همشهری: ۳ سال از درگذشت ابوالحسن نجفی میگذرد؛ استادبزرگ زبان و
ادبیات فارسی با کارنامهای پربرگوبار از تألیف و تحقیق و ترجمه؛ از «غلط
ننویسیم» و «فرهنگ فارسی عامیانه» گرفته تا «مبانی
زبانشناسی» و پژوهشهایی درباره عروض شعر فارسی. ابوالحسن نجفی در سالهای حیاتش
مجموعهای از بهترین ترجمهها را نیز از خود به یادگار گذشت: «خانواده تیبو»،
«شازده کوچولو»، «وظیفه ادبیات»، «ضدخاطرات» و... .
از نخستین سالروز درگذشت او جایزهای با نام ابوالحسن نجفی برگزار میشود؛
جایزهای که به بهترین کتاب ترجمه تعلق میگیرد. هفته گذشته نامزدهای سومین دوره
جایزه ابوالحسن نجفی اعلام شدند. با مهستی بحرینی، یکی از اعضای هیأت داوران جایزه
درباره سازوکار انتخاب آثار و معیارهای داوران جایزه نجفی گفتوگو کردهایم.
بحرینی از مترجمان باسابقه زبان فرانسه است. «اعترافات» ژان ژاک روسو، «هستی و
نیستی» از ژان پل سارتر، «عصیانگر» از آلبر کامو، «سوءتفاهم در مسکو» از سیمون دو
بووار و «دستور زبان فارسی معاصر» از ژیلبر لازار ازجمله ترجمههای اوست.
«به امید دیدار در آن دنیا» از پییر لومتر آخرین اثری است که از او به
بازار کتاب آمده است.
ابوالحسن
نجفی مترجمی بود که با دقت و وسواس در ترجمه و تسلط توأمان در زبان مبدأ و مقصد، پاکیزگی
در نثر و درستنویسی به زبان فارسی شناخته میشد. در انتخاب بهترین ترجمه
برای جایزهای که به نام اوست کدامیک از این معیارها تعیینکنندهتر است؟
همه این معیارها مورد توجه داوران بوده است اما ۲ معیار برای ما تعیینکننده بوده؛ اول
اینکه ترجمه اثر، ترجمه خوبی باشد و دوم اینکه اثری که ترجمه شده ارزش ادبی داشته
باشد. کتابهایی بودند که ترجمههای خوبی داشتند اما اصل اثر، ارزش ادبی چندانی
نداشت. حتی ممکن است ترجمه اثری که به جمع نامزدهای نهایی جایزه راه یافته است
ایرادهایی نیز داشته باشد اما در مقام مقایسه ارزش ادبی اصل اثر معیار تعیینکنندهتری
بود.
جایزه
ابوالحسن نجفی قرار بود جایزهای برای معرفی مترجمان جوان باشد اما در میان نامزدها، چه در دورههای
گذشته و چه در این دوره، مترجمان شناختهشده نیز به چشم میخورند.
بله، قرار همین بود و درستش هم این است که جایزه نجفی
مترجمان جوان را معرفی کند. مترجمان باسابقهتر در جاهای دیگری دیده میشوند. اما
گاهی همه داورها در اینباره همنظر نیستند و مترجمان شناختهشدهتر نیز به فهرست نامزدها
راه پیدا میکنند.
آیا هر
مترجم آثار زبان تخصصی خودش را میبیند یا ابتدا داوران کتابها را براساس ترجمهها انتخاب میکنند
و بعد مترجمان، ترجمه را با اصل اثر مقایسه میکنند؟
نه، در مرحله اول هر مترجم آثار زبان تخصصی خودش را
بررسی میکند؛ یعنی من فقط آثار ترجمهشده از زبان فرانسه را میبینم و مترجمان
دیگر آثار زبانهای دیگر را. اما همه مترجمان آثاری را که به مرحله نهایی راه پیدا
میکنند میبینند و در مقام مقایسه آنها را با هم ارزیابی میکنند و درنهایت یک
اثر را بهعنوان اثر برگزیده انتخاب میکنند.
بهنظر شما
جایزه ابوالحسن نجفی برای اینکه بتواند بهعنوان جایزهای مرجع در میان مترجمان جا
بیفتد باید به چه چیزهای دیگری توجه کند؟
شاید مشکل اصلی جایزه این باشد که همه ناشران کتابهای
خود را برای شرکت در جایزه نمیفرستند و ما از بین کتابهایی که به دبیرخانه ارسال
میشود آثار برگزیده را انتخاب میکنیم. قطعاً ترجمههای خوبی هستند که از نظر ما
دور میمانند. شاید بهتر باشد که همه کتابها خریداری شوند یا سازوکاری فراهم شود
که همه ترجمهها به دفتر جایزه برسند.
بهعنوان
مترجمی که در ۳
دوره جایزه نجفی آثار مترجمان جوان را ارزیابی کردهاید بفرمایید که چه
مترجمان جوانی توجه شما را جلب کردهاند و نقطه ضعف ترجمههای مترجمان جوان
کجاست؟
به ترجمه جوانها بدبین نیستم و با نگاه مثبت
ترجمههایشان را میبینم. در سالهای اخیر کارهای خوبی از جوانها خواندهام و فکر
میکنم هرچه بیشتر میگذرد ترجمههای بهتری انجام میدهند و متوجه اشتباهات گذشته
خود میشوند یا شاید تذکرات آقای نجفی را خواندهاند و جدی گرفتهاند. اما شاید
الان برای قضاوت جوانها کمی زود باشد. باید درباره مترجمانی حرف بزنیم که کارشان
تداوم داشته است. خیلی از جوانها با یکی دو کار عرصه را واگذار میکنند و کنار میروند.
ترجمه مثل هر کار دیگری نیازمند استمرار است.
ترجمهای
تازه از «مادام بواری»
چه کار
تازهای در دست ترجمه دارید؟
«مادام بواری» اثر گوستاو فلوبر را چند روزی است به ناشر
تحویل دادهام.
با توجه به
اینکه مترجمان معتبری مثل محمد قاضی و محمدمهدی فولادوند و مهدی سحابی پیشتر مادام
بواری را ترجمه کرده بودند چه ضرورتی برای ترجمه دوباره این اثر وجود داشت؟
ترجمه مادام بواری بیشتر پیشنهاد ناشر بود و من به سفارش
انتشارات نیلوفر آن را ترجمه کردم.
از میان ترجمههای قبلی مادام بواری
کدام را میپسندید؟
البته من ترجمه مادام بواری مرحوم فولادوند را ندیدهام
و نمیدانستم ایشان این کتاب را ترجمه کرده است. باید ترجمه خوبی باشد چون ایشان
بر زبان فرانسه بسیار مسلط بودند. اما بین ترجمههایی که من خواندهام ترجمه مرحوم
مهدی سحابی از بقیه بهتر است.