کتاب استالین نوشتهی ادوارد رادزینسکی با ترجمهی دکتر آبتین گلکار، یکی از برگزیدگان سیوسومین دورهی کتاب سال جمهوری اسلامی در حوزهی تاریخ است. گفتوگوی کوتاهی با مترجم این اثر کردیم که از نظر شما خواهد گذشت:
چه چیزی باعث شد این اثر را به فارسی برگردانید؟
رادزینسکی را پیش از این به خاطر نمایشنامههایاش میشناختم. این کتاب را بر حسب تصادف خواندم و حس کردم باید ترجمه شود چون تجربههای تاریخی این کتاب برای ملتهای مختلف میتواند مفید باشد و میشود از آن درس گرفت. موضوع کتاب زندگینامهی استالین از زمان تولد تا زمان مرگ است. در عین حال شرایط زندگی سیاسی و اجتماعی شوروی آن سالها را هم به خوبی به تصویر میکشد، چیزی که در اغلب زندگینامههای دیگر استالین که غربیان نوشتهاند، به چشم نمیخورد. نویسندهی کتاب نمایشنامهنویس، تاریخدان و نویسندهی ادبی است و همین امر باعث شده کتابی پرکشش و خواندنی بنویسد. حتا کسی که به تاریخ علاقه ندارد به راحتی میتواند آن را بخواند.
آیا این کتاب به زندگینامههایی که دربارهی استالین نوشته شده، چیزی افزوده است؟
در این کتاب فرضیههایی دربارهی زندگی استالین برای اولین بار مطرح میشود. برای مثال نویسنده فرضیهای دربارهی مرگ یا قتل او ارائه میکند و بر اساس شواهد تازهای که یافته بر فرضیهی قتل او تاکید میکند. همچنین دربارهی فعالیتهای قبل از انقلاب روسیه و فعالیتهای انقلابی و ضدحکومتی او مسائلی را مطرح میکند. از جمله اینکه به نوعی به خبرچینی دوجانبه بین پلیس تزاری و بلشویکها میپرداخته است.
داوری کتاب سال را چگونه ارزیابی میکنید؟
به گمانم حجم کتاب هم در داوری جایزهی سال تاثیر دارد. یکی از نقاط ضعف شیوهی داوری در کتاب سال این است که داوران مرحلهی مقدماتی افراد مختلفی هستند. به این ترتیب داورها نمیتوانند نامزدهای جایزه کتاب را با هم مقایسه کنند و صرفاً به یک کتاب، بدون مقایسه، امتیاز میدهند. ممکن است با این وضعیت کتاب خوبی از یک داور سختگیر نمرهی چندان بالایی نگیرد و کتابی با کیفیت بسیار پایینتر از داوری آسانگیرتر امتیاز بیشتری دریافت کند. البته واقعاً نمیدانم برای رفع این مشکل چه میتوان کرد.
باید منتظر چه ترجمههای تازهای از شما باشیم؟
نمایشنامهای از الکسی کازانتسف در نشر بیدگل با نام «بودای بزرگ کمکشان کن» که دربارهی خمرهای سرخ کامبوج است، از مدتها پیش در انتظار مجوز مانده است. کاری در انتشارات افق در دست انتشار است از آندری کورکوف با عنوان «مرا به کنگاراکس نبر» که دربارهی وضعیت شوروی بعد از فروپاشی و نگاه مردم به تاریخ و گذشته خود است. البته این کتاب داستانی خیالی است. نمایشنامهی دیگری در نشر ماهی منتشر خواهد شد با عنوان «دکابریستها» که نمایشنامهای تاریخی است دربارهی جنبش آزادیخواهی روسیه.