی. (ص ۳)
* عنوان یادداشتی از هوشنگ گلمکانی دربارهی سریال دایی جان ناپلئون.
از کوچهی سام، هوشنگ گلمکانی، مرکز، ۱۳۹۳، ۳۶۵۰۰ تومان.