جایزهی ابوالحسن نجفی، به همت شهر کتاب از امسال به برترین ترجمهی سال در زمینهی رمان و داستان کوتاه اهدا میشود. هیات داوران این جایزه (ضیاء موحد، حسین معصومیهمدانی، عبدالله کوثری، مهستی بحرینی، مژده دقیقی و محمود حسینیزاد)، پنج اثر ترجمه شده در سال ۱۳۹۴را برای راهیابی به مرحلهی نهایی برگزیدهاند که یکی از آن پنج اثر «در راه» نوشتهی جک کرواک با ترجمهی احسان نوروزی (نشر چشمه) است. به همین مناسبت گفتوگوی کوتاهی با مترجم این اثر صورت گرفته که در ادامه خواهد آمد:
کار ترجمه را از چه زمانی آغاز کردید؟
از نوزده سالگی با ترجمهی مطالب سینمایی و سپس نمایشنامه.
شما تاکنون چند اثر ترجمه و منتشر کردهاید و از چه زبانی ترجمه میکنید؟
از زبان انگلیسی. حدود بیست و اندی عنوان که موارد اصلیشان چنیناند: تبصره ۲۲، در راه، شب در مسیر غرب (هر سه نشر چشمه)، ماهی بزرگ (مرکز)، حقالسکوت (مروارید)، تانگو (نیلا).
معیار انتخاب آثار برای ترجمه به فارسی از نظر شما چه چیزهایی است؟
بعد از در نظر گرفتن نکات فرامتنی (مثل اجازهی نشر در ایران)، بیش از هر چیز علاقهی خودم.
در کار ترجمه چه الگوهایی از کارهای مترجمان برجسته مورد نظر شماست و از کدام یک از آثار مترجمان ایرانی بهره میبرید و دوست دارید؟
نثر کسانی همچون محمد قاضی و عبدالله کوثری رشکبرانگیز است. ادبیات فرانسه را با مهدی سحابی میشناسم و همیشه خود را مدیون او میدانم که امکان مطالعهی «در جستوجوی زمان ازدسترفته» به زبان فارسی را محقق کرد.
به نظر شما چه ویژگی یک ترجمه را کامل و زیبا میکند؟
کارشناس ترجمه نیستم و از تعاریف و معیارهای آکادمیک این حوزه بیخبرم. به نظرم، آثاری که به مرور جای خود را در میان مخاطبان فارسی یافتهاند به تدریج شاخصهها را مدام باز تعریف میکنند و چسبیدن به شماری از «معیارها» به کار خاصی نمیآید.
آیا تاکنون در کارگاههای ترجمه شرکت کردهاید؟
نه.
با ادبیات کلاسیک و معاصر فارسی تا چه حد مانوس هستید و آثار کدام یک از شاعران و نویسندگان فارسی را برای تعالی و درستنویسی نثر مترجمان پیشنهاد میکنید؟
متأسفانه شناختی از متون کلاسیک فارسی ندارم، و خودم را در هم در جایگاهی نمیبینم که بخواهم به کسی توصیهای بکنم. با این حال، از خواندن مجموعه کتابهای «بازخوانی متون» کهن به ویرایش جعفر مدرس صادقی (نشر مرکز) لذت بردهام و مطالعهشان را حیاتی تصور میکنم.
مهمترین آسیب را در وضعیت بازار آثار ترجمه شده ادبی به فارسی چه میبینید؟
اطلاع دقیقی از وضعیت بازار ندارم، اما به نظرم مشکلات این حوزه چیزی متفاوت از مشکلات حوزههای دیگر نیست. همان مشکلاتی است که در عرصههای عمومیتر ادبیات، فرهنگ، و حتی کلیتر وجود دارد؛ همان مشکلات کلیای که در هر جزئی، از کیفیت هر تولید وطنی بگیر تا مرگ کارگردان سینما و آتشنشانها و آلودگی هوا و چیزهای مشابه تجلی پیدا میکند.
آینده ترجمه در ایران را چگونه میبینید؟
واقعا هیج تصوری از فردای هیچ چیز ندارم.
بهترین کتاب ترجمه شدهای که تاکنون خواندهاید کدام کتاب است؟
دنکیشوت به ترجمهی محمد قاضی.