روزبه رحیمی: برخی از نویسندگان با یک اثر خود به شهرت میرسند و تمامی نوشتههایشان زیر سایهی همان اثر باقی میماند. مثل داستان لاتاری شرلی جکسن و دن کیشوت سروانتس. نمایشنامهی «هاروی» نوشتهی مری چیس هم از این جنس کتابهاست. این نمایشنامه در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم نوشته و اجرا شد و شهرت فراوانی برای نویسندهاش به همراه آورد. هاروی را ثنا ولدخانی ترجمه و نشر بیدگل منتشر کرده است. ولدخانی کارشناس ارشد ادبیات نمایشی از دانشکدهی هنرهای زیبا است. نمایشنامهی هاروی سومین کتاب منتشرشده از وی است. پیش از این انتشارات شهر خورشید دو مجموعه شعر از چارلز بوکوفسکی به نامهای «یک شعر تا حدودی من درآوردی» و «گاوها در کلاس هنر» را با ترجمهی ولدخانی منتشر کرده است.
پیشتر دو مجموعه شعر از چارلز بوکوفسکی، با ترجمهی شما منتشر شده است. چه شد که به سراغ ترجمهی نمایشنامه آمدید؟
این نمایشنامه بخشی از پایاننامه من بود و از آنجا که نمایشنامه مهمی بود تصمیم گرفتم چاپ شود.
لطفاً دربارهی نویسندهی این کتاب، مری چیس، و آثارش توضیح دهید و اینکه چرا از سوی برخی منتقدان آمریکایی، «بزرگترین ذکاوت تحسین نشدهی آمریکا» لقب گرفته است؟
مری کویل چیس، نمایشنامهنویس ایرلندیتبار آمریکایی (۱۹۸۱ـ۱۹۰۷) روزنامهنگار، داستاننویس و نمایشنامهنویس بود. او بیشتر برای کودکان مینوشت. از نمایشنامههای او میتوان به «من، سوم»، «خانه نسوان» و «برناردین» اشاره کرد. «هاروی» مشهورترین اثر وی است که در سال ۱۹۴۴، ۱۷۷۵ بار در برادوی روی صحنه رفت و یک سال بعد جایزهی پولیتزر گرفت. مری چیس در تمام نمایشنامههایش به هجو زندگی معاصر خود در آمریکا میپردازد و به این علت منتقدی به نام دوروتی پارکر او را بزرگترین ذکاوت تحسین نشدهی آمریکا مینامد. البته باید گفت که نمایشنامههای مری چیس شهرت چندانی نداشتند و پس از هاروی بود که او بیشتر شناخته شد و به شهرت رسید.
داستان هاروی در نگاه اول شبیه بسیاری از نمایشنامهها و فیلمنامههایی است که از اواخر دهه ۳۰ و ۴۰ ساخته میشدند. داستانهایی با یک قهرمان سادهدل و دوستداشتنی که با همهی سادگیاش در نهایت بر بدیها پیروز میشد. چه چیز این نمایشنامه را متمایز میکند؟
در نگاه اول به نظر میرسد قهرمان این نمایشنامه الوود باشد که همانطور که گفتید سادهدل و دوستداشتنی است. اما از نظر من قهرمان نمایشنامه هاروی است. موجودی ماوراءالطبیعی که عامل اصلی پیشبرد داستان و تعیینکنندهی نهایی است و الوود تنها یک تیپ است که ما هاروی را از طریق او میشناسیم. این ویژگی قهرمان ماوراءالطبیعی مخصوص قصههای ایرلندی است. برای مثال میتوان به نمایشنامهی «در انتظار گودو» هم اشاره کرد که در آن یک قهرمان نامرئی قرار است سرنوشتساز باشد. این را میتوان مربوط به تبار ایرلندی نویسنده اثر دانست.
چیس در هاروی، قلمروی واقعیت را به پرسش میگیرد. داستان نشان میدهد دو دنیا وجود دارد: دنیای آدمهای معمولی و دنیای هاروی. اخلاق آمریکایی مضمون دیگر این نمایشنامه است و شخصیت الوود، آخرین نمایندهی این اخلاق، از طرف جامعه تحت فشار است. فضا و مضامین این نمایشنامه تا چه اندازه متأثر از جنگ بوده است؟
این نمایشنامه تقریباً یک سال پیش از پایان جنگ نوشته شد و در زمانی که جنگ تمام شد (۱۹۴۵) پولیتزر گرفت. نمایشنامه قرار بود موجب شادی مردم جنگدیده شود. داشتن قهرمانی که آرزوی افراد را برآورده میکند، قهرمانی که اگر به او اعتقاد داشته باشند میتوانند او را ببینند میتوانست به این هدف کمک کند. این نمایشنامه که در ابتدا به طور بدبینانهای ستیز میان آدمها و الوود است، در انتها مهر و دوستی و باور متقابل را مثل گردی جادویی بر شخصیتها میپاشد و امید را برای مخاطب به ارمغان میآورد.
مری چیس ایرلندیتبار است. آیا میتوان حضور و اثری از پریان و افسانههای ایرلندی در این نمایشنامه یافت؟
بله میتوان عناصر قصههای ایرلندی را در هاروی پیدا کرد. به چند مورد اشاره میکنم: هاروی یک پوکا است. پوکا در افسانههای ایرلندی یک پری است که میتواند خود را به هر شکل درآورد و بر کسانی ظاهر میشود که به او باور داشته باشند. همانطور که گفتم اشاره به عنصر ماوراءالطبیعی هم از عناصر قصههای ایرلندی است. دیگری تم آرمانشهر است. گویی هجرت بخشی از وجود ایرلندیان شده باشد! همچنین از عناصر داستانهای ایرلندی میتوان به مفهوم خانواده، الکل و رنج و ذکاوت اشاره کرد.
مری چیس این نمایشنامه را به فیلمنامه تبدیل کرد و از روی آن فیلم موفقی ساخته شد. بهجز هاروی، چند اثر دیگر نیز از چیس به فیلم تبدیل شده است. چه ویژگیای در آثار این نویسنده، باعث شده که آنها مورد توجه فیلمسازان قرار گیرند؟
اینکه چه چیز مورد توجه فیلمسازان قرار گرفت من نمیدانم. اما آثار مری چیس دارای قابلیتهای تصویری، فانتزی و مضامینی است که میتواند مورد توجه قرار گیرد.
«هاروی» نخستین اثر منتشر شده از مری چیس در ایران است. شما علت ناشناخته ماندن این نویسنده در ایران را چه میدانید؟
در این مورد اطلاعی ندارم.
کتاب جدیدی در دست ترجمه یا انتشار دارید؟
از آنجا که چاپ این کتاب دو سال طول کشید به نظر میرسد ترجمهی کتاب بهعنوان حرفه غیر منطقی باشد. با این حال علاقهمندم ترجمهی کتاب دیگری را شروع کنم. امیدوارم به انتخاب مناسبی برسم.