کد مطلب: ۳۰۷۷۹
تاریخ انتشار: یکشنبه ۸ آبان ۱۴۰۱

بازار رقابتی ترجمه و مسابقه‌ سرعت

بیتا ناصر

آرمان ملی: ترجمه، دریچه‌ای رو به فرهنگ و ادبیات جهان است و به مخاطبان آثار ادبی این امکان را می‌دهد تا با تازه‌ترین آثار ادبی منتشر شده در اقصی نقاط جهان، آشنا شوند و آن‌ها را بخوانند. این امکان البته به دلیل شرایط خاصی که در کشور ما در زمینه ترجمه و انتشار آثار وجود دارد، با چالش‌های متعددی روبه‌رو است. عضویت نداشتن ایران در معاهده برن و نپذیرفتن قانون کپی‌رایت، بستر ترجمه و انتشار نامحدود آثار را ایجاد کرده که حاصلش، ترجمه‌های موازی از آثار مشترک است. گاهی پیش می‌آید که یک اثر، همزمان با چند ترجمه از سوی چند مرکز نشر روانه بازار شود. این مساله، خصوصا درباره کتاب‌هایی که به تازگی مورد تایید جوایز بین‌المللی قرار گرفته‌اند، بیشتر نمود دارد و بعضا مترجمان را در یک رقابت تنگاتنگ قرار می‌دهد؛ حال آنکه این رقابت می‌تواند تاثیراتی منفی بر کیفیت ترجمه‌ها داشته باشد و باعث شود، ترجمه بهتر و دقیق‌تر از گردونه رقابت، باز بماند. از طرف دیگر، گرایش بخش قابل توجهی از ترجمه‌ها به سمت آثار مشهور به صرف پرمخاطب بودن آنها در سایر کشورها، می‌توان به قیمت نوعی مدگرایی و مغفول ماندن آثار خاص و ارزشمند تمام شود. بنابراین، از مترجم حرفه‌ای انتظار می‌رود دست‌کم بخشی از فعالیت خود را به انتخاب و ترجمه آثاری اختصاص دهد که صرف‌نظر از موقعیت‌شان در بازار، ارزش‌افزوده قابل توجهی برای مخاطبان داشته باشد. این دغدغه را با محدثه احمدی که به‌تازگی ترجمه کتاب «رنگ عدالت» نوشته هارلن کوبن را از سوی نشر آموت روانه بازار کرده، مطرح کردیم که مشروح نظراتش را در ادامه می‌خوانید.

  باب دیلن در سال ۲۰۱۶ جایزه نوبل ادبیات را برای «آفرینش بیانی تازه در ترانه‌سرایی آمریکا» را به دست آورد. تا پیش از این جایزه، تنها اشعاری از او در یک مجموعه از آثار شاعران ترجمه و به چاپ رسیده بود اما پس از آن چندین کتاب با موضوع اشعار و زندگی باب دیلن منتشر شد. این مساله درباره نویسندگان بسیاری قابل تعمیم است. از این منظر جوایز ادبی تا چه میزان در انتخاب آثار ادبی برای ترجمه تاثیرگذارند؟
نویسندگان بسیاری هستند که سال‌ها قلم می‌زنند و با وجود آثار مقبولی که خلق می‌کنند، چندان مورد توجه طیف گسترده‌ای از مخاطبین قرار نمی‌گیرند. اما به محض اینکه جایزه ادبی بزرگی به دست می‌آورند یا در حوزه موضوعی خاصی کاندیدا می‌شوند، توجه همه به سمت آنها جلب می‌شود و حتی آثار قبلی‌شان نیز جان می‌گیرند، پرفروش می‌شوند و مورد اقبال قرار می‌گیرند. قطعاً بسیاری از مخاطبان برای انتخاب یک اثر ادبی به سطح شهرت نویسنده و جوایزی که به آن کتاب اختصاص یافته، توجه می‌کنند. در واقع خیلی اوقات مخاطب دو معیار اصلی برای انتخاب آثار ادبی دارد؛ آشنایی قبلی با نام و قلم نویسنده، جوایز و عناوین کسب شده. بیشتر خوانندگان دوست دارند در سطح جهانی مطالعه کنند؛ بنابراین اگر کتابی مورد اقبال جهانی قرار می‌گیرد، ترجیح می‌دهند حتماً ترجمه شود و در دسترس‌شان قرار بگیرد.
  در روزهای اوج فروش کتاب‌های خالد حسینی در سراسر جهان، کتاب «کوهستان به طنین آمد» با ترجمه‌های متعدد وارد بازار کتاب شد. انتخاب این‌چنینی آثار چه آسیب‌هایی را برای مخاطب، مترجم و ناشر به همراه دارد؟
پیش از همه، چنین اتفاقی سردرگمی مخاطب را در پی دارد. وقتی ناشران متعدد، ترجمه‌های مختلفی از یک اثر را روانه بازار می‌کنند، بارها از زبان خوانندگان می‌شنویم این حجم از تنوع که حتی در قیمت اثر نیز مشاهده می‌شود، برایشان گیج‌کننده و ناخوشایند است. از طرفی بازار به شدت رقابتی می‌شود و مترجم و ناشر مجبور می‌شوند برای اول شدن در این مسابقه بجنگند و تحت فشار باشند! ممکن است با کاهش افت نسخه فارسی برخی نشرها مواجه شویم. موازی‌کاری افراطی از لحاظ مالی نیز اصلاً به نفع مخاطب یا ناشر یا مترجم نیز نیست.
  در سال‌های گذشته با مترجمانی گفت‌وگو داشتم که به دلیل همزمانی ترجمه یک اثر، از انتشار آن اثر به عنوان نخستین ترجمه جامانده‌اند و به همین خاطر ناشر از انتشار کتاب منصرف شده است. از این منظر جایگاه حق‌وحقوق مترجم را در پروسه نشر چطور ارزیابی می‌کنید؟
بله در این پروسه بیشترین حق از مترجم ضایع می‌شود که ماه‌ها برای کتاب وقت می‌گذارد و با دقت و وسواس روی آن کار می‌کند ولی به دلیل موازی‌کاری‌های زیاد، بعد از این همه وقت و با وجود قرارداد، ترجمه‌اش را کنار می‌گذارند. بنابراین در شرایطی که به احتمال زیاد فضای رقابتی یک کتاب شدید خواهد بود، مترجم مجبور است فشار کاری را تحمل کند و در کوتاه‌ترین زمان، اثری باکیفیت تحویل دهد. در کل شرایط کار روی رمان‌های پرطرفدار و معروف و جایزه‌دار با آثار دیگر متفاوت است و مترجمی که چنین آثاری را قبول می‌کند، باید ویژگی‌های دیگری از جمله سرعت بالا، زمان کافی و تندخوانی داشته باشد. در غیر این‌صورت حقش ضایع می‌شود و کاری از دستش برنمی‌آید.
  شما در چنین شرایطی قرار گرفته‌اید؟
من در موارد متعدد عهده‌دار ترجمه رمان‌های به اصطلاح رقابتی شده‌ام. همان‌طور که گفتم چنین پروژه‌هایی باید بسیار فشرده و در کوتاه‌ترین زمان ممکن انجام شوند. بعد از اتمام ترجمه، مرحله ویرایش نیز به سرعت انجام می‌گیرد و گاهی در طول روز چندین بار با ویراستار تماس تلفنی داشته‌ام تا هر چه زودتر، کتاب به مرحله نهایی و انتشار برسد. خوشبختانه برایم پیش نیامده که ناشر از چاپ کتاب منصرف شود؛ اگرچه در یک مورد اثر غیرداستانی در چنین وضعیتی قرار گرفتم ولی ناشر نظرش را عوض کرد و نهایتاً کتاب چاپ شد. اما در بازار رقابت شکست خورد و دیده نشد. نشرهای کوچک‌تر و مترجمانشان بیشترین ضربه را از تعدد ترجمه می‌خورند.
  می‌خواهم این‌بار از بعد دیگری به این مساله بپردازیم؛ گاهی با آثار ترجمه‌ای مواجه می‌شویم که جوایز خاصی را به دست نیاوردند اما از نگاه مترجم و ناشر گزینه ارزشمندی برای ترجمه هستند، آثاری که بعدتر با جوایز ادبی و استقبال جهانی همراه می‌شوند. وظیفه مترجم را در قبال گزینش آثار چطور ارزیابی می‌کنید؟
اخیراً گرایش به سمت چنین آثاری بیشتر شده است تا صرفاً روی تبلیغات جهانی یا اسم و رسم‌ها تکیه نکنیم. اگرچه انتخاب آثاری که هنوز آنچنان در سطح جهانی پرحاشیه نیستند یا عنوان ده‌ها جایزه را یدک نمی‌کشند، واقعاً سخت است. چون در این شرایط، مترجم و ناشر باید زحمت مضاعف بکشند و برای شناساندن اثر به مخاطب بیشتر تلاش کنند. اما جنبه مثبتش این است که در فضای رقابت شدید قرار نمی‌گیریم و به جای عناوین، بیشتر روی خود داستان تمرکز می‌شود. با کمک برنامه‌هایی مثل گودریدز می‌توانیم از میزان توجه مخاطبین به هر کتابی آگاه شویم و خواندن نظرات و بررسی امتیازها و گاهاً سابقه ادبی نویسنده در پیش‌بینی موفقیت اثر به ما کمک می‌کند. مترجم و ناشر باید سریع گام بردارند، با هوشمندی ویژگی‌های یک اثر ممتاز را بدانند و کیفیت را ارجح بدانند. چون نهایتاً ارزش آثار است که سبب ماندگاری آنها در تاریخ ادبیات می‌شود.
  با توجه به سابقه شما در حوزه ترجمه، تحلیل‌تان درباره سلیقه مخاطبان امروز ادبیات ترجمه‌ای چیست؟
امروزه در ایران ادبیات ترجمه‌ای به دلیل تنوع محتوا، ژانر و داستان بیشتر مورد توجه مخاطبان قرار می‌گیرد. شبکه‌های مجازی و اینترنت باعث شده خوانندگان ارتباط بیشتری با نویسندگان، مترجمان و ناشران داشته باشند و حتی در سطح جهانی با دیگر کتابخوانان به تبادل نظر و تجربه بپردازند. بنابراین از جدیدترین کتاب‌ها و گرایش‌ها در حوزه ادبیات آگاه‌اند. عده‌ای خوانندگان عصر حاضر را به این متهم می‌کنند که طرفداران آثار زرد و کلیشه‌ای هستند اما به نظر من، آنها به خوبی از تفاوت کتاب‌هایی که هدفشان صرفاً فروش و سرگرمی است با کتاب‌های ماندگار و برجسته آگاهند. مخاطب امروزی حوزه و ژانر خوانش خود را مشخص می‌کند و می‌داند هر دو دسته آثار برای حفظ حیات کتابفروشی‌ها، نشرها و ادبیات ضروری‌اند و نیازی نیست همه آثار فاخر و خاص بخوانند. همین تنوع است که امروزه در ایران ترجمه را بالاتر از تألیف قرار داده است.
  با توجه به تعدد آثار برای ترجمه، و مطالعه‌های گسترده برای انتخاب آثار از سوی مترجمانی همچون شما، آیا می‌توان مترجم حرفه‌ای را یک کارشناس ادبی حرفه‌ای دانست؟
در فضای ترجمه ادبی، فقط مترجم بودن کافی نیست. برای موفقیت باید توانایی‌هایی فراتر از آشنایی با زبان دوم داشت که یکی از آنها، گزینش و کارشناسی آثار متعددی است که روزانه در سطح جهانی چاپ می‌شوند. امروزه ما با مخاطبانی مواجه هستیم که هوشمندانه سیر انتشار و توجه و موفقیت یا شکست کتاب‌ها را دنبال می‌کنند، با دقت دست به نقد می‌زنند و آثار تجاری را از آثار ماندگار تمیز می‌دهند. بنابراین مترجم باید در سطح یک کارشناس حرفه‌ای عمل کند و در دریایی از کتاب، به ارزش نسخه اصلی و نیز زبان و فرهنگ و سلیقه جامعه مقصد خود توجه کند.
  آیا شما برای انتخاب آثار سراغ نشریه‌ها و مجلات نقد ادبی مبدا می‌روید؟  اگر بله، چه نشریاتی؟ درباره کیفیت و تنوع مطالب آن بگویید؟
یکی از اصلی‌ترین منابع من برای انتخاب اولیه، شبکه گودریدز است؛ چرا که نظر مخاطبان از اهمیت زیادی برایم برخوردار است. این شبکه از ویژگی‌های کلی کتاب می‌گوید و نقدهای حرفه‌ای و غیرحرفه‌ای کتابخوانان سرتاسر جهان را در اختیارمان می‌گذارد. بعد از آن، خودم باید کتاب را مطالعه کنم و با سلیقه مخاطب فارسی‌زبان و جامعه هدف نشر مقایسه کنم و نهایتاً با همفکری با ناشر دست به انتخاب بزنم.
  به نظر شما وقایع اجتماعی و تاریخی چه تاثیری بر انتخاب‌های آثار ترجمه‌ای ادبی دارد؟
قطعاً بازار کتاب نیز از تأثیر چنین عواملی در امان نیست و در برهه‌های زمانی خاص، بنا به مقتضیات اجتماعی، فرهنگی یا تاریخی توجه افراد به حوزه موضوعی خاصی بیشتر می‌شود. البته برخی از این وقایع در جامعه مبدأ برجسته یا ماندگارند و در جامعه مقصد عمر چندانی نخواهند داشت. پس مترجم نباید صرفاً تحت‌تأثیر واکنش‌های خوانندگان زبان مبدأ قرار بگیرد. بلکه باید سنگ محکی برای جامعه زبانی و فرهنگی خودش داشته باشد. مثلاً ادبیات «سیاهپوستان» و داستان رنج‌های آن‌ها و مسیر آزادی‌شان یا «حملات تروریستی» یا برخی مسائل سیاسی، شاید برای مخاطب غربی جالب‌تر و جدیدتر باشد. در حالی‌که مخاطب فارسی‌زبان با موقعیت زیستی متفاوت همان پاسخ را به ترجمه این قبیل آثار ندهد یا حداقل در درازمدت، این کتاب‌ها در صدر توجه قرار نگیرند. بنابراین تأثیر وقایع اجتماعی و تاریخی برای ادبیات و ترجمه قابل کتمان نیست اما برای انتخاب آثار، باید عناصر و ویژگی‌های دیگری را نیز در نظر گرفت.
  به تازگی کتاب «رنگ عدالت» نوشته هارلن کوبن با ترجمه شما به چاپ رسیده است. درباره موضوع و درونمایه این اثر بگویید.
این رمان در گروه آثار معمایی قرار می‌گیرد. هارلن کوبن یکی از شناخته‌شده‌ترین نویسندگان این حوزه است که بیش از ۳ دهه فعالیت، ارزشمندی آثار خود را ثابت کرده است. «رنگ عدالت» به گروه‌های سیاسی رادیکال، قتل‌های  سریالی، تأثیر تربیت نادرست و ثروت در تعریف عدالت می‌پردازد. شخصیت اصلی داستان سعی دارد از امکانات خودش استفاده کند و مجرمانی را تنبیه کند که سیستم قانونی قادر به تعقیب و مجازاتشان نیست. از طرفی نیز درگیر جنایتی می‌شود که با گذشته خانواده خودش گره خورده و حقایق خوفناکی را درباره اعضای خانواده‌اش برملا می‌کند.
  چه شد که این کتاب را برای ترجمه انتخاب کرده‌اید؟
من در سال ۹۸ رمان «جنگل» از همین نویسنده را ترجمه کردم. «جنگل» با استقبال خیلی خوبی از سوی مخاطبان فارسی‌زبان مواجه شد و همچنان یکی از پرمخاطب‌ترین آثار حوزه معمایی محسوب می‌شود. بعد از این اتفاق، با همفکری نشر آموت تصمیم گرفتم روی دیگر آثار کوبن تمرکز کنم. «رنگ عدالت» یکی از جدیدترین رمان‌های این نویسنده است که بلافاصله بعد از انتشار، در سطح جهانی پرفروش شد و با توجه به سابقه موفقیت ترجمه آثار کوبن، درخواست کتابخوانان و جذابیت‌های خط داستانی برای ترجمه انتخاب شد.
  در حال حاضر مشغول ترجمه تازه‌ای هستید یا اثری را در صف انتشار دارید؟
بله؛ تازه‌ترین اثر هارلن کوبن برای دوستداران ژانر معمایی در صف انتشار قرار دارد. رمان جدیدی از نویسنده بریتانیایی روث ور، نیز به زودی در دسترس مخاطبان قرار خواهد گرفت. در کنار این موارد، مشغول کار  روی کتاب‌های جدید نویسندگانی هستم که پیش از این، چند اثر از آنها ترجمه کرده‌ام.

 

 

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST