*کدامیک از شخصیتهای شاهنامه ستایش شما را بر میانگیزد؟ و بهخاطر چه کنش و کردار یا طرز فکری؟
از مهمترین قهرمانان شاهنامه اول زال به ویژه با ویژگیهای عرفانی و متافیزیکیش و سپس سیمرغ باز با ویژگیهای عرفانی و متافیزیکیش و بیش از همه رستم نیز با ویژگیهای قهرمانی و متافیزیکیش توجهم را به خود جلب میکند و ستایشم را بر میانگیزد. ویژگیهای فوق العاده این سه پهلوان واقعاً دلها را تسخیر می کند. با مهر و فداکاری بزرگ کردن و پرورش زال توسط سیمرغ ماجراجویی خارقالعاده او، ویژگیهای متافیزیکی او، آمدن رستم به جهان و زندگی بینظیر و خارقالعاده وی ماجراهای وی با زال و سیمرغ کاملاً قابل توجه است و با قدرتی که از جهان متافیزیک دریافت کرد، سودمندیهایی که نشان داد، کمکهایاش به فرمانروایان ایرانی و میراثی که او پس از خودش بر جهان ایران به جا گذاشت، بسیار قابل توجه است.
* آیا در شاهنامه شخصیتی، رویکردی یا اندیشهای هست که برایتان دافعهبرانگیز باشد؟
بدان و بدیها در شاهنامه حامیان و هواداران اهریمن در شاهنامه و شیطان و دیوها و غولهایی که مانع اعمال نیک میشوند و هم بر خود و هم بر مردم و جامعه تأثیر منفی میگذارند اینها البته دافعهبرانگیز هستند.
*آیا هیچ لحظه یا موقعیت داستانی در شاهنامه بوده که بیش از یکبار خواندن باز به متن مراجعه کرده و دوبار یا بیشتر خوانده باشید؟ این کار برای لذت بردن بوده یا کشف چندوچون جاذبه آن موقعیت خاص؟
بله، قسمتهای زیادی در شاهنامه وجود دارد که بارها خواندهام، به ویژه بخشهایی مربوط به خرد و نیکی پند و اندرز، به ویژه سخنان پادشاهان و دانشمندان هنگام به تخت نشستن یا در خطابههایشان به مردم، داستانهای عاشقانه قهرمانی رستم و هفتخان رستم...
در ستایش خرد
کنون ای خردمند وصف خرد
بدین جایگه گفتن اندر خورد
کنون تا چه داری بیار از خرد
که گوش نیوشنده ز او بر خورد
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد
ستایش خرد را به از راه داد
خرد رهنمای و خرد دلگشای
خرد دست گیرد به هر دو سرای
از او شادمانی و ز اویت غمی است
و ز اویت فزونی و ز اویت کمی است
خرد تیره و مرد روشن روان
نباشد همی شادمان یک زمان
چه گفت آن خردمند مرد خرد
که دانا ز گفتار او بر خورد
کسی کو خرد را ندارد ز پیش
دلش گردد از کرده خویش ریش
..........
اندرز
چنین گفت کز داور داد و پاک
پر امید باشید و با ترس و باک
نگارندهی چرخ گردنده اوست
فرایندهی فره بنده اوست
چو دریا و کوه و زمین آفرید
بلند آسمان از برش برکشید
یکی تیز گردان و دیگر بجای
به جنبش ندادش نگارنده پای
چو موی از بر گوی و ما در میان
به رنج تن و آز و سود و زیان
تو شادان دل و مرگ چنگال تیز
نشسته چو شیر ژیان پر ستیز
ز آز و فزونی به یکسو شویم
به نادانی خویش خستو شویم
ازین تاج شاهی و تخت بلند
نجوییم جز داد و آرام و پند
مگر بهرهمان زین سرای سپنج
نیاید همی کین و نفرین و رنج
...........
*کدام معنا، مضمون و مفهوم در شاهنامه در ذهن شما ماندگار شده؟ آیا در حرفه و زندگی روزمره هم به کارتان آمده است؟
همان طور که در پاسخ سؤال دیگر گفتم، به ویژه پیامهای شاهنامه در مورد خرد و پند و اندرز بسیار قابل توجه است. واژههای خرد و اندرز و خوبی و صدها واژه زیبا در راه رسیدن به خوبی و زیبایی... از جملات و ابیات اندرزی بسیار زیبای شاهنامه که در روابط اجتماعی به خوبی و زیبایی منجر میشود، در زندگی روزمره نیز به عنوان سخنهایی آموزنده استفاده میکنیم چه در گفتار، چه در درس و چه در روابط انسانی.
*هنرمندان جهان، خواه حوزه کارشان هنرهای تجسمی باشد، خواه موسیقی، خواه سینما و خواه انواع هنرهای کلامی، از متون ادبی کلاسیک الهام میگیرند، متفکران و اندیشمندان نیز برای تبیین مطالب خودشان از متون ادبی کلاسیک بهره میجویند، شما از چه متنهای ادب کلاسیک فارسی بهره میگیرید و دائم به آن رجوع میکنید؟ اگر شاهنامه یکی از این متنهاست، کدام بخش و کدام وجه و کدام جنبه از آن مورد توجه شما قرار گرفته است؟
ما از متون کلاسیک زیادی به ویژه متون عرفانی و تعلیمی زبان فارسی و متون کلاسیک ادبیات غنی ترکی خود هم در درس هم در زندگی روزمره و اجتماعی بهره میبریم. به ویژه بخشهایی از این متون که ارزشهای بالای بشری را تنظیم میکنند، حکمت، خوبي و اهداف عالی را براي ما هدايت میكنند، زندگي اجتماعی و روابط انسانی را تنظیم میکنند.