کد مطلب: ۶۰۷۳
تاریخ انتشار: یکشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴

چگونه توان ریسک کردن را از دست می‌دهیم؟

آیدین فرنگی: اگر به سینما علاقه دارید، اگر به تعبیر عامیانه «عشقِ فیلم» هستید، اگر فقط به دیدن فیلم بسنده نمی‌کنید و دوست دارید درباره‌ی فیلم‌ها و کارگردان‌ها اطلاعات مؤثقی داشته باشید، اگر در کار ساختن فیلم کوتاه هستید، اگر قصد دارید از کارگردانی فیلم کوتاه شروع کنید و قدم به جهان فیلم‌های بلند بگذارید، کتاب «فیلم اول من» حرف‌های زیادی برای بازگو کردن به شما دارد. این کتاب دربردارنده‌ی هشت گفت‌وگوی جامع است با هشت فیلمساز بزرگ معاصر، درباره‌ی نخستین اثر سینمایی‌ای که ساخته‌اند. گفت‌گوکننده، استیون لوئنستاین، کارگردان و مستندساز، فیلم‌ها را دیده و کارگردان‌ها و سینمایشان را می‌شناسد. همین وضعیت باعث شده کتاب واجد دو ویژگی دقت و آموزندگی باشد. کارگردان‌هایی که با ایشان گفت‌گو شده عبارت‌اند از: پدرو آلمودووار، الیور استون، برادران کوئن، برتران تاورنیه، کن لوچ، آنگ لی، مایک لی و آنتونی مینگلا. ترجمه‌ی فارسی کتاب کارِ وازریک درساهاکیان است.
گفت‌وگوکننده بر اساس آنچه در پیش‌گفتار نوشته، در مصاحبه‌ها سه هدف کلی را پی گرفته است: «شنیدنِ داستان پشت پرده‌ی ساخته شدن یک فیلمِ بخصوص از زبان سازنده‌ی آن فیلم؛ درک شخصیت کارگردان و تجربه‌ی شخصی ساخته شدنِ آن فیلم، که یعنی درنظر گرفتنِ کارگردان مربوطه به صورت انسان، و نه افسانه؛ و سرانجام، واگویی همه‌ی بصیرت‌های فنی و علمیِ شخصِ کارگردان، که می‌تواند برای کسی که قصد فیلمسازی دارد، و خوانندگانِ علاقه‌مند، مفید باشد.» (فیلم اول من، ص ۳)
لوئنستاین درباره‌ی شیوه‌ی کارش می‌نویسد: «از آنجا که مایل بودم از ظاهرِ خوش دَک و پُزِ روابط عمومی که معمولاً بر مصاحبه با فیلمسازان سنگینی می‌کند، خلاص شوم، عامدانه درباره‌ی جنبه‌های پیش پا افتاده‌ی فیلمسازی، در کنار جنبه‌های چشمگیر و خیره‌کننده‌ی آن می‌پرسیدم و سؤال‌هایی در زمینه‌ی ابعاد شخصی و منحصربه‌فرد کار در کنار خصوصیات استراتژیک و کلیِ آن مطرح می‌کردم. نتیجه‌ی این شیوه، روشنگرانه بود و نیز پیش‌بینی‌ناپذیر.» (صص ۳ و ۴)
چند کارگردان را می‌شناسید که از نظر شما فیلم اولشان بر سایر آثار سینمایی‌شان برتری دارد؟ یکی از مواردی که با مطالعه‌ی کتاب به صورت مبسوط با آن آشنا خواهیم شد، چنین است: «آزادی عملی که کارگردان در ساختن فیلم اولش دارد، چیزی است که همه‌ی کارگردان‌ها در آرزویش می‌سوزند. زیرا به محض اینکه نام و آوازه‌ای یافتی و با بودجه‌های کلان فیلم ساختی و ستاره‌های نامدار را در فیلمت به کار گرفتی، دیگر دست و دلت برای «ریسک» کردن، می‌لرزد، و به استفاده از همان شگردهای همیشگی تمایل پیدا می‌کنی. حال آنکه کارگردانِ موفق کسی است که بتواند هر بار به شیوه‌ای تازه عمل کند و راهی دیگر پیش گیرد و چاهی دیگر کشف نماید. کارگردان‌ها نباید بر موفقیت‌های اولیه‌شان حساب باز کنند؛ چراکه در سراشیبی‌ای فرو خواهند لغزید که «مرگ هنری»شان را رقم خواهد زد. نیل جردن معتقد است برای هر فیلم یک جفت چشمِ تازه لازم است. به عبارت دیگر اگر می‌خواهی فراخور شهرت‌ات زندگی کنی، بهتر است فراموش کنی که شهرتی به هم زده‌ای.» (ص ۹) پدرو آلمادووار گاهی در عالم خیال روزی را تصور می‌کند که توانسته نام خود را تغییر دهد تا دوباره بتواند از آزادیِ عمل فیلم‌های اولش برخوردار شود. (ص ۹)
گفت‌وگوکننده، حین مصاحبه‌هایش، هم از دوران کودکی فیلمسازها پرسیده ـ از اینکه اولین فیلم‌هایی که دیدند کدام‌ها بوده و چگونه به سوی سینما کشیده شدند ـ و هم جزءنگرانه درباره‌ی برخی صحنه‌های فیلم‌ها پرسیده است. مثلاً اولین سؤالش از آلمادووار چنین است: «اجازه بفرمایید از دوره‌ی کودکی‌تان شروع کنیم. کمی درباره‌ی لامانچا، شهری که در آن بزرگ شده‌اید، تعریف کنید.» (ص ۱۳) و در ادامه درباره‌ی فیلم اولش چنین پرسشی طرح می‌کند: «گفتید از نظر فنی ناص‌ترین فیلمی است که ساخته‌اید. اما در عین حال، بی‌شباهت به فیلم‌های بعدی‌تان نیست. ملودرام دارد، انتقام دارد، حقه‌بازی‌های زیادی در آن به کار رفته، اما جنبه‌های احساسی قوی‌ای هم دارد، بخصوص اشاره‌ام به بدرفتاری‌های خشونت‌آمیز شوهر لوسی است که مأمور پلیس است. انگار این شمایید که با او رفتار خشونت‌بار پیش گرفته‌اید.» (ص ۳۰) در سراسر کتاب می‌شود مسیر گفت‌وگوها از کل به جزء دانست.
آلمادووار که معتقد است «فیلم اول را تحت هر شرایطی باید ساخت؛ از جمله با شرط نداشتن دانش کافی در زمینه‌ی فیلمسازی» (ص ۴۵) ناامیدانه سخنانش را اینطور به آخر می‌رساند: «فکر کردم اگر با اسم مستعار کار کنم، می‌توانم مقداری از آن معصومیت و آن نوع آزادی را که در آغاز داشتم، باز به چنگ بیاورم...» (ص ۵۰)
الیور استون که معتقد است: «بیشتر کارگردان‌ها بهترین فیلمشان را در بیست‌وچندسالگی ساخته‌اند» (ص ۶۳) در برابر این پرسش که «فکر می‌کنید حالا راحت‌تر بتوان یک «فیلم اول» ساخت تا آن زمان که شما سالوادور را ساختید؟» می‌گوید: «سینما سخت به فحشا کشانده شده است. آسان‌تر شده است. آن موقع، درست عکس این بود. ساختن یک فیلم کم‌خرج، کلی جنجال به راه می‌انداخت. حالا طوری شده که هر ننه‌قمری می‌تواند یک فیلم کم‌خرج بسازد. آن تقدسی را که زمانی داشت، از دست داده است.» (ص ۶۸)
یکی دیگر از نکات جذابی که با مطالعه‌ی «فیلم اول من» با آن آشنا خواهید شد، نحوه‌ی جذب سرمایه برای ساختن فیلم اول است. اینکه فیلمسازان مشهور امروز، موقع ساختن فیلم اولشان چه مشکلاتی داشتند و چگونه توانستند هزینه‌ی کار را به دست بیاورند یا چطور صرفه‌جویی کردند، از آموزه‌های مهم کتاب به شمار می‌رود. علاوه بر این اگر شما فیلم‌های اول کارگردان‌هایی که با ایشان گفت‌وگو شده را پیش‌تر دیده باشید، یا بخواهید همزمان با مطالعه‌ی کتاب، به تماشای آن‌ها بپردازید، نکات سینمایی مهمی را کشف خواهید کرد. مثلاً از برتران تاورنیه اینطور پرسیده شده است: «در خیلی از صحنه‌های داخلی، مثل موقعی که نوآره توی آپارتمانش قدم می‌زند، از دوربین روی دست استفاده می‌کنید. آیا به این دلیل که ساده‌ترین شیوه‌ی انتقال بین صحنه‌های داخلی و خارجی است؟» (ص ۱۳۶) پاسخ به این پرسش و پرسش‌هایی از این دست که فراوان‌اند، حاوی نکات کلیدی و آموزشی است. در واقع کتاب وضعیت روحی، مالی، علمی و تکنیکی کارگردان‌های نامدار امروز موقع ساختن نخستین فیلم سینمایی‌شان را در برابر مخاطب می‌گسترد. خوانندگان، بسته به میزان آشنایی‌شان با فیلمسازان مذکور و نیز بسته به موقعیت خودشان در جهان سینما، بهره‌ای متفاوت از مصاحبه‌ها خواهند برد.
طبق آنچه مترجم نوشته، دو مصاحبه از مجموع هشت مصاحبه‌ی موجود در کتاب، یعنی گفت‌وگو با تاورنیه و لوچ، پیش‌تر در مجله‌ی فیلم منتشر شده است.
در نوشته‌ی پشت جلد کتاب می‌خوانیم: «خیلی وقت‌ها، با دیدن فیلمسازان محبوبمان بر سکوی مهم‌ترین جوایز سینمایی، این سؤال برای ما پیش آمده که دلیل موفقیت آن‌ها چه بوده است و اینکه آیا این فیلمسازان از ابتدا در اوج بوده‌اند؟ استیون لوئنستاین در «فیلم اول من» سراغ فیلمسازان طراز اول دهه‌های اخیر سینما، نظیر پدرو آلمادووار و برادران کوئن رفته تا به این کنجکاوی همیشگی ما پاسخ دهد...»
کتاب «فیلم اول من» را نشر هرمس، در قطع رقعی، در ۳۲۰ صفحه و به قیمت ۱۸هزار تومان منتشر کرده است.

کلید واژه ها: فیلم اول من - آیدین فرنگی -
0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST