کد مطلب: ۹۴۶۱
تاریخ انتشار: دوشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۵

فراموشی تاریخ ممکن است؟

فرزاد نعمتی

ایران: «چیمریکا» نمایشنامه‌ای با محوریت «وقایع میدان تیان‌آن‌من چین» در سال ۱۹۸۹ میلادی است و دو دهه پس از آن و در میانه رقابت اوباما و رامنی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۲ روایت تخیلی جست‌وجوی عکاسی امریکایی برای یافتن «مرد مقابل تانک» است. این نمایشنامه نخستین‌بار در ۲۰ مه ۲۰۱۳ در تئاتر آلمیدای لندن روی صحنه رفت و برنده جایزه ایونینگ استاندارد (۲۰۱۳) و جایزه لارنس اولیویه (۲۰۱۴) (بهترین نمایش نوین) شد. از این کتاب دو ترجمه فارسی در بازار موجود است. ترجمه نازنین دیهیمی و مهدی نوری که به همت نشر «ماهی» به بازار عرضه شده است و ترجمه هانیه‌السادات رجبی که نشر «افراز» به طبع رسانده است.

نمایشنامه «چیمریکا» داستانی خیالی درباره اتفاقی واقعی و هولناک است. در سال ۱۹۸۹ میدان تیان‌آن‌من چین که بزرگترین میدان جهان است، شاهد تظاهرات و اعتراضات گسترده و بیش از 100 هزار نفری فعالان مدنی، دانشجویان، کارگران، معلمان و سایر اقشار چینی به ناپایداری اقتصادی، فساد دولتی و سرکوب‌های سیاسی برآمده از حاکمیت بلامنازع حزب کمونیست چین بود. این تظاهرات که از ۱۵ آوریل تا ۴ ژوئن ادامه داشت، در نهایت با واکنش خشونت‌بار حکومت چین مواجه شد؛ به‌نحوی که منجر به کشته‌شدن تعدادی از معترضان (آمار میان صدها کشته که حزب کمونیست پذیرفته تا دو تا هفت هزار نفری که شاهدان عینی گزارش می‌دهند در نوسان است)، دستگیری بیش از 40 هزار نفر و اعدام صدها نفر شد و تصویر بین‌المللی چین را بویژه در غرب مخدوش کرد.
در تبیین اعتراضات تیان‌آن‌من تفاسیر و بازنمایی‌های متفاوتی وجود دارد. در بازنمایی اولیه از ماجرا که بیشتر رسانه‌های غربی نیز بدان تمایل داشتند، آرایش صحنه به شکل نزاع «دانشجویان آزادیخواه» و «حاکمان مستبد کمونیست» بود. این روایت، مسأله را در قالب منازعات جنگ سرد درک می‌کند و دوگانه‌های بلوک غرب سرمایه‌داری دموکرات/ بلوک شرق ضدسرمایه‌داری توتالیتر را برمی‌سازد.
اما بعدها جامعیت این روایت مورد تردید قرار گرفت. «ونگ هویی» که خود یکی از سازمان‌دهندگان آن تظاهرات بود در کتاب «نظم نوین چین» مدعی شد که اقشار شرکت‌کننده در تظاهرات بسیار فراتر از قشر دانشجو بودند و آنچه باعث برافروخته‌شدن آتش اعتراضات شده است، نارضایتی عمومی از اصلاحات اقتصادی رادیکال، شوک‌آور و غیردموکراتیک دنگ شیائوپنگ بود که به توصیه اقتصاددان مشهور امریکایی، میلتون فریدمن، در چین اجرا شد و باعث کاهش دستمزدها، اخراج گسترده کارگران و افزایش قیمت‌ها شد. چنین امری در کتاب «دکترین شوک» نائومی کلاین نیز منعکس شده است و از بطن چنین نگرشی، چنین تیتری در روزنامه شرق نمود پیدا می‌کند: «تیان‌آن‌من؛ دفاع تمام‌قد کمونیست‌ها از سرمایه‌داری.»
فهم اخیر برآمده از نگرشی مارکسیستی است، اما با مارکسیسم ارتدوکس اعم از لنینیسم و مائوئیسم مخالف است و در عین حال، ضمن تمایز میان سرمایه‌داری و دموکراسی، اصلاحات چینی پسامائو را نیز اصلاحاتی سرمایه‌دارانه می‌داند که با تضعیف طبقات متوسط و محروم، چین را از دموکراسی واقعی دور می‌کند.
 با وجود این تفاوت‌ها در روایت چرایی وقوع اعتراضات، یکی از مهم‌ترین تصاویر به‌جامانده از آن واقعه، تصویر «مرد مقابل تانک» است؛ مردی که صبح روز پس از سرکوب در حالی که پلاستیکی در دست داشت و در حال عبور از خیابان بود، در برابر ستونی از تانک‌های حکومتی ایستاد و برای لحظاتی جلوی حرکت آنها را گرفت. او حتی پس از تغییر مسیر تانک‌ها کوتاه نیامد و با تغییر جای خود، دوباره راه تانک‌ها را مسدود کرد. لحظاتی بعد نیز از تانک اولی بالا رفت و خطاب به سرنشینان تانک چیزهایی را فریاد زد. در همین لحظات چهار نفر از داخل خیابان به سویش آمدند و او را از محل دور کردند. در کیستی این افراد همچنان اختلاف‌نظر وجود دارد؛ برخی آنان را مردم عادی می‌دانند و برخی دیگر نیز نیروهای امنیتی می‌پندارند. ابهام مهم‌تر اما مربوط به کیستی مرد شورشی است.
 از «مرد تانکی» حداقل شش تصویر به ثبت رسیده است که معروف‌ترین آنها عکسی است که جف ویدنر برداشته است. بیش از همین عکس و همان ماجرای روایت شده توسط ناظران، چیز بیشتری درباره این ماجرا نمی‌دانیم؛ هرچند اگر این جمله سوزان سانتاگ را به یاد بیاوریم؛ «تصاویر میخکوب می‌کنند. تصاویر بیهوش می‌کنند.»، آنگاه اذعان می‌کنیم که همین یک عکس کافی است تا قرن‌ها به عظمت و شهامت مستتر در کنش مرد چینی بیندیشیم و در سرگذشت او تأمل کنیم.
«کرک‌وود» بر بستر همان دانسته‌های اندک بسیار جذاب و نادانسته‌های فراوان کنجکاوی‌برانگیز روایتی تخیلی از این ماجرا و تبعات آن بر ابعاد زندگی خصوصی افراد درگیر در آن، زیست‌عمومی در چین و روابط امریکا و چین عرضه کرده است.
تنها شخصیت واقعی این روایت، همان «مرد مقابل تانک» است و بقیه شخصیت‌ها و امور، زاییده خیال است. بی‌دلیل نیست که در آغازین صفحات کتاب نقل قولی از جی. جی. بالارد درباره «قدرت تخیل» آمده است: «من باور دارم که قدرت تخیل می‌تواند جهان را از نو بسازد، حقیقتی را که درون ماست آزاد کند، تاریکی را پس براند، از مرگ فراتر رود، بزرگراه‌ها را مفتون کند، ما را در دل پرنده‌ها جای دهد و اعتماد دیوانگان را جلب نماید.»
 چین در سه دهه اخیر تغییرات فراوانی را به خود دیده است. رشد اقتصادی اعجاب‌آور و هماوردی بی‌همتای آن با اقتصاد امریکا بسیاری را به این نتیجه رسانده است که اژدهای خفته چینی، اینک دیگر بیدار و قبراق شده است و دیر نیست زمانی که ابرقدرت بلامنازع جهان شود. دیگرانی اما عدم توازن میان «توسعه اقتصادی» و «توسعه سیاسی» در چین را پاشنه آشیل این کشور می‌دانند و «توسعه سبک چینی» را نمادی از سبک حکمرانی حاکمان می‌دانند که گمان می‌کنند صرفاً با رشد اقتصادی می‌توانند سبک زندگی فرهنگی و سیاسی ملت و حقوق شهروندی و اجتماعی آنان را نادیده گرفت؛ غافل از آنکه پدیدارشدن طبقات اجتماعی نوین به‌مثابه نتیجه توسعه اقتصادی، راه را بر تقاضاهای فزاینده برای مشارکت اجتماعی و سیاسی می‌گشاید.
نگرش اخیر نیز البته از نقد مصون نمانده است. برای نمونه «جان گری» در نقدی که بر کتاب «برابری بورژوازی» دیدری مکلاسکی نگاشته است می‌نویسد: «در دوران پس از مائوی چین، تعداد انسان‌هایی که ظرف یک نسل از فقر مطلق خارج شدند، بیش از هر بازه مشابه دیگری در تاریخ بشر است. مکلاسکی به‌ندرت به این نکته اشاره می‌کند و هرجا هم ذکری از آن به میان می‌آورد، این رُخداد را به اقتباس «مشتاقانه ایده‌های فریدمنی» توسط چینی‌ها منسوب می‌کند. اما چین هرگز به استقبال ایدئولوژی بازار آزاد نرفته است. این کشور نوع عمل‌گرایانه‌ای از «لنینیسم بازار» را دنبال می‌کند که هدف آن، افزایش استانداردهای زندگی بدون تسلیم‌کردن کنترل کامل اقتصاد است. هم‌اکنون حکومت چین با رهبری ژی جین‌پینگ، ثبات رژیم را بر رشد سریع اولویت می‌دهد. این موضع شاید نزد طبقات متوسط آن کشور هم نامحبوب نباشد.» (مقاله «سرمایه‌داری ربطی به آزادی‌های لیبرال نداشته است» در وب‌سایت «ترجمان علوم انسانی»)
اصطلاح «چیمریکا» از یک‌سو «می‌تواند تلمیحی به خیمایرا (Chimaera)، جانور اساطیری یونانی با دست و سینه شیر، میان‌تنه ماده بز و دم مار باشد» و از سویی دیگر می‌دانیم که این واژه را نخستین بار «نایل فرگوسن» مورخ در کتاب «ترقی پول» ابداع و استفاده کرد. او استدلال کرد که صرفه‌جویی چینی‌ها و ولخرجی امریکایی‌ها در برهه‌ای زمانی باعث پیدایش دوره‌ای باورنکردنی از تولید ثروت شد که در ایجاد بحران مالی ۲۰۰۷ ـ ۲۰۰۸ نیز مؤثر بوده است. طرح جلد کتاب نیز اشاره‌ای به رابطه مبهم چین و امریکا و آینده آن دارد.
مترجمـــــان خـــــوش‌ذوق «چیمریــــــکا» عــــلاوه بر نمایشنامه، پیش‌گفتار و پس‌گفتار کتاب «جمهوری خلق نسیان» نوشته لوییزا لیم را نیز ترجمه کرده‌اند؛ دو متن فوق‌العاده مهم در فهم نسبت چین امروز با فاجعه‌ای که ۳۰ سال از وقوع آن نگذشته است؛ اما مشاهدات لیم به ما می‌گوید؛ گویی مردم چین در همراهی با حکومت می‌کوشند ذهن‌شان را از آن پاک کنند و آن را به فراموشی بسپارند؛ به تعبیر فانگ لیجی «فن فراموشی تاریخ». باید منتظر ماند و دید در ادامه چه خواهد شد: «نسیان خلق» ادامه می‌یابد یا به قول لو شون «دروغ‌هایی که با جوهر نوشته می‌شوند هرگز نمی‌توانند بر حقایقی که با خون نوشته شده‌اند پرده بکشند. همه دِین‌های خونین باید به همان شکل بازپس داده شوند؛ هرچه تأخیر بیشتر شود، نرخ بهره بالاتر می‌رود.»

 

 

کلید واژه ها: چیمریکا - فرزاد نعمتی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST