آکادمی مطالعات ایرانی لندن (LAIS) ـ منوچهر دینپرست: گروه ایرانشناسی دانشگاه دولتی مسکو دارای قدمتی بیش از نیمقرن است. در این دانشگاه گروههای مختلفی درباره فرهنگهای کشورهای مختلف تحقیق و بررسی میکنند. طی سفری که به مسکو داشتم توانستم با پروفسور ایوانف، عضو گروه زبانشناسی ایرانی انستیتوی کشورهای آسیا و آفریقا دانشگاه دولتی مسکو، گفتوگویی درباره وضعیت ایرانشناسی و فعالیتهای جدید و نوین این گروه داشته باشم. پروفسور ایوانف که سالها در گروه ایرانشناسی فعالیت میکند در مورد کار اخیرش که بررسی گویشها بود توضیحاتی درباره این تحقیقات ارائه کرد.
***
*در ابتدای بحث اندکی در مورد تاریخچه تاسیس گروه زبانشناسی دانشگاه دولتی مسکو توضیح دهید؟
در سال ۱۹۵۵ روابط اتحاد شوروی با کشورهای شرق مانند اندونزی و ویتنام آغاز شد چراکه آن زمان این روابط مهم نبود اما از دهه ۵۰ به این سو بر اهمیت این روابط تاکید شد. آن زمان خورشچف به اندونزی رفت و ملاحظه کرد که متخصصان حوزه زبانشناسی یا کم است یا اینکه اصلا وجود ندارد لذا دستور داد که در اینجا متخصصانی در حوزه شرق و شرق دور به فعالیت بپردازند. در میان دانشگاههای دولتی مسکو، انستیتویی با نام زبانهای شرقی در سال ۱۹۵۶ تاسیس میشود. در این انستیتو کرسی زبانشناسی ایرانی یا خاندان ایرانی تاسیس میشود که اولین مسوول آن خانم راستارگویو بودند که در تاجیکستان و کشورهای مجاور پژوهشهایی در مورد زبان و گویش فارسی انجام داده بودند. ایشان ۱۰ سال از ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۶ رییس گروه بودند. میتوان گفت از آن موقع هر سال یک گروه آموزشی هشت تا ۱۰ نفره زبان فارسی وارد این دانشگاه میشد و در سال ۱۹۶۹ در گروه آموزشی ایرانشناسی دو بخش افغانستان و ایران بود که در بخش افغانستان زبان دری و پشتو آموزش داده میشد. البته در سالهای جنگ شوروی و افغانستان که حدود ۱۰ سال طول کشید حدود شش دانشجوی ما در آن زمان که مترجم بودند کشته شدند. آن وقت تقاضای مترجم بسیار زیاد بود و حدود ۱۳۰ نفر دانشجوی زبان فارسی داشتیم اما الان کلیه گروههای انستیتو به ۴۰ نفر میرسد. بیشتر دانشجویان ما اکنون چینشناسی، ژاپنشناسی، عربشناسی و... را مطالعه میکنند. اما در سالهای ۱۹۸۰ بخش فارسی بسیار پراهمیت بود. با پایان یافتن جنگ بخش تدریس فارسی کمتر شد. ما سعی داریم زبان فارسی را همچنان پررونق نگه داریم.
*غیر از آموزش زبان و ادب فارسی چه موضوعات دیگری را شما در این گروه مورد توجه قرار میدهید؟
ما یک برنامه تحصیلی داریم که دانشجویان باید تاریخ، اقتصاد و جغرافیا را فراگیرند. برخی از گروهها به بعضی از موضوعات بیشتر اهمیت میدهند اما در اینجا پنج تخصص تاریخ، سیاست، زبان، اقتصاد و ادبیات را مورد توجه قرار میدهیم.
*در بحث ایرانشناسی ما با تاریخی در حدود ۱۵۰ سال در روسیه روبهرو هستیم. من میخواهم وضعیت فعلی ایرانشناسی در روسیه را بدانم.
میتوان گفت وضعیت ایرانشناسی در روسیه در نوسان بوده است. اگر به تخصصهای دیگر نگاه کنیم ایرانشناسی در مسکو جای و اهمیت ویژهیی دارد. البته در سنپترزبورگ هم زبان فارسی و تاریخ ایران تدریس میشد. در حدود ۱۰ سال اخیر گروهها و مراکز آموزشی در روسیه اضافه شده است و این روند خوبی است. پس میتوان نتیجه گرفت دانشجویان روسی علاقه بسیاری به زبان فارسی دارند و این در وضعیت فعلی مطلوب است.
*آیا شما متدلوژی خاصی برای آموزش زبان فارسی دارید که با گروههای دیگر متفاوت باشد؟
معمولا دو مکتب مسکو و سنپترزبورگ را با یکدیگر مقایسه میکنند. مکتب سنپترزبورگ بیشتر به تاریخ و نسخههای خطی اهمیت میدهد اما در مسکو به پژوهشهای معاصر زبان فارسی توجه دارند.
*در مکتب مسکو به چه مواردی در پژوهشهای معاصر توجه میشود؟
معمولا دانشجویان ما موضوعاتی را مانند تاریخ انقلاب مشروطیت یا تاریخ روابط ایران و شوروی قبل از جنگ جهانی دوم در نظر میگیرند. در مورد شعر و ادب ما دو متخصص به نام خانم آرداشنیکوا و خانم ریسنر را در اینجا داریم که سالانه تحقیقاتی در این زمینه دارند. این دو متخصص ادبیات هستند، به خصوص خانم ریسنر که حافظشناس است.
* در مورد خودتان صحبت کنید و گرایشهای علمی خودتان را توضیح دهید و همچنین فضای روسیه را در قبال تحقیقات و مسائلی که طرح کردید چگونه میبینید؟
بنده بیشتر اوقات به آواشناسی و فونتیک میپردازم و پایاننامهام نیز در مورد تکیه صدا در ادبیات فارسی است. همچنین در مورد آهنگ جمله روی زبان فارسی و گویشهای مختلف آن کار میکنم. من دو سال پیش در ابیانه بودم که گویش ابیانه را ضبط کردم و با تعداد بسیاری از مردم صحبت کردم و توانستم مقالهیی در این مورد بنویسم. من سعی کردم در مورد گویشها بیشتر در ایران تحقیق کنم و به سمنان و کرمان و یزد نیز رفتهام و در مورد این گویشها تحقیق کردهام.
*فضای علمی روسیه چه توجهی به چنین گویشهایی که شما انجام میدهید دارد؟
توجه روسیه به این گویشها بسیار زیاد است و سابقه تاریخی نیز در این مورد موجود است. ولی کاری که من انجام میدهم با زبانشناسی روسی از لحاظ متد یکسان است اما رابطه چندانی با هم ندارند. ما باید این گویشها را کاملا تجزیه و تحلیل کنیم تا به نتایج علمی برسیم.
*میخواهم بدانم که دلیل شما برای توجه به این گویشها چیست و فضای علمی روسیه چرا باید به چنین موضوعاتی بپردازد؟ آیا فقط یک کار تحقیقی است یا اینکه کشف خاصی را مد نظر دارید؟
معمولا کسانی که گویشهای مثلا شمال روسیه را بررسی میکنند هم کار زبانشناسی و هم کار فرهنگی انجام میدهند. آنها در کارهایشان مواردی هست که ما باید با بررسی زندگی عادی و روزمره به کنه اندیشه آنان پی ببریم. روستاهای روسینشین نزدیک منطقه اورال با کسانی که به زبان اورال آلتایی صحبت میکنند بر یکدیگر تاثیرگذار بودند ما با بررسی این تاثیرها به فرهنگ و اندیشه آنان پی میبریم. به طور مثال از چه کلماتی استفاده میکنند و چه کلماتی به دیگر فرهنگها و زبانها چگونه نفوذ میکنند.
*تا به حال شده شما در تحقیقاتتان به نکتهیی پی ببرید که در ایران از آن غفلت شده باشد؟
نمیتوان گفت غفلت شده بلکه ما از بسیاری زبانشناسان درس عبرت میگیریم. ولی بنده یک مورد را بر آن تاکید میکنم که در ایران نبوده است و آن آواشناسی و آهنگ جمله است. بیشتر محققان در ایران با آواشناسی و واژهها سر و کار دارند و به طرز تلفظ میپردازند. بنده سعی دارم به آهنگ جمله بپردازم که یک گویش با گویش دیگر چه فرقی دارد.
*از زبانشناسان ایرانی با چه افرادی بیشتر ارتباط دارید؟
درباره زبانشناسی بیشتر با خانم کتایون مزداپور و خانم کلباسی ارتباط داشتم. اما متاسفانه ارتباط علمی چندان پایدار نیست.
*آیا زبانشناسی که در روسیه و دانشگاه مسکو کار میشود متاثر از غرب است یا اینکه شما دارای متدلوژی خاصی هستید که مختص فضای علمی روسیه است؟
این متدولوژی برای خودمان است. من تا به حال ندیدهام که از متدلوژیای که ما استفاده میکنیم چه در غرب و چه در شرق و حتی در ایران استفاده شود. به طور مثال ما گویشها را به نوشتار تبدیل میکنیم و با نشان دادن تصاویر مختلف از آنها میخواهیم که توضیح دهند و این گویشها را با یکدیگر مقایسه کنیم.