ایلنا: محمدعلی سپانلو در پاسخ به این سوال که از دولت و وزارت ارشاد آینده چه انتظاراتی دارید، به این بیت اشاره کرد و گفت: «از طلا بودن پشیمان گشتهایم/ مرحمت فرموده ما را مس کنید.»
وی در گفتوگو به خبرنگار ایلنا، اظهار داشت: حداقل انتظار ما از آقای روحانی و وزیر ارشادی که انتخاب خواهد کرد، این است که ویرانیهای به وجود آمده در طی سالهای اخیر را جبران کند و لااقل وضعیت فرهنگ و هنر را به ۸ سال قبل بازگرداند.
این شاعر ضمن بیان این مطلب که البته ویرانیها به حوزهی فرهنگ محدود نمیشود و سایر حوزههای صنعت، اقتصاد و... را نیز شامل میشود، گفت: با یک بررسی ساده میتوانید دریابید که طی این سالها چه بر سر سینمای ایران آمده و چه تولیداتی در این حوزه متوقف مانده است. در حوزهی تئاتر که شرایط به مراتب بدتر است؛ هیچ ثباتی برای فعالان این حوزه وجود ندارد، و به کررات پیش آمده که مانع اجرای نمایشهای مختلف شدهاند.
وی در ادامه به معضلات حوزهی نشر و ادبیات اشاره کرد و افزود: در حوزهی ادبیات نیز در طول سالهای اخیر شاهد بدترین اتفاقات بودهایم که مهلکترینشان همانا شیوع سانسورهای شدید ازسوی ممیزان و بررسهای ادارهی کتاب بوده است. این رویکرد اشتباه تا جایی پیش رفته که پنداری این افراد برخی از کلمات را از زبان فارسی طرد کردهاند؛ انگار نه انگار که این کلمات پیش از این وجود داشتهاند.
سپانلو ادامه داد: قدیمترها ما به شوخی میگفتیم که فلان زبان، زبان کلانتری است! اما حالا با زبانی روبرو هستیم که الحق و الانصاف باید آن را زبان ارشادی نامید. در این زبان دیگر خبری از بسیاری کلمات اصیل فارسی نیست و مسوولان سعی کردهاند این کلمات را با کلماتی غیرمرتبط جایگزین کنند. مطابق با این رویکرد؛ امروز به جای «میکده» باید نوشت «نوشابهفروشی»! و مثالهای بیشماری دیگر از این دست.
وی گفت: اگر این فیلترها و سانسورها را بخواهیم برای دیوان اشعار شاعران بزرگادبیات کهن ترتیب اثر بدهیم، هیچ چیز از آنها باقی نمیماند. فکرش را بکنید بخواهیم به جای کلمهی «میکده» در این مصرع از حافظ: «دوش رفتم به در میکده خواب آلوده» بگذاریم «نوشابه فروشی». واقعا در این شرایط چیزی از زیبایی و مفهوم این مصرع باقی میماند؟
این مترجم ۷۳ ساله افزود: رییس جمهور جدید باید کسی را به عنوان وزیر ارشاد انتخاب کند که دستکم ۲۰ کتاب خوانده باشد، کسی که فکر نکند «دُن آرام» اسم یک آدم نیست! و وزیر ارشاد بعدی باید بداند کسی که در مسابقهی انشاءنویسی محلهشان برنده شده، در حدی نیست که ممیز ادارهی کتاب بشود. چنین انتخابهایی یعنی بدترین توهین به اهالی فرهنگ و ادب کشور.
وی با اشاره به آثار خودش و تجربیاتی که به شخصه از ممیزیهای ادارهی کتاب داشته، عنوان کرد: تقریبا از ۶ سال قبل تا به امروز تعدادی از کتابهای من با رای بررسهای ارشاد متوقف شدهاند که در مجموع، ۶ ترجمه و ۲ کتاب از شعرهایم را شامل میشوند. آخرین کتابی هم که از من منتشر شد، مجموعه آثارم بود که چندی قبل توسط نشر نگاه به بازار آمد. این کتاب نیز با سانسورهای فراوانی روبرو شد و تقریبا ۶۰ اصلاحیه داشت که عملا باعث شد من از خیر انتشار چندین شعر در این کتاب بگذرم.
شوالیهی ادبیات ایران گفت: ترکیب «آفتاب جوان دانشگاه» چرا باید حذف شود؟ یا شعری که در آن به جملهای از آلبرکامو در یکی از نمایشنامههایش اشاره کردهام: «انتخاب کنید زندگی زانو زده را در مقابل مرگ ایستاده.» چه حساسیتی را در مخاطب برمیانگیزد؟ من این حرفها را با کدام نشریه و رسانهی داخلی باید درمیان بگذارم؟
سپانلو ضمن بیان این مطلب که هرکدام از این شعرها بهطور جداگانه در مجموعه شعرهای دیگر من مجوز داشته و منتشر شدهاند، افزود: من این حذفیات و اصلاحات را پذیرفتم تا یادگاری دیگری بگذارم از ضعفهای دوران فعلی مدیریتهای فرهنگی و سانسورهای تاریخی سالهایی که گذشت.
وی در پایان سخنانش اظهار داشت: با اوضاع و احوالی که برای فرهنگ و ادب کشور ایجاد کردهاند، حداقل انتظار من از دولت جدید این است که ما را به سالهای قبل برگردانند، به ۸ سال پیش: «از طلا بودن پشیمان گشتهایم/ مرحمت فرموده ما را مس کنید».