کد مطلب: ۳۰۶۸۵
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۱

جریان‌های پیشرو همیشه با مخالفت و مقاومت مواجه‌ می‌شوند

آرمان ملی: مخاطبان شعر معاصر در نیمه دوم دهه ۷۰، با حرکت‌های نوگرایانه‌ای در حوزه غزل مواجه شدند که با وجود تجربیات پیشین، به‌شکل منسجم‌تری مطرح می‌شد. طولی نکشید که عنوان «غزل پیشرو» به‌همراه مجموعه غزل‌هایی که یکی پس از دیگری، به بازار کتاب می‌آمدند و نظر مخاطبان را به خود جلب می‌کردند، روی زبان‌ها افتاد. هادی خوانساری یکی از چهره‌های شناخته شده و فعال آن نسل از غزلسرایان بود که بعدتر، مانیفست غزل پیشرو را نوشت و اقبال چهره‌های پیشکسوت شعر معاصر را نیز با خود داشت. حالا که بیش از ۲ دهه از آن سال‌های پرتلاطم گذشته است فرصتی دست داد تا با این شاعر و فعال فرهنگی، گپ و گفتی درباره موقعیت شعر داشته باشیم که مشروح آن را در ادامه می‌خوانید.

جریان موسوم به غزل پیشرو یا مدرن در دهه ۷۰، رونق گرفت و توجه سایر جریان‌های ادبی و مخاطبان را به خود جلب کرد. امروز به این مسیر طی شده، چه نگاهی دارید و عنوان «پیشرو» را برای آن، چطور تعبیر می‌کنید؟

کلمه پیشرو، ترجمه کلمه فرانسوی آوانتِگارد است. در گذشته، علم یا نشانه‌ای را در ابتدای یک لشکر و سپاه می‌افراشتند که حکم معرف و شناسه را داشت و در عین حال، مسیر حرکت را به سپاهیان نشان می‌داد و به آن، آوانتِگارد می‌گفتند؛ یک چیزی مثل درفش کاویانی در فرهنگ باستانی ما. پیشرو بودن در هر حوزه‌ای از جمله در شعر، کار دشواری است؛ خصوصا در شرایطی که زیرساخت‌های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه برای پذیرش تغییر و تحول، آماده نشده باشد. معمولا هنرمند یا شاعر پیشرو، کسی است که برای دیگران، پیشنهادهای تازه‌ای دارد و جسارت برهم زدن چارچوب‌های قدیمی را چه در فرم و چه در محتوا، دارد. سابقا پیشنهادهای ارائه شده از سوی هنرمندان پیشرو، به نسل‌های بعدی تعلق خواهد داشت و در زمان حیات او، چندان رواج پیدا نمی‌کند. اما در حال حاضر به دلیل رشد بالای تغییرات در جوامع بشری، یک هنرمند پیشرو می‌تواند مخاطب خودش را - هرچند محدود- پیدا کند. اگرچه همیشه مقاومت‌هایی وجود داشته و دارد که با هرگونه تحول و تغییری برخورد می‌کنند و این مساله، کار چهره‌های پیشرو را سخت می‌کند. دلیل این مقاومت‌ها هم این است که آنها می‌خواهند جوامع ایستای خود را به حرکت وادار کنند و این مساله، قطعا به مذاق کسانی که به وضع موجود عادت دارند و بر پایه وضع موجود و ایستای جامعه، برنامه‌های خود را استوار کرده‌اند، خوشایند نیست. جریان پیشرو، طالب نوع دیگری از اندیشیدن است و تجربیات تازه را دنبال می‌کند. اساسا هنر پیشرو، تجربه‌گرا عمل می‌کند. درباره غزل پیشرو نیز، چنین مقاومت‌هایی وجود داشت. تا پیش از آن، مبنا و شناسه خاصی وجود نداشت که آن را تبیین کرد. من از پایه‌گذاران این جریان بودم و در ادامه، شاعران دیگری نیز به جمع ما پیوستند. خوشبختانه تجربیات موفقی داشتیم و باعث شد علاوه بر شاعران کلاسیک‌سرا، نظر شاعران نوگرا و سپیدسرا نیز بار دیگر به سمت غزل جلب شود. حتی بعضی از آنها، چه اعتراف بکنند و چه نه، از غزل پیشرو تاثیر گرفتند. این در حالی بود که شعر سپید نزد جامعه روشنفکری، جایگاه مستحکمی پیدا کرده بود. من فکر می‌کنم اگر ظهور جریان‌های مختلف در حوزه شعر پس از انقلاب را مورد بررسی قرار دهیم، غزل پیشرو، یکی از موفق‌ترین آنها و شاید بشود گفت، موفق‌ترین جریانی بود که در شعر معاصر رقم خورد. ما در این شیوه، مفاهیم و رویکردهایی را در غزل مطرح کردیم که پیش از آن در این قالب، تجربه نشده بود. درواقع با ایجاد برخی تغییرات در زیرساخت غزل، بستری را مهیا کردیم تا حرف‌های تازه‌ای در این قالب بزنیم.

موقعیت حال حاضر این جریان را چطور ارزیابی می‌کنید و چرا کمتر از آن می‌شنویم؟

دلیلش این است که غزل پیشرو ظرف یک دهه، یعنی تا نیمه دهه۸۰، کار خودش را انجام داد و توانست از بوته نقدها و درگیری‌ها که بعضا مواضع تندروانه برخی از جریان‌ها و افراد را شامل می‌شد، به سلامتی عبور کند. من در آن مقطع، تنها مانیفست رسمی غزل پیشرو معاصر را نوشتم و در آن، ظهور ژانرهای تازه‌ای از غزل را پیش‌بینی کردم که همین اتفاق هم رخ داد. آن مانیفست، همچنان رسمی‌ترین مانیفست است؛ چراکه هیچ مانیفستی نداشتیم که به شکل رسمی منتشر شود و مورد تایید و حمایت بزرگان شعر قرار بگیرد. این در حالی بود که مانیفست غزل پیشرویی را که من نوشتم، به تایید چهره‌های سرشناسی چون زنده‌یاد سیمین بهبهانی و شمس لنگرودی رسید. به هر تقدیر، ۲۵ سال برای این جریان تلاش کردم و هر ناملایمتی که وجود داشت، به جان خریدم تا مسیر برای شاعران جوان‌تر، باز باشد. جالب است که در سال‌های مختلف، شاهد برخی کپی‌برداری‌ها از مانیفستی که من نوشتم، بودیم که هر کدام نامی جعلی داشت که خوشبختانه با اعتراف برخی افراد، از سکه افتاد. مثل جریان جعلی تحت عنوان غزل پست‌مدرن.

در طول این سال‌ها و در کنار غزل، در شعر سپید نیز مجموعه‌هایی منتشر کرده‌اید. رویکرد شما به قالب و فرم در شعر چیست؟

به‌گمان من شعر، در بین همه رشته‌های هنری، ظریف‌ترین و احساسی‌ترین شاخه را تشکیل می‌دهد که با روح انسان در ارتباط است. شعر می‌تواند از جزئی‌ترین عواطف شروع شود و به بزرگ‌ترین انقلاب‌های جهانی ختم شود. این یعنی شعر را اثرگذارترین ژانر هنری در جهان می‌دانم که می‌تواند روی تمام حوزه‌ها، تاثیر بگذارد. بنابراین پیش از هرچیز باید بگویم؛ شعر، اولیت دارد و قالب، تنها یک چارچوب و بستر برای طرح مفاهیم و رویکردهای زیبایی‌شناسانه، عاطفی، هیجانی و... است که شاعر قلیان‌های روحی خود را چه در حیطه عاشقانه و چه در حیطه مسائل سیاسی و اجتماعی در آن، مطرح می‌کند. من شاعرم. قالب شعر برایم اهمیت چندانی ندارد. سعی می‌کنم کلامم کارکرد شاعرانه داشته باشد. از آنجا که عشق و اعتراض، شناسنامه شعری من را تشکیل می‌دهد، دنبال راه شاعرانه‌ای هستم تا به‌عنوان یک انسان جهانی، دغدغه‌هایم را به مخاطبم برسانم. اما در پاسخ به سوال شما باید بگویم باوجود اینکه من را در سه دهه اخیر به‌عنوان تئوریسین غزل پیشرو می‌شناسند، یک شاعر سپیدسرا هستم و آثارم تاکنون به چند زبان ترجمه شده است. از آنجا که شعر من دغدغه‌های جهانی دارد، بستر شعر سپید از نظر ترجمه‌پذیری، بستر فراهم‌تری نسبت به غزل است و به همین‌خاطر، برای من از اهمیت زیادی برخوردار است.

برگزاری جلسات و محافل ادبی در پیشینه جریان‌های شعری معاصر، نقش بسزایی داشته است اما در سال‌های اخیر، شاهد کاهش برگزاری این محافل بوده‌ایم. نظر شما چیست؟

در نیمه دوم دهه ۷۰، زنده‌یاد دکتر براهنی کارگاهی را برگزار می‌کرد که شاگردانش، بعضا به شاعران سرشناس و نامداری تبدیل شدند؛ چهره‌هایی که جریان تجربه‌گرایی را در شعر ایجاد کردند، به شکل حرفه‌ای در مطبوعات و رسانه‌ها دست به‌قلم بردند، مقاله‌های جدی نوشتند و... در غزل نیز، جریان غزل پیشرو، جلسات و کلاس‌های متعددی در همان مقطع برگزار می‌شد که البته خیلی منسجم نبود. اما با آغاز دهه۸۰، شاهد افزایش جلسات شعرخوانی و کارگاه‌های موثر در حوزه غزل بودیم. در دهه۹۰، این رویه کمرنگ‌تر شد و به‌طور کلی، جلسات شعر جدی و موثر، به ندرت برگزار می‌شدند. در پایان این دهه و طی چند سال اخیر نیز که شیوع بیماری کرونا، مانع تجمع و تشکیل جلسات شد. اما مساله این است که شاعری، الزاما به حضور در کلاس درس و جلسات تئوریک، بستگی ندارد. در حال حاضر، دسترسی به انواع و اقسام کتاب‌ها و منابع علمی از طریق فضای مجازی فراهم است و زمینه پیشرفت، مهیاتر از گذشته است. فرصت برای آموختن، فراوان است و این یک امتیاز بزرگ است. کمااینکه وقتی مشغول نوشتن مانیفست غزل پیشرو بودم، منبع موثری وجود نداشت که بتوانم مطالبم را به مقالات و کتاب‌هایی مشخص، ارجاع بدهم.

به نظر شما گسترش رسانه‌های نوین مبتنی بر فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی همچون اینستاگرام، توئیتر و... چه فواید و معایبی را برای شعر به‌همراه داشته است؟

جهان امروز، جهان رسانه‌های نوین است. فضای مجازی و امکانات بی‌پایان آن، حکم قطاری را دارد که نمی‌شود از آن جا ماند. خصوصا در سال‌های اخیر که پاندومی کرونا، جهان را با مشکلات عدیده‌ای روبه‌رو کرده بود، فضای مجازی توانست نیازهای روزمره مردم را رفع کند. حتی جلسات شعرخوانی و سخنرانی‌های ادبی نیز در بستر فضای مجازی، رشد چشمگیری داشته است که یک امتیاز ویژه به‌شمار می‌آید؛ هرچند که معایبی هم دارد. از جمله اینکه جلسات حضوری کمتری برگزار می‌شود و در جلسات مجازی، اتمسفر گفتمان و ارتباط چهره‌به‌چهره وجود ندارد. همچنین در فضای مجازی، همیشه بستر ایجاد سوءتفاهم و رنجش‌ها وجود دارد؛ در حالی که در ملاقات‌های حضوری، قلب‌ها را به هم نزدیک‌ترند و می‌توان با انتقال مهر و محبت، سوءتفاهم‌ها را رفع کرد. با همه این احوالات، من هم از تریبون فضای مجازی استفاده می‌کنم. به هرحال به میانسالی رسیده‌ام و امکان حضور در تمام جلسات برایم وجود ندارد؛ آن هم جلساتی که شأنیت ادبی داشته باشد، بسیار کم شده. در این شرایط، فعالیت در صفحه شخصی مجازی، امکانات خوبی را برای ارتباط با مخاطبان ایجاد می‌کند. ولی همان‌طور که گفتم، معایبی نیز در پی دارد و محدود شدن فعالیت‌های ادبی به شبکه‌های اجتماعی، به ضرر شاعران حرفه‌ای تمام شده است؛ زیرا هر شخص دیگری نیز در هر سطحی از این امکان به نفع خود استفاده کرده و در برخی از موارد، سره از ناسره قابل تشخیص نیست.

یکی از فعالیت‌های شما در سال‌های اخیر، تاسیس و اداره جلسات «کافه کلمات» حول موضوع شعر و ادبیات بوده است. درباره این جلسات توضیح دهید.

از سال ۱۳۷۹ مسئولیت برگزاری جلسات شعرخوانی کرج به عهده من بود که به دلیل حضور چهره‌های سرشناسی که در آن حضور می‌یافتند، به‌نوعی مهم‌ترین جلسه شعر بعد از انقلاب بود. زنده‌یاد علی‌اشرف درویشیان، زنده‌یاد حسین منزوی، محمدعلی بهمنی، علی باباچاهی، جواد مجابی، حافظ موسوی، هرمز علیپور، زنده‌یاد کیومرث منشی‌زاده، زنده‌یاد شهرام شیدایی، زنده‌یاد علیرضا حسینی و... از جمله شاعرانی بودند که در آن جلسه حضور می‌یافتند اما از اواخر سال ۹۰ جلسات کافه‌کلمات را در دفتر انتشارات خود راه‌اندازی کردم که تاکنون میزبان چهره‌های سرشناسی بوده است. در این جلسات، همواره روال کار اینطور بوده که یک چهره محوری و سرشناس در جلسات حضور داشتند و در کنار سخنرانی او، شعرخوانی و نقد و نظر نیز از بخش‌های اصلی جلسات به‌شمار می‌آید. برخی از جلسات نیز به بهانه بزرگداشت یا برگزاری سالگرد تولد شخصیت‌های مطرح شعر فارسی برگزار شده و این رویه را در آینده نیز ادامه خواهیم داد. اخیرا نیز بعد از رفع ممنوعیت‌های دوره کرونا، سعادت برگزاری نشست بزرگداشت زنده‌یاد مسعود احمدی، بزرگداشت علی باباچاهی با پخش مستندی که علی قنبری درباره ایشان ساخته بود، و جلسه‌ای با محوریت آثار نزار قبانی، شاعر مشهور شعر عرب را داشتیم.

کمی درباره آثار و کتاب‌هایتان توضیح دهید. می‌دانم که تعدادی از آنها مدت‌هاست بازنشر نشده است. و اینکه آیا کتاب تازه‌ای در دست نگارش یا انتشار دارید؟

بله. خیلی وقت است که کار تازه‌ای از من منتشر نشده است. آخرین کتابی که از من چاپ شد، «معشوقه شورشی» نام داشت که نشر آنیما آن را منتشر کرد، ولی چند کتاب در دست تالیف و چاپ دارم. یکی از آن‌ها به موضوع جهانی «حفظ خاک» اختصاص دارد که قرار است ترجمه و در مجمعی جهانی که با محوریت این موضوع فعالیت دارد، ارائه شود. یک مجموعه از شعرهای سپیدم در مسیر انتشار است که پنجمین دفتر شعر سپید من خواهد بود. مجموعه‌ای از شعرهای من با نام «حکومت زیبایان» به زبان عربی نیز آماده چاپ است که از سوی یکی از ناشران شناخته شده جهان عرب، منتشر خواهد شد که اصغر علی‌کرمی کار ترجمه آن را انجام داده است. یکسری از شعرهایم نیز به زبان آلمانی ترجمه شده که در آینده، در قالب یک مجموعه به این زبان، منتشر خواهد شد. یک مجموعه شعر سپید و یک مجموعه غزل نیز دارم که از سوی یکی از ناشران معتبر داخلی، به انتشار خواهد رسید. کتابی با عنوان «کتاب جامع غزل پیشرو» را نیز دارم که رسمی‌ترین کتاب و مرجع جریان غزل پیشرو در کشور است.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST