ایران: برخلاف تصور برخی اهالی فرهنگ و ادب که گمان میکنند کتابهای جای
گرفته در حوزه «ادبیات جنگ» یا «دفاع مقدس» با ممیزی کمتری روبهرو هستند فعالان
این عرصه نظر دیگری دارند. محمدحسن شهسواری هم یکی از این افراد است؛ نویسنده و
محققی که عمده نوشتههایش در این عرصه جای میگیرد و معتقد است که اتفاقاً شرایط نشر
و دریافت مجوز این قبیل کتابها خیلی دشوارتر از سایر آثار و موضوعات است چراکه رد
پای اعمال نفوذ سازمانهای موازی با وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی در خصوص انتشار این
آثار خیلی پررنگتر از کتابهای جای گرفته در سایر موضوعات است. به گفته این
نویسنده که تجربه داوری جوایزی همچون هوشنگ گلشیری و بهرام صادقی را برعهده
داشته:«فعالان ادبیات در این حوزه از دو سمت تحت فشار هستند، یکی نیروهای
وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهای مرتبط و دیگری از سوی فضای منتقد
نظام که کافی است صحبتی از جنگ بدون سیاه نمایی بشود تا نویسندهاش را متهم به
طرفداری از جنگ کنند.» به عقیده شهسواری همین یک مورد کافی است تا بدانیم طی این
سالها چه آسیبی متوجه این بخش از ادبیات سرزمینمان شده. از شهسواری به تازگی
رمانی با عنوان «ایران شهر»روانه بازار کتاب شده، رمانی چند جلدی که بزودی جلدهای دوم
و سوم آن هم منتشر میشود. داستان این رمان برمبنای اتفاقات واقعی و بخشی از جنگ
است که ساکنان خرمشهر شاهد وقوع آن بودند؛ البته نکته جالب توجه درباره«ایران شهر»
این است که نقطه پایانی آن، اشغال خرمشهر است و نه آزادی اش.
«ایران شهر» تازهترین رمانی ست که از شما منتشر شده، رمانی که داستان
آن حول ماجراهای مرتبط با اشغال خرمشهر میگذرد، همه اتفاقات«ایران شهر» در ارتباط
با روزهای این اشغال است؟
از نظر تاریخی ماجرای این رمان از بیست و نهم شهریور سال ۵۹ آغاز میشود
و تا چهارم آبان ماه همان سال ادامه پیدا میکند؛ داستان«ایران شهر» از دو روز
مانده به آغاز جنگ تا اشغال خرمشهر را شامل میشود.
چرا ماجرای رمان با اشغال خرمشهر به پایان میرسد؟
اشغال خرمشهر یکی از معدود بخشهای جنگ عراق علیه کشورمان است که تنها
به خط مقدم و میدان نبرد محدود نمیشود چراکه همه مردم و اقشار شهر خواه ناخواه درگیر
آن شدند. برای همین میتوان در آن دفاع از وطن را شمول ملی بخشید.
چرا آزادسازی آن جایی در رمانتان نداشته؟
بین اشغال تا آزادسازی خرمشهر بیست ماه فاصله است. در این فاصله شرایط
جنگ و مردم و همه چیز تغییر کرده است. برای رمانی که وقایع را روز به روز میکاود این
حد از پرش زمانی داستان را دچار اعوجاج میکند.
در ارتباط با جنگ عراق علیه کشورمان دیدگاههای مختلفی میان
همکارانتان وجود دارد، برخی با نگاهی ضد جنگ به سراغ وقایع جنگ تحمیلی رفتهاند و
در عوض برخی هم با نگاهی تقدس گونه از آن یاد کردهاند. شما با چه نگاهی به ماجرای
این اشغال پرداختهاید؟
گمان نمیکنم هیچ کسی طرفدار جنگ باشد، هر رمان یا اثر هنری خوبی که
در ارتباط با جنگ خلق شده بیشک بواسطه فجایعی که این اتفاق برای مردم در پی داشته
ضدجنگ به شمار میآید. اما من در ایرانشهر بیشتر وجه حماسی جنگ مد نظرم بوده است.
قدری هم از داستان رمان بگویید و اینکه در نهایت چند جلد خواهد شد.
«ایران شهر»رمان بسیار حجیمی است که تازه جلد نخست آن در ۲۸۰ صفحه
منتشرشده و به گمانم حجم آن کمتر از سه هزار صفحه نخواهد شد. اما توضیح اینکه در
نهایت چند جلد میشود قدری سخت است. شخصیتهای اصلی آن سیزده نفر هستند که در جلد اول
فقط هفت نفرشان معرفی شدهاند. در میان آنها هم نظامیان کلاسیک و هم نیروهای سپاه
و هم مردم عادی دیده میشوند. اما در ارتباط با ماجرای رمان بگذارید چیز زیادی
نگویم چراکه داستان آن تقریباً واضح است. دشمن به شهر حمله کرده و حالا همه مردم
در تلاش هستند تا از آن دفاع کنند.
روایت ماجراها از دریچه اتفاقات خانوادگی است؟
در«ایران شهر»یک خانواده مرکزی وجود دارد که به بهانه آنها به بخشهای
دیگر جنگ از جمله بخش نظامی، مسائل درون شهر و همچنین مردم عادی پرداخته میشود.
چه میزان از این رمان بر مبنای مطالعات و تحقیقات شخصی شما شکل گرفته؟
اتفاقات کلی آن که مبنای شکلگیری رمان شده صددرصد مبتنی بر واقعیت
هستند، بویژه که من ماجراهای رمان را روزبهروز جلو بردهام. بر فرض اگر در چهارم
شهریور دشمن در پلیس راه بوده، در رمان من هم در آن تاریخ دشمن در پلیس راه است اما
شخصیتها بدون استثنا تخیلی هستند. برای تألیف این رمان در کنار مطالعات میدانی
بیش از ۲۰۰ کتاب
مطالعه کردهام وبر همین اساس چند سفر هم به خرمشهر داشتم که طی آن با افراد
مختلفی صحبت کرده ام.در یکی از سفرها با دوست مستندسازی همراه شدم و کل مسیری که
وقایع در آن رخ داده بود، از پاسگاه شلمچه تا پل خرمشهر (مسیر ورود و اشغال دشمن
به خرمشهر) را رفتیم و عکس و فیلم گرفتیم.
در شرایط نامطلوب نشرمان جالب است که زمان قابل توجهی صرف مطالعه و
تحقیق در خصوص وقایع خرمشهر کردهاید!
کار تحقیق این کتاب را چهار سال قبل شروع کردم، آن زمان شرایط نشر
هنوز به این اوضاع و احوال نامطلوب فعلی نرسیده بود. خواندن کتابها و دیدن فیلمها
هم این طور نبوده که همه را خوانده باشم و بعد شروع به نوشتن کنم. اغلب وسط نوشتن
مجبورم کار را نگه دارم و دوباره به کتابها و اسناد سر بزنم تا دستم برای نوشتن
پر باشد. به همین دلیل است که کار تألیف این رمان قدری کند پیش رفته و تا به امروز
فقط سه جلد از این رمان را نوشتهام.
از سه جلد تنها جلد نخست آن منتشر شده، دو جلد دیگر در چه مرحلهای
هستند؟
دومین جلد این رمان در هفته دفاع مقدس و سومین جلد هم در دی ماه منتشر
میشود. کار
نگارش جلد چهارم هم به نیمه رسیده که به احتمال بسیار در نمایشگاه سال آینده عرضه
شود. تمام جلدهای این مجموعه به شکل روزشمار خواهد بود، جلد نخست رمان که بتازگی
منتشر شده تنها ۲۹ شهریور
را شامل میشود.
تمام ماجراهای جلد نخست تنها مرتبط با یک روز است؟
این که میبینید تمام جلد نخست به ماجراهای یک روز تعلق دارد از این
جهت است که طی روایت ماجراهای بیست و نهم داستان فلش بکهای متعددی به گذشته شخصیتها
دارد. اما از جلدهای بعدی، هر جلد به سه روز تعلق دارد.
چطور شد که ساختار پرداخت روزانه را برای انعکاس وقایع این اشغال در
رمانتان انتخاب کردید؟
عظمت این حادثه و اتفاق آنقدر بزرگ بود که در آن حجمی که ابتدا قرار
بود رمان را بنویسم حتی قادر به انعکاس بخشی از آن نبودم، از همین رو تصمیم گرفتم
به شکل روزانه به ماجراها بپردازم. اغراق نیست اگر بگویم هر روز این اشغال برابر
با حداقل ۱۰ سال
است! وگرنه ابتدای کار قرار بود تمام این بیست و هفت-هشت روز در همان دویست هزار
کلمه نوشته و با چند شخصیت اصلی منتشر شود اما بعد دیدم آدمهای مختلفی درگیر این
جنگ بودهاند و از همین بابت هم نام«ایران شهر» را برای رمان انتخاب کردهام. شما
وقتی وارد خرمشهر شوید به تابلوی مشهوری برمیخورید که روی آن نوشته: «به
خرمشهرخوش آمدید؛ جمعیت ۳۶ میلیون نفر»، عنوان کتاب به نوعی اشاره به این تابلو هم
هست. این تابلو کار شهید بهروز مرادی است که یکی از مدافعان مشهور شهر است. شما در
این رمان با بسیاری اقوام روبهرو میشوید، جنوب کشور گرچه مأمن اصلی ایرانیان عربتبار
است اما بواسطه شرکت نفت افراد بسیاری از نقاط مختلف کشور به آن مهاجرت کردند، ضمن
اینکه نیروی دریایی و زمینی که درگیر این جنگ بودند هم از همه شهرها بودهاند.
بر اساس تحقیقاتی که انجام داده اید معتقدید چیزی که خرمشهر را از
دیگر نقاط درگیر جنگ در کشورمان جدا میکند چیست؟
این که تمام گروههای مردمی درگیر این اشغال و دفاع شدند مهمترین
نکتهای ست که خرمشهر را از دیگر مناطق درگیر جنگ در کشورمان جدا میکند. ما این
مسأله را در آبادان و دیگر شهرها هم به نوعی داشتهایم اما در آنها دشمن به شهر وارد
نمیشود. خرمشهر سه بار در آستانه سقوط قرار میگیرد اما مردم و نیروهای نظامی
دشمن را خانه به خانه عقب میرانند.
پیش از شما هم رمانی به این سبک نوشته شده؟
اطلاع دقیقی از اینکه پیشتر هم رمانی به سبک روزبهروز نوشته شده
باشد ندارم، اما خودم به اثری در این سبک برنخوردهام. دفتر مطالعات و تحقیقات
سپاه کتابی بسیار عالیقدر منتشر کرده به نام «خرمشهر در جنگ طولانی» و همینطور کتاب
دیگری بهنام «اطلس حماسه خرمشهر» است که آثار ارزشمندی برای اطلاع از وقایعی که
به آن شهر در جنگ گذشته در اختیار علاقهمندان میگذارند. بواسطه برخورداریام از اسناد مختلف بود که قادر به تألیف این کتاب
شدم و بخش اعظمی از آن را مدیون دوستان پژوهشگر و خاطره نویس هستم. اغراق نیست اگر
بگویم که روی شانههای آنان ایستاده و موفق به تألیف این رمان شده ام. ثبت روزبهروز
وقایع مرتبط با اشغال خرمشهر بود که به من اعتماد به نفس انجام این کار را داد.
در ارتباط با آثاری که در این حوزه منتشر شدهاند با آثار و عنوانهای
مختلفی روبهرو میشویم، ادبیات جنگ، ادبیات پایداری و ادبیات دفاع مقدس! هر کدام
از همکارانتان هم با یکی از این تعریفها به آن پرداختهاند، شما با کدام یک موافق
هستید؟
قطعاً هر کدام از دوستان برای نامگذاریهایشان دلایل محکمی دارند اما
من ترجیح میدهم به همان عنوان جهانی اش که «ادبیات جنگ» است بسنده کنم.
در این سالهایی که از جنگ گذشته شاهد انتشار کتابهای مختلفی هستیم،
از آثاری که به سفارش برخی مؤسسات و نهادها نوشته شده تا کارهای شخصی خود
نویسندگان یا ناشران. ارزیابیتان از میزان موفقیت آثار ادبی این حوزه چیست؟
حتی آن دوستانی که همچون حبیب احمدزاده، احمد دهقان، مجیدقیصری، فرهاد
حسنزاده و... کارهای خوبی در زمینه ادبیات دفاع مقدس انجام دادهاند بیش از یک دههای
است که کمتر دست به کار در این حیطه زدهاند. مهمترین دلیل آن هم افزایش سختگیریهای
وزارت ارشاد و سازمانهای موازی آن در انتشار این کتابها است. اغلب آنان خواهان
ارائه روایت مشخصی از جنگ هستند، فعالان ادبیات در این حوزه از دو سمت تحت فشار
هستند، یکی نیروهای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمانهای مرتبط و دیگری
از سوی فضای منتقد نظام حاکم که کافی است صحبتی از جنگ بدون سیاه نمایی بشود
تا نویسندهاش را متهم به طرفداری از جنگ کنند. هنوز هم معتقدم که هر اثر خوبی که
پیرامون جنگ شکل گرفته به نوعی ضد جنگ است با این حال حتی با این نگاه هم نمیتوان
منکر دلاوریها و شجاعتهای زنان و مردان این ملک شد.
با آنکه زمان چندانی از اتمام جنگ تحمیلی نگذشته اما وقتی به سراغ
آثار ادبی یا حتی سینمایی این حوزه میرویم با آثار چندان موفقی در جلب نظر
مخاطبان روبهرو نمیشویم آنچنان که حتی برخی تأکید دارند دوره این گونه کارها
گذشته، این در حالی است که در کشورهای غربی هنوز هم شاهد استقبال مخاطبان از آثاری
هستیم که با مضمونهایی حتی نظیر جنگ جهانی اول نوشته و ساخته میشوند!
پاسخ این سؤال به همان بحث فشار بازمیگردد، فردی که میخواهد صادقانه
بهدنبال این حوزه برود از هر دو طرف خودی و غیر خودی با مشکل روبهرو میشود. اگر
نخواهد شعار بدهد از سمت بخش رسمی با مشکل روبهرو میشود، اگر خواهان انعکاس
قهرمانیها باشد از بخش غیررسمی متهم به جانبداری میشود.
و این در شرایطی ست که به نظر میرسد کتابهای جای گرفته در این
حوزه با کمترین ممیزی روبهرو میشوند!
اصلاً این گونه نیست، بویژه که بتازگی بخشنامهای صادر شده که کتابهای
حوزه در گروهی خارج از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بررسی شوند؛ گروهی متشکل از
سپاه و ارتش و سایر نهادها. این مسائل آسیب بسیاری به ادبیات جنگمان زده، قبول دارم
که جنگ اتفاق تلخ و آزاردهندهای به شمار میآید منتهی میتوان آن را جلوهای برای
خلق حماسه از سوی ملتها هم دانست.