ایراس ـ فاطمه قاسمی: دکتر زهرا محمدی هماکنون استادیار گروه زبان و ادبیات روسی در دانشگاه تهران است. وی که دانش آموخته ادبیات روسی از دانشگاه دولتی مسکو است، به تازگی کتابی را ترجمه و وارد دنیای ادبیات کرده است. این کتاب که شش داستان از سه نویسنده معاصر روسیه، ویکتوریا توکاروا، آندری گلاسیموف و یوگنی گریشگاوتس را در خود جای داده است، «پایان شاد» نام دارد. چندی پیش نشستی در مرکز فرهنگی شهر کتاب با عنوان «فروپاشی و تحول در آینهی ادبیات معاصر روسیه» برگزار شد که در این جلسه، با حضور دکتر نجومیان و بلقیس سلیمانی در حضور مترجم کتاب «پایان شاد» به نقد ادبیات معاصر روسیه به طور کلی و نقد کتاب مذکور به عنوان نمونهای از نثر جدید ادبیات روسی، پرداخته شد. این کتاب بهانهای شد برای مصاحبه و گفتگو با دکتر محمدی که در ادامه مطلب میخوانید.
ویژگی منحصربهفرد ادبیات معاصر روسی را در چه چیزی میبینید؟
نثر معاصر روسیه را میتوان در دو سطح بررسی کرد. یکی از نظر زبانی و دیگری از نظر محتوایی. روان بودن، دوری جستن از تکلفات زبانی - که نه تنها در نثر کلاسیک، بلکه در آثار قرن ۲۰ هم وجود داشتند – و نزدیک شدن زبان نوشتار به زبان محاوره از مهمترین ویژگیهای زبانی ادبیات امروز روسیه است. درباره محتوا باید گفت طبیعتأ جریانات سیاسی – اجتماعی چند دهه اخیر در روسیه بر محتوای آثار ادبی تأثیر زیادی گذاشتهاند. اما ادبیات امروز بیشتر به سمت صرفأ ادبیات بودن پیش میرود. هر چند آثار ادبی نویسندگان اپوزیسیون سیر صعودی چشمگیری را طی میکنند. اما گذشته از این چند نویسنده محدود، «از زندگی معمولی سخن گفتن» شاید بهترین توصیف برای کاری باشد که امروزه نویسندگان روس به آن مشغولند.
آیا این سه نویسنده و این شش داستان دارای قرابت محتوایی هستند؟ دلیل انتحاب آنها چیست؟
این سه نویسنده در زمره ده نویسندهای هستند که به ترتیب ترجمه آثارشان را چاپ خواهم کرد. دلیل اینکه این سه در یک مجموعه گنجیدهاند، فضای نزدیک به هم داستانهایی است که از آنها برگزیدهام. طنز پنهان، تلخ و لطیفی در بطن این داستانها نهفته است و هر سه داستان قهرمانانی سرگردان که بیتردید بازتاب بحران هویت جاری در جامعه روسیه هستند را به خواننده معرفی میکنند. نیاز به گریز از آنچه که هست و تصویری خیالآلود و مبهم از آنجا که باید رفت، در قهرمانان این آثار مشترک است. مجموعههای بعدی با محوریتهایی نظیر عشق و زندگی اجتماعی انسان به چاپ خواهند رسید.
چرا پایان شاد؟ چرا از بین این شش اثر نام این داستان را برای عنوان کتاب انتخاب نمودید؟
شاید امید نهفته در این عنوان دلیل خوبی باشد برای انتخاب آن. البته داستان پایان شاد یکی از محبوبترین داستانهای من نیز هست. به ویژه آغاز در هم کوبندهاش.
نظر شخصی و کلیتان درباره ادبیات معاصر روسیه چیست و آیا شاهد ظهور عصر طلایی دیگری در ادبیات روسیه خواهیم بود؟
ادبیات راه خود را ادامه میدهد. بعید میدانم در هیچ جای دنیا نویسندگان قرون ۱۹ و ۲۰ دوباره تکرار شوند. عصر طلایی روسیه، عصری رؤیایی در دنیای ادبیات است که به دلایل متعددی نخبگان ادبیات را از تمام طبقات جامعه در دل خود پرورش داد. اما در دنیای امروز با هجوم اطلاعات و تکنولوژی، تجربیات شخصی به حداقل میزان خود رسیدهاند و نویسنده در فضایی پر و بال میگیرد که خیال هم مجالی داشته باشد و فردیت هنوز از اولویتهای مهم انسانی به شمار رود. به همان اندازه که آدمها تکراری و شبیه به یکدیگرند و به ندرت میتوان شخصیتی ویژه و منحصربهفرد در اطراف خود یافت، آثار ادبی موجود هم ملالآور شدهاند. من به ظهور عصر طلایی امیدوار نیستم. اما به ظهور آثاری دل بستهام که در بستر گریز از جهان تک صدایی شکل گرفته باشند.
در آینده قصد ارائه ترجمه چه آثاری و از چه نویسندگانی را در کارنامه ادبی خود دارید؟ آیا به زودی شاهد ترجمه جدیدی از شما خواهیم بود؟
مهمترین کاری که در دست ترجمه دارم، شش جلد از مجموعه ده جلدی آثار پوشکین است. این شش جلد در واقع آثار ادبی وی هستند و چهار جلد مابقی مقالات و.... این شش جلد از انتها به ابتدا چاپ خواهند شد. یعنی جلد ششم، نخستین جلدی است که ترجمه شده است. علاوه بر پوشکین که مشغله اصلی من است، نثر معاصر روسیه را نیز همچنان در دست ترجمه دارم.