ایسنا: کوروش علیانی ـ فعال رسانه ـ در پاسخ به اینکه چرا میگویند در دنیا رسانه مستقل وجود ندارد؟ گفت: هر کسی آرمانهایی دارد و از آنها دفاع میکند. نمیشود کسی بتواند نسبت به همه چیز بیاعتنا باشد؛ چون در این صورت حرفی برای گفتن باقی نمیماند و نیاز و انگیزه به رسانه و رسانهگردانی حس نمیشود. نیاز به رسانه و انگیزه برای گرداندن آن از نداشتن استقلال و از وابسته بودن به یک دیدگاه پدید میآید.
کورش علیانی ـ فعال رسانهای و دانشآموخته زبانشناسی ـ در گفتوگویی
با ایسنا دربارهی کارکردهای استانداردی که میتوان برای یک رسانه متصور
شد، نخست با تعریف رسانه و اشاره به اینکه در حوزه رسانه، روایت کارآمد و
فراگیری وجود ندارد، همچنین مفهوم، شعار و ارزش فراگیری که سازنده رسانه
باشد نیز وجود ندارد، اظهار کرد: رسانه یک ابزار است که از طرفی ماهیت
تکنولوژیک و از طرف دیگر ماهیت نهادیای دارد که کارکرد آن انتقال روایتها
و ساخت باورهاست. در واقع رسانه مجرای مهندسی فرهنگ یک جامعه یا بخشی از
جامعه است.
به گفته او فقدان رسانه به فقدان کارکرد رسانه منجر میشود؛
مثل جامعهای که نانوایی نداشته باشد؛ نانواها ممکن است تعلقات متفاوتی
داشته باشند اما نکته اینجاست که جامعهای که چیزی به نام نانوا ندارد، نان
ندارد.
این فعال رسانهای دربارهی وجود رسانه مستقل در دنیا
نیز بیان کرد: استقلال رسانه چیزی شبیه افسانه است. وقتی از ابزار زبانی و
نظام اشارهای استفاده میکنیم، هدف تاثیرگذاری بر مخاطب و تغییر دادن
اوست؛ یعنی گوینده از یک ایدئولوژی، منطق فکری، نقطه نگاه و نقطه حضور در
جامعه مدافعه میکند و به آن ایدئولوژی وابسته است.
او ادامه داد:
رسانه از نقطهای که در آن حضور دارد، صحبت میکند و نمیتواند بیطرف
باشد؛ برای مثال رسانه یا باید مدافع فقرا باشد یا اغنیا.
علیانی
در توضیح اینکه چرا میگویند در دنیا رسانه مستقل وجود ندارد، گفت: هر کسی
آرمانهایی دارد و از آنها دفاع میکند. نمیشود کسی بتواند نسبت به همه
چیز بیاعتنا باشد؛ چون در این صورت حرفی برای گفتن باقی نمیماند و نیاز و
انگیزه به رسانه و رسانهگردانی حس نمیشود. نیاز به رسانه و انگیزه برای
گرداندن آن از نداشتن استقلال و از وابسته بودن به یک دیدگاه پدید میآید.
او در این زمینه به مبحثی از علوم شناختی تحت عنوان بدنمندی اشاره کرد و گفت: انسانها از ارتفاع ۱/۵ تا دو متر و با دو چشم در یک سوی بدنشان به جهان نگاه میکنند و این بر دانششان از جهان تاثیر دارد. در نظر بگیرید وقتی فیزیک و جسم نوع بشر تا این اندازه تاثیرگذار است، پایگاه اجتماعی فرد صاحب رسانه به مراتب ثاثیر بیشتری بر دیدگاه و پیام او دارد.
این فعال رسانهای درباره روایتهای مختلف از یک امر،
مثالی زد: چند روز پیش دوستی داستان ناکامی یکی از آشنایانش را برایم تعریف
کرد که در طول زندگیاش انسان پرتلاشی بوده اما هر بار در جایی موفقیتی
کسب کرده، از آن جایگاه حذفش کرده بودند. دوستم میگفت وقتی جوانان شاهد
چنین اتفاقهایی هستند، انگیزهشان را برای کار کردن از دست میدهند. گفتم
ما روایتهای مشهوری مثل یحیی، سیاوش و حسین (ع) شهید را داریم که با این
که ختمشان کامیابی نیست و نوعی ناکامی است اما امیدبخش محسوب میشوند. چرا
ما این بار امیدوار نمیشویم؟ چون باور کودکانه و عجیبی به حقیقت داریم و
فکر میکنیم حقیقتی در کار است و یگانه هم هست، و متوجه نیستیم حتی امر
صادق هم روایتهای مختلفی دارد که هیچکدام دروغ نیست اما هر کدام تاثیر
متفاوتی دارد و این روایتهای متفاوت، انگیزههای اجتماعی متفاوت ایجاد
میکند.
علیانی افزود: در شرایطی که در چنین جنگ و تحریم شدیدی
هستیم که وضعیت بد اقتصادی زندگی تکتک خانوادهها را تحت الشعاع قرار داده
و بر سلامت افراد هم تاثیر گذاشته است، رسانه ما روایتی ایرانی از تحریم
ارائه نمیدهد. از طرفی دیگر همان رسانهای که نداریم در ترویج داستانها و
ماجراهای قتل، جرح و خونریزی که سالهاست که در کشور پمپاژ میشود، موفق
عمل کرده است. چنان که میدانید نامگذاری خود یک تکنیک عمدهسازی و
برجستهسازی است و رسانه با نامگذاری روی مجرمان خشن آنها را برجسته
میکند و ناامنی را در جامعه نهادینه میکند. و وقتی ناامنی در جامعه
نهادینه شود، همزمان فشار تحریم بر تکتک مردم اعمال شود، چه رخ خواهد داد؟
اعتراض توأم با خشونت؛ همین خشونتی که این روزها در خیابانها میبینیم.
او در پایان گفت در طول تاریخ، جامعه به نهادهای اجتماعی کارسپاری کرده
است و ما به این کارگزاران اختیار قانونی دادهایم تا اوضاع را بهتر کنند
اما به این معنی نیست که ما دیگر ذینفع نیستیم.
خاطرتان هست که
ویدیویی از پیرمردی کشاورز وایرال شد که از سر استیصال میگفت: «خودتان
میدانید و مملکت خودتان»؟ من این استیصال را درک میکنم اما به نظرم این
حرف نادرست است. مملکت مال فلان وزیر نیست. مملکت مال من و همان پیرمرد
است. هر اتفاقی هم برای این کشور بیفتد، ضررش را من و همان پیرمرد
میبینیم. آقای وزیر به اندازه کافی سپر حفاظتی دارد. در هر دوره تاریخی
مردم بیش از حاکمان و دیگر نهادهای اجتماعی دچار آسیب شدهاند؛ پس باز هم
مردم هستند که چارهای ندارند جز اینکه نگران امور باشند.