کد مطلب: ۴۳۰۴
تاریخ انتشار: سه شنبه ۵ فروردین ۱۳۹۳

به تخصص‌گرایی در ترجمه‌ی حوزه‌ی علوم انسانی اعتقادی ندارم

روزبه رحیمی: مصاحبه‌های سینمایی همواره جذابیت زیادی برای مخاطبان سینما داشته است. انواع کتاب‌های گفت‌وگو با کارگردان‌ها و بازیگران در کتاب‌فروشی‌ها یافت می‌شود. برخی از این مصاحبه‌ها که عمدتاً شامل گفت‌وگو با بازیگران می‌شوند، مصاحبه‌هایی سطحی و به اصطلاح ژورنالی هستند. این کتاب‌ها حول محور زندگی شخصی مصاحبه‌شونده و حاشیه‌های آن می‌گردد. در این بین گفت‌وگوهایی هم هست که به‌خاطر تسلط مصاحبه‌کننده بر فضای فکری و هنری مصاحبه شونده، تبدیل به منبعی الهام‌بخش خصوصاً برای کارگردان‌ها و بازیگران جوان می‌شود. «فیلم‌ها و دنیا‌ها» مجموعه‌ای از این دست گفت‌وگو‌هاست. این کتاب شامل مصاحبه‌ی میشل سیمان با ۲۵ کارگردان برجسته‌ی جهان است. احسان کیانی‌خواه آن را ترجمه و انتشارات حرفه نویسنده منتشر کرده است. گفت‌وگوی اینترنتی ما با مترجم این کتاب را بخوانید:

قدری از خودتان و فعالیت‌هایتان در حوزه‌ی ترجمه بگویید.
شاید متعلق به نسلی از مترجمان حوزه‌ی نشر باشم که رشته‌ی تحصیلی و حرفه‌ی کاریشان چندان فاصله‌ای از هم ندارد؛ که البته به گمانم، و در مقام مقایسه، تعداد این افراد چندان زیاد نیست. مقاطع کار‌شناسی و کار‌شناسی ارشد را در دانشگاه علامه طباطبایی در رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی درس خوانده‌ام ـ که در تحصیلات تکمیلی به دلیل خصوصیت پژوهشی دروس، عنوان «مطالعات ترجمه» را به آن می‌دهند. از‌‌ همان ابتدای تحصیل به دلیل علاقه‌ام به زبان و ادبیات انگلیسی سعی‌ام بر این بوده که چندان درگیر مباحث نظری و انتزاعی ترجمه نباشم ـ که البته انکار نمی‌شود کرد، در بعضی موارد واقعاً جذاب و قابل تأمل هستند ـ و خارج از کلاس‌ها معمولاً فعالیت عملی ترجمه‌ام بیشتر بوده است. کار غیررسمی ترجمه را که خیلی وقت است شروع کرده‌ام اما کار حرفه‌ای را بعد از آشنایی با آقای فرشید آذرنگ و نشر خوب «حرفه نویسنده» آغاز کردم و همکاری‌ام با این نشر همچنان ادامه دارد. راهنمایی‌ها و پیشنهادهای ایشان در انجام کار‌ها و انتخاب آثار نقش مهمی داشته و از این بابت سپاسگزارشان هستم.

پیش‌تر، کتاب «داستان‌های تولد»، به انتخاب و مقدمه‌ی هاروکی موراکامی، با ترجمه‌ی شما منتشر شده است. چه شد که به سراغ سینما آمدید؟

در تصحیح پرسش شما باید اضافه کنم ترجمه‌ی کتاب داستان‌های تولد به صورت مشترک و همراه با خانم فرناز حائری انجام شد. این کتاب اولین تجربه‌ی رسمی من در حوزه‌ی نشر بود؛ علاقه‌ی اصلی‌ام در ترجمه همیشه حوزه‌ی ترجمه‌ی ادبی بوده است و ترجمه‌ی این کتاب انگیزه‌ی مضاعفی برای ادامه‌ی کار به من داد. علت روی آوردنم به سینما چندان خاص و غریب نیست. یک دلیلش علاقه‌ی شخصی‌ام به دنیای فیلم و خصوصاً سینمای مؤلف است. دلیل دیگرش استقبال خودم از تنوع در حوزه‌ی کاری و ترجمه است، چون به تخصص‌گرایی در ترجمه‌ی حوزه‌ی علوم انسانی اعتقادی ندارم و سعی می‌کنم نگاهی بینارشته‌ای به ترجمه‌ی علوم انسانی داشته باشم و خودم را محدود نکنم به مبحث یا حوزه‌ی خاصی از علم. چرا که در بسیاری از موارد ترجمه‌ی یک کتاب مستلزم دیدی چندبعدی و مطلع از سایر حوزه‌هاست و وام‌گیری مفاهیم و رویکرد‌ها و آنچه که باعنوان interdisciplinarity در علوم مطرح شده با نگاه تک‌بعدی و دانش و مهارتی محدود و ایستا چندان جور نیست. و البته این یعنی مترجم باید حوزه‌ی مطالعه‌اش را بسیار گسترده‌تر کند و هر کتابی که ترجمه می‌شود حالت یک کار پژوهشی هم به خودش می‌گیرد. در مجموع دغدغه‌ام چندان این نبوده که تلاش کنم با ترجمه‌های یک نویسنده یا جریان فکری شناخته بشوم، بیشتر به علاقه‌هایم فکر می‌کنم و اگر حس کنم کتابی که خوانده‌ام و از آن لذت برده‌ام ارزش و امکان خوانده شدن در زبان فارسی را دارد مشغول ترجمه‌اش می‌شوم. ادبیات و هنر به معنای کلی، فلسفه، فرهنگ و... که قطعاً همه‌ی این‌ها را رشته‌ای کلی در کنار هم قرار می‌دهد و هم‌بسته‌ی یکدیگرند.

میشل سیمان با کتاب «کارنامه‌ی فرانچسکو رزی» در ایران شناخته شد. مقالاتی هم از او در نشریه‌های مختلف سینمایی ترجمه شده است. لطفاً اطلاعات بیشتری درباره‌ی این منتقد سینما به ما بدهید.

میشل سیمان فرانسوی از منتقدان شاخص مجله‌ی نقد فیلم پوزیتیف (که همراه با کایه‌دوسینما از مجله‌های برجسته و باسابقه‌ی نقد و بررسی فیلم در فرانسه هستند) و عضو شورای سردبیری‌اش است. همان‌طور که خودش هم در مقدمه‌ی کتاب گفته، در ۱۹۶۳ که بیست‌وپنج سال هم بیشتر نداشته است در این مجله مشغول به کار می‌شود، یعنی ده سال بعد از اینکه خود مجله شروع به کار کرده است (در ۱۹۵۲). نگاه نویسندگان و منتقدان مجله‌ی پوزیتیف و از جمله خود سیمان به سینما، کاملاً متأثر از عشقشان به سینما بود و بیشتر جذب نوآوری‌ها و نگرش‌های بحث‌برانگیز و تازه و در یک کلام «موج‌های نو» می‌شدند. همه‌شان آن اوایل کم سن‌وسال بودند، شاید بین بیست تا بیست‌وچهار، پنج ساله؛ مشتاق سینما و با کنجکاوی و شوری که خاص خودشان بود دنیاهای تازه را در سینما اکتشاف می‌کردند و البته می‌خواستند سینما را به عنوان یک هنر نقد کنند. سیمان در چند مصاحبه با اشاره به آن دوره می‌گوید: غیر از روشنفکرهای خاص مثل سورئالیست‌ها، مردم عادی و طبقه‌ی بورژوا سینما را هنری جدی تلقی نمی‌کردند و آن نگاهی را که مثلاً به خواندن ادبیات و بازدید از گالری‌های نقاشی داشتند، به سینما و دیدن فیلم نداشتند. بنابراین یکی از اهداف این مجله و نویسندگانش این بود که، با نقد‌ها و مصاحبه‌های تحلیلی از فیلم‌های خاص روز و مقاله‌هایی که درباره‌ی فیلم‌های کلاسیک گذشته می‌نوشتند و همین‌طور کشف استعداد‌ها و آثار تازه و منحصربه‌فرد در فیلم‌سازی، سینما در درجه‌ی اول به‌عنوان یک هنر مثل انواع دیگر هنر از جمله ادبیات و نقاشی و... شناخته شود و بعد اینکه نقد جدی و هنری فیلم را ترویج کنند. ضمن اینکه به اتفاقات سیاسی و اجتماعی آن دوران هم حساس بودند و صرفاً در خلاء خودشان فلسفه‌بافی و نقادی نمی‌کردند. در مجموع رویکردی همراه با عشق و تعهد اجتماعی و هنری به سینما داشته‌اند. اگر بخواهم کمی هم اطلاعات ویکی‌پدیایی بدهم، خود او بعد‌ها در چند دوره از جشنواره‌های کن، برلین، ونیز و لوکارنو عضو هیات داوران بوده و غیر از پوزیتیف در نشریات دیگری مثل لوموند، اکسپرس یا سایت‌اند ساوند هم نقد فیلم نوشته و قبل از این کتاب، در چند کتاب دیگر به فیلم‌سازانی چون: کازان، کوبریک، بورمن، آنجلوپولوس، وایلدر، هیوستن، منکیوویچ، پولانسکی، فورمن، وندرز و فریتس لانگ پرداخته است. در حال حاضر هم علاوه بر فعالیت در حوزه‌ی نقد فیلم، ریاست اتحادیه جهانی منتقدان فیلم را بر عهده دارد.

این کتاب مجموعه‌ی مصاحبه‌های میشل سیمان با کارگردان‌های مطرح سینمای جهان است. این کتاب چگونه شکل گرفت و این مصاحبه‌ها در چه بازه‌ی زمانی انجام شده است؟
کتاب در واقع حاصل گردآوری بیست‌وپنج مصاحبه از مجموعه مصاحبه‌هایی است که سیمان از ابتدای کارش در پوزیتیف انجام داده (نسخه‌ی فرانسوی شامل پنجاه مصاحبه است و نسخه‌ی انگلیسی که فیلم‌ها و دنیا‌ها را از روی آن برگرداندم، بیست‌وپنج مصاحبه دارد). کارگردان‌ها از ۳۰ کشور مختلف دنیا بوده‌اند و از هر کشور حداکثر سه فیلم‌ساز انتخاب شده است. گفت‌وگو‌ها معمولاً با اشاره به یک یا دو فیلم خاص شروع می‌شود اما به تدریج کل کارنامه‌ی کاری و زندگی فیلم‌ساز را هم دربرمی‌گیرد.

کارگردان‌هایی که در این مجموعه با آن‌ها مصاحبه شده است سبک‌های مختلفی دارند. از برتولوچی و روبر برسون گرفته تا کیارستمی و مایک لی. آیا کارگردان‌ها با قاعده‌ و هدف خاصی انتخاب شده‌اند؟ و اینکه سیمان با توجه به تنوع سبکی این کارگردان‌ها، از عهده‌ی گفت‌وگو با آن‌ها بر آمده است؟
قاعده‌ی انتخاب کارگردان‌ها به گفته‌ی میشل سیمان، نوآوری فیلم‌سازان در سبک و سیاق فیلم‌سازی در کشورشان و در قلمروی کلی سینما بوده است؛ «شجاعتِ زیبایی‌شناسانه و اخلاقیِ» آن‌ها و «یگانگیِ» اثرشان. بعضی از کارگردان‌های دیگر هم صرفاً به این دلیل در مجموعه مصاحبه‌ها گنجانده نشدند که فرصت مصاحبه با آن‌ها برای سیمان مقدور نشده است. بعضی‌ها هم مثل برسون یا فلینی که قدیمی‌تر هستند و از پیشروان سینمای مدرن به حساب می‌آیند، به این دلیل انتخاب شده‌اند که الگوی جوان‌تر‌ها هستند و همچنین خود سیمان در زمان نمایش فیلم‌هایشان حضور داشته است. اما در مجموع او نگاه و سلیقه‌ی شخصی‌اش را در انتخاب فیلم‌سازان پنهان نمی‌کند و آن را طبیعی می‌داند. داوری در مورد گفت‌وگوی سیمان با فیلم‌سازان به عهده‌ی خوانندگان است ولی به هر صورت من فکر می‌کنم چون سیر گفت‌وگو‌ها بیشتر از اینکه ژانرمحور باشد، به کل هنر فیلم‌سازی نظر دارد و صدالبته با توجه به سابقه و اشرافی که سیمان در نقدنویسی داشته و جریان‌ها و فیلم‌سازان شاخص بسیاری را دنبال کرده و با خیلی از آن‌ها در ارتباط بوده است، این‌ها به هیچ‌وجه گفت‌وگوهایی ژورنالیستی نیستند.

آیا ویژگی خاصی در مصاحبه‌های سیمان، نسبت به نمونه‌های دیگر، می‌توان برشمرد؟

ویژگی خاص گفت‌وگوهای سیمان، همان‌طور که گفتم، در نگرش او نسبت به فیلم است که در همکاری و همراهی‌اش با منتقدان و سردبیران و نویسندگان پوزیتیف ریشه دارد. به‌نظرم او در حین گفت‌وگو‌ها به نقادی هم می‌پردازد و همراه با خود کارگردان دست به تحلیل فیلم‌ها و حتا زندگی می‌زند.

به‌نظر شما خواندن این گفت‌وگو‌ها چه کمکی به کارگردانان جوان و علاقه‌مندان به سینما می‌کند؟

فیلم‌سازانی که سیمان با آن‌ها گفت‌وگو کرده است، هرکدامشان جزو چهره‌های شاخص و شاید بتوان گفت بی‌همتای دنیای سینما هستند، چه به لحاظ نوآوری‌ها و ساختارهای جدیدی که بنا کرده‌اند و چه از نظر شخصیتی. با توجه به ریزبینی و گرایش سیمان به تحلیل و توجه به جزئیات و نگاه به مسائل در زمینه و بافتی که موجد آن‌ها بوده، هر گفت‌وگو ممکن است نکات زیادی را به خواننده منتقل کند که در گفت‌وگوهای عادی فیلم‌ساز به بیان نیامده است. خواندن مصاحبه‌ها علاوه بر جذابیت ذاتی که در بطن هرکدام وجود دارد، و ارضاکننده‌ی میل آشکار و پنهان ما برای کنجکاوی در زندگی افرادی است که تحسینشان می‌کنیم، مسلماً به درک بهتر فیلم‌های این کارگردان‌ها و شیوه‌ی کارشان در فیلم‌سازی کمک زیادی می‌کند. ضمن اینکه از فیلم‌ها و نام‌های بسیاری هم سخن به میان می‌آید که خودش دریچه‌ی دیگری است برای اکتشاف دنیاهایی دیگر.

شما کتابی نیز با نام «بیماری» ترجمه کرده‌اید. ممکن است در مورد این کتاب هم توضیح دهید؟

بله، نوشته‌ی هاوی کارل از اساتید فلسفه‌ی دانشگاه بریستول و عنوان دقیقش فلسفه‌ی بیماری است اما هنوز به چاپ نرسیده. این کتاب در واقع جزو کتاب‌های مجموعه‌ی فلسفه و هنر زندگی است که با نظارت و سردبیری آقای خشایار دیهیمی چاپ شده‌اند و خواهند شد. دومین همکاری من با ایشان و نشر «گمان» است و نگاهی فلسفی و مخصوصاً پدیدار‌شناختی به مسئله‌ی بیماری و تجربه‌ی بیماران دارد. مانند سایر کتاب‌های این مجموعه، این کتاب هم فلسفه را در خدمت مسائل روزمره و عملی زندگی به کار می‌گیرد و سعی دارد با نگاهی به دور از روان‌شناسی‌های به اصطلاح سطحی و زرد، با دیدی فلسفی به مسائل روان‌شناختی و مشکلات مختلف بیماران بپردازد.

کتاب جدیدی در دست ترجمه یا انتشار دارید؟    
چندین کتاب ترجمه‌شده دارم که در مراحل مختلف چاپ هستند، آثاری از الکساندر نهاماس، ژان‌لوک نانسی، سوزان سانتاگ، ژاک لکان و ژان بودریار. در حال حاضر هم دو کتاب در دست ترجمه دارم که یکی پروژه‌ی نسبتاً حجیم و زمان‌بری درباره‌ی تاریخ هنر مدرن است و دیگری کتابی درباره‌ی فلسفه‌ی اخلاق.

0/700
send to friend
مرکز فرهنگی شهر کتاب

نشانی: تهران، خیابان شهید بهشتی، خیابان شهید احمدقصیر (بخارست)، نبش کوچه‌ی سوم، پلاک ۸

تلفن: ۸۸۷۲۳۳۱۶ - ۸۸۷۱۷۴۵۸
دورنگار: ۸۸۷۱۹۲۳۲

 

 

 

تمام محتوای این سایت تحت مجوز بین‌المللی «کریتیو کامنز ۴» منتشر می‌شود.

 

عضویت در خبرنامه الکترونیکی شهرکتاب

Designed & Developed by DORHOST